سرنوشت شمر (لعنةالله علیه) در گذر زمان
کُنیهاش
ابوسابغه، از تابعین و رؤسای قبیلۀ هَوازِن و از تیره ضِباب بن کلاب بود و
ازاین رو، او را کلابی یاد کردهاند. در مورد تاریخ ولادت شمر اطلا درستی
در دست نیست. وی را مردی ابرص و زشت روی توصیف کردهاند.
امام حسین(ع) در روز عاشورا به شمر گفت :
«رسول خدا (ع) راست گفت که گویا سگ سیاه و سفیدی را میبینم که خون اهل بیتم را میآشامد».
پدرش
ذوالجوشن به خواسته پیامبراکرم(ص) برای پذیرش اسلام اهمیتی نداد، اما پس
از فتح مکه، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، اسلام آورد.
درباره مادر شمر نیز اطلاع چندانی در دسترس نیست.
در واقعه کربلا، امام حسین(ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن بُزچران خطاب کرده است.
در زیارت عاشورا از شمر با لعن و نفرین یاد شده است.
شمر در زمان امام علی(ع) :
شمر
بن ذی الجوشن در ابتدا از یاران امیرالمؤمنین امام علی(ع) بود. وی در جنگ
صفّین، آن حضرت(ع) را یاری کرد و در مبارزه با اَدهم بن مُحرِز از ناحیه
صورت به شدت مجروح گشت.
اما بعدها از امام علی(ع) روی گرداند و جزء خوارج شد واز دشمنان پر کینۀ امام علی(ع) و خاندانش گشت.
شمر در زمان امام حسن(ع) :
شمر
از مخالفین شدید امام حسن(ع) بود و در کوفه آشوب به راه انداخت و مردم را
علیه امام حسن(ع) شوراند و از جمله کسانی بود که صلح را بر امام(ع) تحمیل
کرد و سپس به معاویه پیوست.
ادامه مطلب ...
امام سجاد علیه السلام از کربلا تا شهادت
قیام بزرگ عاشورا ماندگارترین نهضت اسلامى است که در محرم سال 61 قمرى روى داده است. این نهضت داراى دو مرحله بود.
برهه نخست، آفرینش و شکلگیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین علیه السلام از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید.
مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على بن الحسین علیهما السلام تداوم یافت.
امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد علیه السلام منتهى گشت که او به همراه نزدیکترین افراد خاندان آل على علیهم السلام به اسارت مىرفتند.
آل على علیهم السلام آماج تیرهاى ستم و تهمت و افترائات سیاستمداران بنى امیه قرار داشتند،
ارزشهاى دینى دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت وشهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود.
سختگیرى هاى بى حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم علیه السلام از مهمترین سیاستهاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بوده است. [3]
امام زین العابدین علیه السلام در چنین عصر و جوى رسالت و پیامبرى خود را آغاز کرد. در صورتى که تنها سه تن پیرو واقعى داشت.[4]
حرکت جهاد فرهنگى و پرورش شخصیتها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنه دار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد علیه السلام زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام گشت. ادامه مطلب ...
خطبه حضرت زینب (س) در شام
کاروان اسیران کربلا، پس از واقعه عاشورا
به کوفه برده شدند و در دروازه شهر کوفه، حضرت زینب (س) اولین خطبه خود را
در رسوایی دشمنان خواند و پس از آن، در مجلسی که یزید برای نشان دادن قدرت
خود، و اعلام پیروزی فراهم کرده بود، حضرت زینب (س) بار دیگر خطبهای
خواندند که باعث رسوایی دشمنان اهل بیت (ع) شد.
در مجلسی که یزید
فراهم کرده بود پس از آنکه اسیران در مقابل یزید حاظر شدند، سرهای شهیدان
کربلا را وارد کردند که حضرت زینب (س) با صدای محزون و اندوهگینی گفت:
«یا حُسَیْناهُ! یا حَبیبَ رَسُولِ اللهِ! یَابْنَ مَکَّهَ وَ مِنى،
یَابْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ سَیِّدَهَ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ
الْمُصْطَفى»؛ «اى حسین اى محبوب رسول خدا، اى پسر مکه و منا، اى
پسر فاطمه زهرا، بانوى همه زنان جهان، اى پسر دختر (محمد) مصطفى.» راوی
ماجرا نقل میکند که با این ندای زینب (س) حاظران گریستند.
پس از
آن، یزید با چوب خیزران به لب و دندان امام حسین (ع) مىزد. ابو برزه اسلمى
که از یاران پیامبر اکرم (ص) بود، خطاب به یزید اینگونه گفت: «اى یزید!
آیا با خیزران به دندان حسین فرزند فاطمه مىزنى؟!، من دیدم که پیامبر (ص)
بر لب و دندان حسین (ع) و برادرش حسن (ع)، فرزندان فاطمه (س) بوسه میزد و
اینگونه خطاب میکرد: «اَنْتُما سَیِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّهِ، فَقَتَلَ اللهُ قاتِلَکُما وَلَعَنَهُ، وَاَعَدَّلَهُ جَهَنَّمَ َوساءَتْ مَصیرا»؛
شما دو نفر، سرور جوانان اهل بهشتید، خداوند قاتل شما را بکشد و مورد لعن
قرار دهد و براى او جهنم را فراهم ساخته و چه بد جایگاهى است.» سخنان
ابوبرزه اسلمی، یزید را خشمگین کرد و دستور داد که او را از مجلس خارج کنند
تا باعث رسوایی بیشتر نشود.
ادامه مطلب ...
19محرم حرکت اسراء کربلا از کوفه به شام
حرکت کاروان اسرا به شام
یزید
بن معاویه (لعنة الله علیهما)، به عبیدالله بن زیاد دستور داد که سر مطهر
فرزند علی(علیه السلام) را با سرهاى جوانان و یاران آن جناب که در رکاب آن
حضرت شهید شده بودند با کالاها و زنان اهل بیت و عیالات آن حضرت را روانه
شام نماید.
در تاریخ آمده بعد از آن که
ابن زیاد یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرهای شهدای کربلا را در
کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه
فرستاد(1) ابن زیاد سرهای شهدای کربلا را به زحر بن قیس سپرد و راهی شام
نمود.
ابن
زیاد پس از فرستادن سر امام حسین(علیه السلام)، اسراء را در 15 محرم با شمر
ذی الجوشن و مخفر بن ثعلبه عائذی به شام فرستاد و به دست و پا و گردن
مبارک امام سجاد(علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بیجهاز
نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، دیار به دیار
با ذلت و انکسار طوری که مردم به تماشاى آنها مىآمدند، به شام آورد.(2)
منابع و اسناد مدتی را که اسرا از
کوفه به شام در حرکت بودند را ذکر نکردند چه وقایعی اتفاق افتاده و تنها به
برخی بیادبیهای حاملین سرهای مبارک از قبیل شراب اشاره دارند و در طول
مسیر از شهرهای مختلف گذر میکردند.
۱۱ معجزه وحادثه عجیب بعد از عاشورا
معتبرترین کتابها، احادیث و روایات معجزه هایی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانی که راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت پی ببرند. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است.
عن عیسى بن الحارث الکندی می گوید: هنگامی حسین بن على (علیه السلام) را شهید کردند، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را می خواندیم می دیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر های سرخ است که بر آن کشیده اند ، و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می زدند (با یکدیگر برخورد می کردند).
منبع: تهذیب الکمال، المزی، ج ۶، ص ۴۳۲ – ۴۳۳ و تاریخ الإسلام، الذهبی، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .
نضره ازدیه گوید: هنگامى که حسین بن علی (علیهما السّلام) شهید شدند، آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء و اسباب ما مملو از خون است.
همچنین جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله ام، ام سالم، گفت: بعد از شهادت مولا حسین(ع) بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه ها می بارید. به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات ، ابن حبان ، ج ۵ ، ص ۴۸۷ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ .
ابن سیرین گفت: آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم السلام) گریه نکرده است.
منبع: سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۵ – ادامه مطلب ...
شب های عاشقی
هر یک از شب های محرم به نام یکی از شهدای کربلا نام گذاری شده است
آفتاب محرم برمی اید و کربلای دل را در
پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدستة دست ها بالا می رود و در
باد به حرکت در می اید.
عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در
انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطة پنجم عشق قفل می
شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیة سینه ها سیاه پوش می شود.
آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است. این شب ها باید به
سوگ نشست. هر شب به سوگ ستاره ای از آسمان حسین(ع) .
هر یک از شب
های محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت ها یا وقایعی مرتبط با جریان کربلا
نام گذاری شده است. نام گذاری این شب ها با گذشت زمان صورت گرفته و واضع
خاصی ندارد. این کار از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت و بر اساس جایگاه
شهیدان کربلا، نزدیکی هر یک از آنها به نقطه وحدت بخش کربلا یعنی امام
حسین(ع) و هم آهنگی شور و التهاب مراسم و روضة آنان با مرکز شورآفرین شب
عاشورا صورت گرفته است.
شب اول: مسلم بن عقیل
مسلم،
نخستین شهید واقعة کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده
است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه
سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او
عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر
نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
ادامه مطلب ...
بدانید کربـــلا همچنان باقیـــســت
عمر بن سعد یک روز بعد از ورود امام به کربلا یعنی روز
سوم محرم با چهار هزار سپاه از اهالی کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشتهاند
که قوم بنوزهره نزد عمر بن سعد آمده و گفتند: تو را به خدا سوگند میدهیم
که از این کار (مقابله با امام حسین (ع)) درگذر و تو داوطلب جنگ با حسین
مشو، زیرا این باعث دشمنی میان ما و بنیهاشم میشود. عمر بن سعد نزد
عبیدالله رفت و استعفا کرد ولی عبیدالله استعفای او را نپذیرفت و او تسلیم
شد.
برخی از تاریخ نویسان نوشتهاند عمر بن سعد دو پسر داشت یکی
به نام حفص که پدر را تشویق و ترغیب به رفتن میکرد تا با امام (ع) مقاتله
کند ولی فرزند دیگرش او را بهشدت از اقدام به چنین کاری بر حذر میداشت و
سرانجام حفص نیز با پدرش راهی کربلا شد.
از وقایعی که در روز سوم
محرمالحرام ذکرشده این است که امام (ع) قسمتی از زمین کربلا را که قبرش
در آن واقع است از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با
آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا
سه روز میهمانی کنند.
ادامه مطلب ...