الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

آشنایی با حدیث ثقلین و دلایل نقل شدن آن


 آشنایی با حدیث ثقلین و دلایل نقل شدن آن


 حدیث ثقلین یکی از احادیث مهم برای شیعیان است

 

حدیث ثقلین یکی از احادیث مهم در اثبات امامت ائمه اطهار (ع) است. حدیث ثقلین بارها از زبان پیامبر (ص) نقل شده و در بسیاری از منابع شیعه و سنی آمده است.

حدیث ثقلین یکی از احادیث مهم برای شیعیان است. اهمیت این حدیث در اینجاست که به صورت های متفاوت و در کتاب های متفاوت شیعه و سنی آمده؛ و به یکی از احادیث مشهور تبدیل شده است که از زبان پیامبر نقل شده است. در حدیث ثقلین به تبیین جایگاه و ارزش کتاب قرآن و ائمه اطهار پرداخته شده است. بنا بر آنچه در این حدیث از پیامبر نقل شده، مؤمنان جهت اینکه دچار گمراهی نشوند و راه و روش خود را گم نکنند، باید به دو چیز چنگ بزنند و آن را راهنمای خود بدانند. یکی کتاب قرآن و دیگری اهل بیت پیامبر (ص). در ادامه این مقاله قصد داریم درباره حدیث ثقلین، منابع حدیث ثقلین و دلایل اهمیت آن نزد شیعه و سنی صحبت کنیم.

 

آشنایی با حدیث ثقلین

احادیث و آیات بسیاری وجود دارد که سندی بر حق بودن امامت و ائمه اطهار و چهارده معصوم (ع) است. در این میان یکی از احادیث مشهور، حدیث ثقلین است. که این حدیث از چند نظر برای شیعیان و اثبات امامت امام علی (ع) و دیگر امام های شیعه، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. نخست آنکه این حدیث از زبان خود پیامبر نقل شده و طبق روایات و اسنادی که وجود دارد، در آن هیچ جای شک و تردیدی باقی نمی ماند. دوم آنکه در متن حدیث ثقلین به طور مشخص به اهل بیت پیامبر اشاره شده و گفته شده که اگر می خواهید راه هدایت را پیدا کنید، پس باید در کنار قرآن از حضور اهل بیت پیامبر نیز بهره ببرید و این مختص تمام زمان هاست و برای زمان خاصی نیست.


  ادامه مطلب ...

هفت مصیبت شام از زبان امام سجاد(ع)


  هفت مصیبت شام از زبان امام سجاد(ع)


در روایتی امام سجاد(علیه السلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
1- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.

2- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم امام حسین ع و سر عمویم عباس ع را در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر ع و پسرعمویم قاسم ع را در برابر چشم سکینه و فاطمه (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.

3- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دست هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.

4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید این ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.

5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق و ... کشتند و خانه های آن ها را ویران ساختند، امروز شما انتقام آن ها را از این ها بگیرید...

6- ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.

7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم...

برگرفته از سوگنامه آل محمد، (ص)


مصائب اهل بیت(س)امتحان پیامبر(ص)هستند

مصائب اهل بیت(س)امتحان پیامبر(ص)هستند


. فقیه، محدّث ـ قم، مصر، بغداد

ابن قُولُوَیْه قمی در کتابش، روایت مفصّلی را از امام صادق‌علیه‌السّلام نقل می‌نماید که فرازهایی از آن حدیث شریف،[1] بدین شرح می‌باشد:

لَمّا اُسْرِیَ بِالنَّبیِّ‌صلّی‌الله‌علیه‌وآله إلَی السَماءِ قیلَ لَهُ: إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی یَخْتَبِرُکَ فی ثَلاثٍ لِیَنْظُرَ کَیْفَ صَبْرُکَ.

قالَ: اُسْلِمُ لِأمْرِکَ یا رَبِّ وَ لا قُوَّةَ لی عَلَی الصَبْرِ إلّا بِکَ؛ فَما هُنَّ؟

قیلَ لَهُ: أوَّلُهُنَّ الْجُوعُ وَ الْأثَرَةُ عَلی نَفْسِکَ وَ عَلی أهْلِکَ لِأهْلِ الْحاجَةِ.

قالَ: قَبِلْتُ یا رَبِّ وَ رَضیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَوْفیقُ وَ الصَبْرُ.

وَ أمَّا الثانیَةُ فَالتَکْذیبُ وَ الْخَوْفُ الشَدیدُ وَ بَذْ لُکَ مُهْجَتَکَ فیَّ، مُحارَبَةُ أهْلِ الْکُفْرِ بِمالِکَ وَ نَفْسِکَ وَ الصَبْرُ عَلی ما یُصیبُکَ مِنْهُمْ مِنَ الْأذی وَ مِنْ أهْلِ النِفاقِ وَ الْألَمِ فِی الْحَرْبِ وَ الْجِراحِ.

قالَ: قَبِلْتُ یا رَبِّ وَ رَضیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَوْفیقُ وَ الصَبْرُ.

وَ أمَّا الثالِثَةُ فَما یَلْقی أهْلُ بَیْتِکَ مِنْ بَعْدِکَ مِنَ الْقَتْلِ.

أمّا أخُوکَ عَلیٌّ، فَیَلْقی مِنْ اُمَّتِکَ الشَتْمَ وَ التَعْنیفَ وَ التَوْبیخَ وَ الْحِرْمانَ وَ الْجَحْدَ وَ الظُلْمَ. وَ آخِرُ ذلِکَ الْقَتْلُ.

فَقالَ: یا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضیتُ وَ مِنْکَ التَوْفیقُ وَ الصَبْرُ.

وَ أمَّا ابْنَتُکَ، فَـتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَـقُّها غَصْباً الَّذی تَجْعَلُهُ لَها وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْها وَ عَلی حَریمِها وَ مَنْزِ لِها بِغَیْرِ إذْنٍ. ثُمَّ یَمَسُّها هَوانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لا تَجِدُ مانِعاً وَ تَطْرَحُ ما فی بَطْنِها مِنَ الضَرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذلِکَ الضَرْبِ.

قالَ: إنّا لِلّهِ وَ إنّا إلَیْهِ راجِعُونَ، قَبِلْتُ یا رَبِّ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَوْفیقُ وَ الصَبْرُ... 

ادامه مطلب ...

شروط مستجاب شدن دعا در زیر قبه امام حسین (ع)


 شروط مستجاب شدن دعا در زیر قبه امام حسین (ع)


دعا در جوار مرقد امام حسین (ع) از ارزش فراوانی برخوردار است

دعا گناه را می‌آمرزد و خیری در زندگی انسان قرار می‌دهد؛ در روایات بسیاری آمده که دعا در برخی مکان‌ها و زمان‌ها به استجابت نزدیک‌تر است. قبه امام حسین (ع) از جمله اماکنی است که سفارشات فراوانی درباره آن شده است و روایات گوناگونی وجود دارد که می‌گوید راز و نیاز و بیان حاجات در این محل نورانی غیرممکن است که بی پاسخ بماند، اما آیا واقعا اینگونه است؟!

در این مطلب قصد داریم تا شرط و شروط مستجاب شدن دعا در زیر قبه امام حسین (ع) و همچنین دلایل مستجاب نشدن حاجات در این محل نورانی را برای شما بازگو نماید، پس با ما همراه باشید.

قبه؛ مکانی که دعا زیر آن قطعاً مستجاب است

دعا در جوار مرقد امام حسین (ع) از ارزش فراوانی برخوردار است. روایت شده که خداوند در عوض شهادت امام حسین (ع) چهار ویژگی به آن حضرت عطا فرمود:
۱ - در خاک مرقد آن بزرگوار شفا قرار داد.

۲ - اجابت دعا را در قبه و کنار قبر او قرار داد.

۳ - امامان معصوم (ع) را از نسل او انتخاب نمود.

۴ - روز‌های زیارت زائران مرقدش را، از عمر آنان به حساب نمی‌آورد.

ابن عباس در ضمن حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند که فرمود: در زیر قبه‌ی امام حسین (ع) دعا به اجابت می‌رسد.

هر دعایی زیر قبه امام حسین علیه السلام اجابت می‌شود؟ 

ادامه مطلب ...

امام موسی کاظم (ع) به چه دلیل زندانی شد؟


امام موسی کاظم (ع) به چه دلیل زندانی شد؟




 در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است. پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضی او را عبدالله افطح می دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق(ع) را نداشت و به قول شیخ مفید در”ارشاد” متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که فطحیه موسوم هستند.




ـ برادر دیگر امام موسی کاظم (ع) اسحق که برادر تنی آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسی کاظم (ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت می کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.



ـ برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) بقدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.

 

ادامه مطلب ...

چرا اسامی امامان در قرآن مجید نیامده است


چرا اسامی امامان در قرآن مجید نیامده است


 

گرچه به اسامی امامان در قرآن مجید هیچ اشاره مستقیمی نشده است اما دلایلی وجود دارد که علت عدم ذکر اسامی امامان در قرآن را برای مسلمانان بیان می کند.

شاید برای شما هم این سوال پیش آمده که چرا با وجود اهمیت مسئله امامت، هیچ اشاره ای به اسامی امامان در قرآن مجید نشده است. پیامبر اکرم نیز بارها در سخنان و خطابه های خود به مسلمانان گوشزد کرده اند که اگر «کسى که امام زمان خود را نشناسد و از دنیا برود به مرگ جاهلیت مرده است». ما در این مقاله برخی از دلایل ذکر شده از سوی متخصصین این حوزه را که به علت عدم نپرداختن به نام امامان در کتاب بزرگ خداوند ( قرآن مجید) اشاره کرده اند را برای شما خوانندگان عزیز بیان خواهیم کرد.

اهمیت مطالعه آیات قرآن مجید:
قرآن کتاب بی مثالی از سخنان خداوند بزرگ و حکیم است که پندها و نکاتی را از سرگذشت گذشتگان و آیندگان در قالب آیاتی با کلمات عربی برای بندگانش به حضرت محمد (ص) به عنوان آخرین پیامبر والا مقام اسلام نازل کرده است. این کتاب مهم راهنمای اصلی مسلمانان در زندگی است و در واقع قانون اساسی است که خداوند در آن به صورت عادلانه با همه امور برخورد کرده است. به طور کلی در قرآن از تمام فرایض عالی اسلام همچون نماز، روزه و زکات خداوند سخن گفته و به تمام جزئیات عاقبت زندگی و سنت  قوم های پیامبران که دعوت الهی حق را پذیرفتند یا از آن سرپیچی کردند؛ اشاره شده است تا بلکه چراغی هدایت و راهنمایی خوب بر سر راه جویندگان حق باشد.

   ادامه مطلب ...

سرنوشت قاتلان امام حسین (ع) چه شد؟


سرنوشت قاتلان امام حسین (ع) چه شد؟



 

قاتلان امام حسین (ع) و یاران ایشان پس از واقعه کربلا دچار سخت‌ترین بلاها شدند و تعدادی از آنان دچار بیماری‌های سخت شدند و به هلاکت رسیدند و عده‌ای نیز توسط خون خواهان امام حسین (ع) به سختی مجازات شدند و به سزای اعمال خود رسیدند


 در ادامه نقش قاتلان امام حسین (ع) در حادثه عاشورا و نحوه سرنوشت آن ها را در این گزارش بخوانید.

یزید بن معاویه
از نظر تاریخ، خصوصاً تاریخ تشیع، مسلّم است که عامل اصلی شهادت امام حسین (ع) و یارانش، یزید بن معاویه بوده است. او پس از اینکه سر بریده حضرت را نزدش آوردند با چوب به دندان‌های مبارک امام می‌زد. ماجرای هلاکت یزید به این شرح است که او روزی با سربازانش برای شکار به صحرا رفت و برای شکار آهویی به اصحابش گفت: «خودم به تنهایی برای شکار این آهو اقدام می‌کنم و کسی با من نیاید.» فرار آهو باعث شد که یزید از سربازانش دور شود و آنها هر چه به دنبال او گشتند، او را پیدا نکردند. یزید بن معاویه در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب می‌کشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد که یزید خشمگین شد و گفت: «اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام می‌کنی»، آن اعرابی گفت: «ای برادر تو کیستی؟»، که یزید در پاسخ گفت: «من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم.» صحرانشین هنگامی که یزید بن معاویه را شناخت، خشمگین شد و شمیشر را به سمت یزید فرود آورد اما بر سر اسب اصابت کرد و اسب پا به فرار گذاشت و یزید آنقدر بر زمین کشیده شد که به هلاکت رسید.
 
ادامه مطلب ...

خاک‌سپاری امام حسین (ع) و شهیدان کربلا



 خاک‌سپاری امام حسین (ع) و شهیدان کربلا


در مقاتل و روایات فراوانی نحوه دفن شهدای کربلا آورده شده است که هر کدام در این باره نظری دارند، اما در یکی از روایات این طور آمده است که امام سجاد (ع) با طی الارض خود را مجددا به صحرای خونین کربلا رساندند و بهمراه ساکنان غاضریه از قبیله بنی اسد، پیکرهای حسین (ع) و یارانش را در کربلا به خاک سپردند. و در بعضی روایات حضور پیامبر خدا (ص)، معصومین (ع) و فرشتگان در خاک‌سپاری امام حسین (ع) نیز نقل شده است

از امام صادق (ع) روایت شده: «روزی اُمّ سلمه گریان برخاست. به او گفته شد: برای چه می‌گریی؟

گفت: فرزندم حسین، دیشب کشته شد؛ زیرا پیامبر (ص) را از هنگام وفاتش تا دیشب، در عالم رؤیا ندیده بودم و دیشب ایشان را رنگ پریده و اندوهگین دیدم.

علّت را پرسیدم، فرمود: امشب، پیوسته قبرهایی برای حسین و یارانش ـ. که بر او و بر آنان درود باد ـ. می‌کندم»

در روایت دیگری یکیی از شیعیان میگوید: نزد امام رضا (ع) بودم که علی بن ابی‌حمزه، ابن سرّاج و ابن مُکاری بر ایشان وارد شدند ...
علی بن ابی‌حمزه به امام (ع) گفت: برای ما از پدرانت روایت شده که امور [دفنِ]امام را تنها امامی همانند او به عهده می‌گیرد. امام رضا (ع) به او فرمود: «مرا از حسین بن علی (ع) خبر بده که آیا امام بود، یا نبود؟». گفت: امام بود. فرمود: «چه کسی کارهای او را به عهده داشت؟». گفت: علی بن الحسین (ع) فرمود: «علی بن الحسین (ع) کجا بود؟». گفت: در کوفه در دست عبید الله بن زیاد، در بند بود؛ و افزود: علی بن الحسین (ع) [از میان اسیران]بیرون رفت، بدون آن‌که بفهمند.

کارهای [به خاک‌سپاری]پدرش را انجام داد و سپس بازگشت. امام رضا (ع) به او فرمود:
«آن‌کس که به علی بن الحسین (ع) امکان آمدن به کربلا و به عهده گرفتن کارهای پدرش را داد، همو به صاحب این امر (امامت) امکان می‌دهد که به بغداد بیاید و کار پدرش را به عهده گیرد و باز گردد، در حالی که در بند و در اسارت هم نیست».

مناجات های امام حسین(ع) در روز عاشورا



مناجات های امام حسین(ع) در روز عاشورا



امام حسین(ع) در روز عاشورا چه مناجات هایی با خداوند داشت؟
از امام على بن الحسین(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: در روز عاشورا آن هنگام که سپاه دشمن حمله ور شد، امام(علیه السلام) دست هاى خود را به دعا بلند کرد و به پیشگاه الهى عرض کرد:
«اَللّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَرْب، وَ أَنْتَ رَجائی فی کُلِّ شِدَّة، وَ أَنْتَ لی فی کُلِّ أَمْر نَزَلَ بِی ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ، کَمْ مِنْ هَمٍّ یَضْعُفُ فیهِ الْفُؤادُ وَ تَقِلُّ فیهِ الْحیلَةُ، وَ یُخْذَلُ فیهِ الصَّدیقُ وَ یُشْمِتُ فیهِ الْعَدُوُّ، أَنْزَلْتُهُ بِکَ وَ شَکَوْتُهُ إِلَیْکَ، رَغْبَةً مِنِّی إِلَیْکَ عَمَّنْ سِواکَ، فَفَرَّجْتَهُ عَنّی وَ کَشَفْتَهُ، فَأَنْتَ وَلِىُّ کُلِّ نِعْمَة، وَ صاحِبُ کُلِّ حَسَنَة وَ مُنْتَهى کُلِّ رَغْبَة»؛

(خداوندا! تو تکیه گاه من در هر اندوه، و امید من در هر شدّت و ناراحتى هستى، و تو در هر مشکلى که براى من پیش آید، پشت و پناه منى، چه بسا اندوهى که قلب، در آن ناتوان و چاره در آن اندک و دوست در آن خوار مى شد و دشمن شماتت مى کرد و من همه آنها را به پیشگاه تو آوردم و شِکوه نمودم، تا از همگان بریده و تنها به تو رو آورده باشم و تو مرا از آن گرفتاری ها نجات بخشیدى، تو ولىّ هر نعمت، و صاحب هر کار نیک و خیر و منتهاى هر مقصودى).(1) 

ادامه مطلب ...

کمی تلنگر؛ از العجل گویی تا بریدن سر!


کمی تلنگر؛ از العجل گویی تا بریدن سر!





تا بحال متن یکی از نامه های ارسالی کوفیان به امام حسین علیه السلام را خوانده اییم؟

نامه سوم مردم کوفه به امام حسین علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم؛ نامه‌ای است به حسین بن علی از سوی شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان. امّا بعد، بشتاب زیرا که مردم منتظر شما هستند و همه بر شما اتفاق نظر دارند، العجل العجل، والسلام

حال بجای حسین بن علی، بنویسیم مهدی فاطمه و متن را دوباره بخوانیم...
بسم الله الرحمن الرحیم؛ نامه‌ای است به مهدی فاطمه از سوی شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان. امّا بعد، بشتاب زیرا که مردم منتظر شما هستند و همه بر شما اتفاق نظر دارند، العجل العجل، والسلام

کل یوم عاشورا همین ست رفیق، همان شیعیان مدعی، همان نامه ها، همان العجل ها، همان بشتاب ها، و آن طرف قضیه، هنوز هم همان هل من ناصر ینصرنی بی جواب! و جقدر عجیب، وقتی بدانیم، مهدی فاطمه خود را به حسین معرفی میکند تا بفهماند مارا!