شما با چه سرعتی از پل صراط عبور می کنید؟!
چرا ما آدما در مقابل هشدارهای قرآن بی تفاویم و خیلی راحت از کنارش میگذری و هیچ تحولی در زندگیمان ایجاد نمی شود؟
علت اینکه ما احتمالاً به یکی از دو آفت زیر مبتلا شدیم:
1- مبتلا به بیماری ضعف ایمان و کمبود یقین هستیم و در یک کلمه قیامت باورمان نشده است.
2-
غرور بی جا نسبت به رحمت خدا و شفاعت اولیاء خدا در فکر ما به وجود
آورده و کار ما را به بی پروایی و بی مبالاتی در امر دین خدا کشیده است.
در صورتی که همین یک آیه از قرآن کریم باید برای ما کافی باشد و ما را دگرگون سازد.
"وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا"
و هیچ کس از شما نیست مگر [اینکه] در آن وارد مىگردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حکمى قطعى است. (آیه 71، سوره مبارکه مریم)
طرح شبهه:چرا حضرت علی (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبکر و عثمان گذاشت؟
شیعیان
ادعا مىکنند که خلیفه اول و دوم به خانه فاطمه (رضى الله عنها) حمله
کردهاند؛ در حالى که همه مىدانیم علی رضى الله عنه چند تن از فرزندان
خود را به نامهاى خلفا ـ همانهایى که ادعا مىشود قاتل فاطمه بودهاند ـ
نام گذارى کرده است. این نشان مىدهد که خلفا از این تهمتها برى هستند.
آیا کسى نام فرزندانش را از نام قاتل زنش مىگذارد؟
نقد و بررسی:
پاسخ اجمالی:
نام گذاری به نام ابوبکر:
اولاً:
اگر قرار بود که امیر مؤمنان علیه السلام نام فرزندش را ابوبکر بگذارد، از
نام اصلى او (عبد الکعبه، عتیق، عبد الله و... با اختلافى که وجود دارد)
انتخاب مىکرد نه از کنیه او؛
ثانیا: ابوبکر کنیه فرزند علی علیه
السلام بوده و انتخاب کنیه براى افراد در انحصار پدر فرزند نمىباشد؛ بلکه
خود شخص با توجه به وقایعى که در زندگیاش اتفاق مىافتاد کنیهاش را
انتخاب مىکرد.
ثالثاً: بنا بر قولى، نام این فرزند را امیر مؤمنان علیه السلام، عبد اللّه گذارد که در کربلا سنّش 25 سال بوده است.
ابو الفرج اصفهانى مى نویسد:
قتل عبد الله بن علی بن أبی طالب، وهو ابن خمس وعشرین سنة ولا عقب له.
عبد الله بن علی 25 ساله بود که در کربلا به شهادت رسید.
ادامه مطلب ...
مردهای که به اذن خدا زنده میشود قرآن کریم برای ترسیم ارزشها و ضد
ارزشها، گاه به مقایسه آنان با یکدیگر پرداخته و در قالب تمثیلاتی چند،
چهره نیکان و بدان، ابرار و اشرار را در کنار هم و در دو جبهه مخالف ترسیم
کرده تا از فطرتهای سلیم و وجدانهای بیدار درباره نامساوی بودن آن دو
اقرار بگیرد. یکی از این تمثیلات، تمثیل «مۆمن» و «کافر» در قالب مقایسه
است.
غفلت
قرآن
برای مرزهای جغرافیایی، نژادی، طبقاتی و مانند آن که انسانها را از
یکدیگر جدا میکند، اهمیتی قائل نشده و تنها مرز را «ایمان» و «کفر»
دانسته و بدین ترتیب جامعه انسانی را به دو گروه «مۆمن» و «کافر» تقسیم
کرده است: «أَوَ مَن کَانَ
مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی
النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا
کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛
«آیا کسى که مرده[دل] بود و زندهاش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم
تا در پرتو آن در میان مردم راه برود، چون کسى است که گویى گرفتار در
تاریکیهاست و از آن بیرونآمدنى نیست؛ این گونه براى کافران آنچه انجام
مىدادند، زینت داده شده است»(1)
ادامه مطلب ...
همه سخنها در چهار کلمه جمع است
امام صادق ع فرمود:خداوند متعال به حضرت آدم ع وحی فرمود:من تمام سخن را درچهارکلمه برایت جمع میکنم.
آدم عرض کرد:پروردگارا آنها چیست؟
خداوند فرمود:
یکم از آنها من هستم
دوم از آنها تو هستی
سوم از آنها میان من وتوست
وچهارم از آنها میان تو ومردم است
آدم عرض کرد:پرودگارا بیشتر بیان فرما تا بفهمم.
خداوند فرمود:آنچه ازمن است اینست که مرا عبادت کنی وچیزی را شریک و همتایم نسازی.
وآنچه ازتوست اینست که پاداش عمل تورا بدهم در روزیکه ازهمه وقت به آن نیازمندتر می باشی(روزقیامت).
وآنچه میان من وتوست دعا کردن ازتو و اجابت از منست.
و آنچه میان تو و مردم است اینکه:آنچه برای خود می پسندی برای مردم بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.
فداکاری حضرت زینب (س) و فرزندانش در کربلا
فداکاری حضرت زینب (س) و فرزندانش در کربلا
زینب الگوی فضایل
بهترین
جلوهگاه برای شناخت شخصیت وجودی زینب (سلام الله علیها) همان سفر تاریخی
کربلا و مطالعه واقعه عاشورا و به دنبال آن خواندن داستان اسارت آن
بزرگوار و همراهان او و چگونگی برخورد با ستمگران زمان است که تاریخ
جزییات آن را برای ما نقل کرده است ولی در بسیاری از موارد زندگی این
بزرگوار کوتاهی کرده و در بیشترین دوران عمر پرثمر آن بانوی بزرگ اسلام در
سکوت مانده است. به گوشههایی از فضایل ایشان توجه کنید.
ایمان راسخ حضرت زینب علیهاالسلام
اولین
و مهمترین خصلت آن بانو محبت و عشق وافری است که به ذات احدیت دارد تا
بتواند همه کس و همه چیز را در محضر او ذوب کند و حتی خویشتن خویش را هم
نبیند. در مقابل ایمان و اعتقاد به خداوند همین بس که همه مصائب را برای
او در راه رضای حق تحمل میکند و همه اینها را چون از سوی معبود است، زیبا
میبیند. وقتی در کوفه ابن زیاد از او سوال میکند: «کار خدا را با برادرت
چگونه دیدی؟» در جواب میفرماید: «چیزی جز زیبایی ندیدم.» زیرا که این
حرکت در راستای حق و حقیقت و جاودانگی بود.
آثار و برکات عزادارى و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام
«گریه» مظهر شدیدترین حالات احساسى انسان است، و علتها و انگیزههاى مختلفى دارد که هر یک از آنها نشاندهنده حالتى خاص است. در روایات، بعضى از انواع گریه تحسین شده و از صفات پسندیده بندگان پاکدل خداوند به حساب آمده است، و بعضى از انواع گریه مذموم شمرده شده است.
گریه، از حالات و انفعالات انسانى است که با مقدمهاى از اندوه و ناراحتى روانى به طور طبیعى به ظهور مىرسد، و گاه ممکن است انگیزهاش هیجانات تند روانى باشد. مثل شوق و ذوقى که از دیدار محبوب پس از زمانى طولانى ناشى مىشود. همچنین گاهى هم گریه کردن حاکى از عقاید مذهبى انسان است با این توصیف، از آنجایى که گریه عملى طبیعى و اى بسا غیر ارادى است؛ لذا نمىشود مورد امر و نهى و حسن و قبح قرار گیرد، بلکه آنچه که مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگیزههاى گریه مىباشد. چنانکه گفتهاند: «تو آنى که در بند آنى.»
در اینجا براى این که بدانیم گریه بر سیدالشهدا علیه السلام چگونه گریهاى است و چه تأثیرات و برکاتى مىتواند داشته باشد، بهتر آن است که اشارهاى به انواع گریه کنیم تا بعد از آن، نوع گریه بر آن حضرت برایمان معلوم گردد.
1- گریه طفولیت: زندگى انسان با گریه شروع مىشود که همان گریه، نشانه سلامت و تندرستى نوزاد است، و در واقع گریه در آن زمان، زبان طفل است .
علت حرکت امام حسین (ع) به سمت کوفه پس از اطلاع از شهادت حضرت مسلم
نوحه ها و مداحی های سال 1393
شب دوم
نوحه ها و مداحی های سال 1393
شب اول
اطعام برای تکریم عزادار است اما نحوه
خدمت رسانی با شأن این مجالس سازگار نیست. نبود فرصت کافی و امکانات لازم
همچنین مدیریت ضعیف برای پذیرایی از عزادار، نوعی بینظمی و حرص و ولع را
ناخواسته تزریق میکند. این گونه اطعام به تکریم انسانها لطمه میزند.
ضمن بهرهمند شدن از سفره امام ـ علیه السّلام ـ باید به گونهای عمل کرد
که آسیبی به شخصیت عزادار وارد نشود. علاوه بر آن این گونه پذیرایی فرهنگ
جامعه را به سوی اسراف، آلوده سازی محیط، ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی سوق
داده و باید مدیران هیئات فکری برای این نقیصه نمایند.
از نکات مهم پیرامون این مجالس که باید مورد دقت قرار گیرد نحوه اطعام عزاداران است.
اصولاً اطعام در این ایام بسیار با ارزش قلمداد شده است.