خوابیدن در خیال آغوش مادر
این عکس تکان دهنده توسط یک عکاس عراقی در یک یتیم خانه گرفته شده است. این دختر کوچک هرگز مادر خود را ندیده است… بنابراین روی زمین نقشی از مادر ترسیم کرده و در آغوش آن آرام گرفته است.
شکرگذار آنچه دارید باشید و قدر آنرا تا وقتی که از شما گرفته نشده است بدانید زیرا وقتی می فهمید که دیگر دیر شده است.
الهم عجل لولیک الفرج.آمین
چه کسانی حرم اباعبدالله الحسین(ع) را در طول تاریخ تخریب کردند
(بسم الله الرحمن الرحیم)
"ان لِلّه بقاعاً یحب ان یدعی فیها فیستجیب لمن دعاه و الحیر منها". (1)
امام هادی(ع):«همانا برای خداوند سرزمینهایی است که دوست دارد در آن عبادت شود و حائر الحسین(ع) یکی از آن سرزمینهاست.»(2)
مقصود از «حائر» قبر حسین بن علی(ع) است، و وقتی «حیر» بگویند مقصود کربلاست.(3)
*کیفیت تدفین شهدای کربلا
امام رضا(ع):«آن کسی که به علی بن حسین(ع) امکان داد به کربلا برود و کار پدرش را برعهده بگیرد به صاحب این امر نیز امکان می دهد که به بغداد برود و کار پدرش(موسی بن جعفر(ع)) را عهده دار گردد.» (4)
آنگاه که امام سجاد(ع) در روز سیزدهم محرم سال 61 ق در اسارت زندان ابن زیاد در کوفه بودند، به اذن الهی در کربلا حاضر شدند و بنی اسد را دیدند که کنار کشتگان گرد آمده و سرگردانند، نمیدانند چه کنند و کشتهها را نمیشناسند زیرا سپاه دشمن بین بدنها و سرهای مقدس جدایی انداخته بود. امام (ع) به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد و هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشکها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند. به محل قبر آمد، کمی از خاکها را کنار زد. قبر حاضر و آماده و صندوقی شکافته آشکار شد. حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت: بسم الله و بالله وعلى ملّه رسول الله، صدق الله و رسوله، ماشاء ولا حول ولا قوة إلاّ بالله العظیم. امام به تنهایی بیآنکه بنی اسد در این کار همراهیاش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری میکند. چون او را در قبر نهاد، صورت بر آن رگهای بریده نهاد و فرمود: «خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت. دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است. بعد از تو شب هایمان سخت و حزن هایمان طولانی است، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی. سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا.»
چرا می گویند «شراب خوار تا چهل روز نماز ندارد»؟
حکم حرام بودن شراب در برخى آیات قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) وارد شده و در حرمت آن هیچ تردیدى نیست.[1] از جمله آثار مخرب شراب، تأثیر آن بر سایر اعمال و آداب دینى است از جمله در حدیثى مى خوانیم:« لَا تُقْبَلُ صَلَاةُ شَارِبِ الْخَمْرِ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»[2]؛«شخصى که شراب بنوشد تا 40 شبانه روز نمازهایش قبول واقع نمى شود مگر از این گناه کبیره توبه کند». و منظور کسانی که می گویند شراب خوار نماز ندارد نیز همین است. یعنی تا چهل روز نماز چنین فردی مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد و به کار بردن چنین تعبیری به این معنا نیست که نماز بر او واجب نبوده و یا این که نماز از گردن او ساقط می شود و این حرف بهانه ای برای ترک نماز گردد، بلکه اگر کسی مرتکب خطای شراب خواری شد باید بعد از حالت مستی نمازش را به جا آورد چرا که نماز چنین فردی صحیح بوده و در هر صورت باید نماز خود را بخواند تا حداقل گرفتار عذاب ترک نماز نشود.
خطبه حضرت زینب (س) در شام
کاروان اسیران کربلا، پس از واقعه عاشورا به کوفه برده شدند و در دروازه شهر کوفه، حضرت زینب (س) اولین خطبه خود را در رسوایی دشمنان خواند و پس از آن، در مجلسی که یزید برای نشان دادن قدرت خود، و اعلام پیروزی فراهم کرده بود، حضرت زینب (س) بار دیگر خطبهای خواندند که باعث رسوایی دشمنان اهل بیت (ع) شد.
در مجلسی که یزید فراهم کرده بود پس از آنکه اسیران در مقابل یزید حاظر شدند، سرهای شهیدان کربلا را وارد کردند که حضرت زینب (س) با صدای محزون و اندوهگینی گفت: «یا حُسَیْناهُ! یا حَبیبَ رَسُولِ اللهِ! یَابْنَ مَکَّهَ وَ مِنى، یَابْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ سَیِّدَهَ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى»؛ «اى حسین اى محبوب رسول خدا، اى پسر مکه و منا، اى پسر فاطمه زهرا، بانوى همه زنان جهان، اى پسر دختر (محمد) مصطفى.» راوی ماجرا نقل میکند که با این ندای زینب (س) حاظران گریستند.
ادامه مطلب ...
شرح حال مقداد
سوم ابومعبد مقداد بن الاسود است ، اسم پدرش عمرو بَهْرائى است و چون اسود بن عبدیغوث او را تبنّى نموده معروف به مقداد بن الاسود شده است . آن بزرگوار قدیم الا سلام و از خواصّ اصحاب سیّد اَنام و یکى از ارکان اربعه و بسیار عظیم القدر و شریف المنزله است ؛ دیندارى و شجاعت او از آن افزون است که به تحریر آید سُنّى و شیعه در فضیلت و جلالت او همداستانند. از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم روایت کرده اند که فرمود خداوند تعالى مرا به محبّت چهار تن امر فرموده و فرموده که ایشان را دوست بدارم ، گفتند: ایشان کیستند؟ فرمود: على علیه السّلام و مقداد و سلمان و ابوذر رضوان اللّه علیهم اجمعین .(1)و ضُباعة بنت زبیربن عبدالمطّلب که دختر عموى رسول خدا باشد زوجه او بوده و در جمیع غزوات در خدمت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم مجاهده کرده و او یکى از آن چهار نفر است که بهشت مشتاق ایشان است(2)و اخبار در فضیلت او زیاده از آن است که در اینجا ذکر شود و کافى است در این باب آن حدیثى که شیخ کَشّى از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمود:
(اِرتَدَّ النّاسُ اِلاّ ثَلاثَ نَفَرٍ سَلْمانُ وَ اَبُوذَر وَالْمِقْدادُ، قالَ فَقُلْتُ عَمّار؟ قالَ کانَ حاصَ حَیْصَةً ثُمّ رَجَعَ ثُمّ قالَ اِنْ اَرَدْتَ الذی لَمْ یَشُکَّ وَلمْ یَدْخُلْهُ شَىٌ فَالمِقدادُ)؛(3)
یعنى حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود که مردم مرتد شدند مگر سه نفر که آن سلمان و ابوذر و مقداد است ، پس راوى پرسید که آیا عمّار بن یاسر با ظهور محبّت او نسبت به اهل البیت علیهماالسّلام در این چند کس داخل نبود؟ حضرت فرمود که اندک میلى و تردّدى در او ظاهر شد بعد از آن رجوع به حق نمود؛ آنگاه فرمود که اگر خواهى آن کسى را که هیچ شکّى براى او حاصل نشد پس بدان که او مقداد است و در خبر است که دل مقدّس او مانند پاره آهن بود از محکمى .
وَعَنْ کِتاب (الاِخْتِصاص ) عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ علیه السّلام قالَ إِنَّما مَنْزِلَةُ الْمِقْدادِ بْنِ الاَسْوَدِ فی ه ذِهِ الاُمَّةِ کَمَنْزلَةِ اَلِف فِى الْقُرْآنِ لا یَلْزَقُ بِها شَىٌ.(4)جایگاه مقداد در این امّت مانند جایگاه الف در قرآن است که حرف دیگر به آن نمى چسبد
در سنه 33 در (جُرْف ) که یک فرسخى مدینه است وفات کرد. پس جنازه او را حمل کردند و در بقیع دفن نمودند و قبرى که در شهر (وان ) به وى نسبت دهند واقعیّت ندارد بلى محتمل است که قبر فاضل مقداد سیورى یا قبر یکى از مشایخ عرب باشد.
(1) الخصال شیخ صدوق 1/253، حدیث 126 .
(2) بحارالانوار 22/324 .
(3) رجال کَشّى 1/46 .
(4) اختصاص ص 10
دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من
اگر گم کرده ای دل، کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من
بیافشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
اگر درها به رویت بسته شد، رو کن به ما بازآ
درِ این خانه دق الباب کن، وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی
طلب کن آن چه می خواهی، محیا کردنش با من
چو خوردی روزی امروز، ما را شکر نعمت کن
غم فردا مخور، تامین فردا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را، جمع و منها کردنش با من
اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو، توبه نامه را بنویس، امضا کردنش با من
بعضیها از خدا هم پیشی میگیرند
(مناظره محمد بن عبدالوهاب مؤسس وهابیت با خدا !!!)
آنچه در اینجا می خوانید مناظره ای است فرضی میان خداوند متعال و محمدبن عبدالوهاب که سخنان خداوند از قرآن کریم اخذ و سخنان محمدبن عبدالوهاب از افکارش و افکار وهابیان امروز گرفته شده است.
- خداوند متعال : و إذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین (بقره /34) ؛ هنگامی که به ملائکه گفتیم برای آدم سجده کنید , همه سجده کردند جز ابلیس که امتناع کرد و تکبر ورزید و از کافرین بود.
- محمد بن عبدالوهاب : خدایا این شرک است که تو به ملائکه فرمان داده ای آدم را سجده کنند . چرا مردم را به سجده بر آدم وادار می کنی ؟
- خداوند متعال : و رفع ابویه علی العرش و خرُّوا له سُجدا و قال یا ابت هذا تأویل رویای من قبل قدجعلها ربی حقا (یوسف/100) ؛ یوسف پدر و مادرش را بر تخت نشاند و برادران یوسف پیش او به سجده افتادند . یوسف گفت : ای پدر! این تأویل خواب من است که پیش از این دیده بودم و خداوند آن را محقق ساخت.
- محمد بن عبدالوهاب : خدا یا چرا پیامبرت یعقوب و یوسف باید اجازه دهند که برادرانش پیش او سجده کنند . برادران یوسف مشرک شده اند و قتل شان واجب . یعقوب و یوسف باید آن ها را می کشتند.
امتیازات کلامی شیعه قسمت سوم
د- حدیث محوری
کلام شیعه، بر خاسته از بطن حدیث شیعه است.[1] علم کلام نزد اهل سنّت، جریانى بر ضدّ سنّت و حدیث تلقّى شده است.[2] ولى کلام شیعه نه تنها بر ضدّ سنّت و حدیث نیست، در متن سنّت و حدیث جا دارد.
استاد مطهری دربارة علت این مسئله مینویسد:
«در احادیث اهل تسنن، تجزیه و تحلیلى درباره این موضوعات کلامی صورت نگرفته است. مثلاً اگر سخن از قضا و قدر و اراده شامله حق و از اسماء و صفات بارى و از روح و انسان و از عالم بعد از مرگ و حساب و کتاب و صراط و میزان و از امامت و خلافت و امثال این مسائل به میان آمده است هیچ گونه بحثى در اطراف آنها انجام نشده و توضیحى صورت نگرفته است. ولى در احادیث شیعه همه این مسائل طرح شده و درباره آنها استدلال شده است. یک مقایسه میان ابواب حدیث صحاح ستّه با ابواب حدیث کافى کلینى مطلب را روشن مىکند. علىهذا در خود احادیث شیعه، «تکلّم» به معنى تفکّر عقلانى و تجزیه و تحلیل ذهنى صورت گرفته است. به همین جهت شیعه به دو گروه اهل الحدیث و اهل الکلام تقسیم نشد، آنچنان که اهل تسنّن تقسیم شدند.»[3]
ادامه مطلب ...
امتیازات کلامی شیعه قسمت دوم
امتیازات کلامی شیعه قسمت اول
کلام در اصطلاح، به معنى استدلال عقلى و منطقى در [اثبات، توضیح و تشریح] اصول اعتقادى اسلامی است. (مطهری، مجموعه آثار، ج 4 ص 91) علم کلام عهدهدار تبیین آموزههای دین اسلام است و در مقابلِ پرسشها و انتقادهای پیروان دیگر ادیان، از این آموزهها دفاع میکند. کلام جزو اولین علوم اسلامی است، که در میان مسلمانان پیدا شد و با همت بزرگان و دانشمندان برجسته اسلامی گسترش یافت و جامعة علمی و حوزة تمدن اسلامی را تغذیه کرد.
مسائل علم کلام از زمان آغاز دعوت اسلام مطرح شده بود، فرقهها و مکاتب کلامی بسیاری پس از وفات پیامبر(ص) ظهور یافتند که هر کدام در اثبات عقاید خود تألیفاتی نوشته، به ردّیه نویسی روی آوردند.
سرگذشت علم کلام و تاریخ پیدایش این فرقهها و مکاتب کلامی فرصتی جداگانه میطلبد ولی به طور کلی در دنیای اسلام چند فرقه مهم تأثیر گذار و مهم است که عبارتند از: معتزله، مرجئه، اشاعره، اهل حدیث، ماتریدیه، شیعه، زیدیه و اسماعیلیه.
ادامه مطلب ...