نکوهش حسادت در احادیث ائمه اطهار |
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم:
الحاسدُ جاحِدٌ لأنّهُ لَم یَرضَ بِقضاءِ الله.
آدم حسود ـ در حقیقت ـ یک آدم لَجوج و ستیزهجو است. زیرا او به قضا و مقدرات الهی تن نمیدهد.
(لئالیالاخبار، ج ٢، ص ١٩١)
امام علی (علیهالسلام):
اَلحسدُ داء عَیاءٌ لایزولُ اِلاّ بِهَلْکِ الحاسِدِ أَو مَوتِ المَحسود!
حسد یک بیماری علاجناپذیری است که جز با از پای درآمدن حسود یا مرگ طرف مقابل زوال نمیپذیرد!
(فهرست غرر، ص ٦٧)
امام جعفرصادق(علیهالسلام):
النَّصیحةُ مِن الحاسِد محال!
توقع نصیحت و خیرخواهی از آدم حسود محال است!
(خصال، ج ١، ص ١٢٧)
ناگفتههایی از جنگ سردار سلیمانی در سوریه از زبان سرداری که همپای حاج قاسم با داعش جنگید |
بسم الله الرحمن الرحیم
معاون هماهنگکننده نیروی قدس از جزئیات نبرد با داعش میگوید/
سردار «محمدرضا فلاحزاده»، از همراهان حاجقاسم سلیمانی عزیز در جنگ با داعش بوده است که در میدان جنگ نام او «ابوباقر» گذاشته شد و حالا همه او را با این نام میشناسند.
روزهای سخت سوریه را درک کرده است، اما بهسختی همراه شد تا گفتوگویی در اینباره داشته باشد.
قرار شد فقط از حاجقاسم بگوید و ایشان به همین شرط قبول کرد؛ گفتوگویی که هرکجای آن ارجاع به حاجقاسم داشت، اشک چشمان او نیز جاری میشد. از چگونگی آزادسازی فرودگاه دمشق و حلب توسط حاجقاسم تا منطقه قاسمآبادشرق سوریه،
از چگونگی آزادسازی بوکمال تا دستبوسی رزمندگان توسط حاجقاسم عزیز ...
این گفتوگوی مفصل را
از اول ماجرا میخواهیم شروع کنیم، از آشنایی شما و حاجقاسم...
در سال ۱۳۶۳ و بعد از عملیات خیبر با حاجقاسم آشنا شدم. نخستینبار در منطقه هورالعظیم ایشان را دیدم و بعد از آن در قرارگاه که جلسه داشتیم، همدیگر را میدیدیم تا عملیات والفجر ۸ که اوج ارتباط ما شروع شد تا همین امروز و در عملیاتهای بعدی مانند مهران، کربلای ۵ و والفجر ۱۰ و آخرین مواجهه ما در تکهای آخر جنگ بود که امام پیام داد اینجا همه حق در برابر همه باطل قرار دارد و باید دشمن را عقب زد. بچههای ایشان، بعثیها را از جاده اهواز- خرمشهر تا مرزهای بینالمللی عقب زدند. حاجقاسم در جنگ فقط ۲۸ عملیات آفندی داشت. رفاقت دوستیمان مستحکم شد، اما بعد از جنگ تحمیلی هرکدام در یک بخش از سپاه خدمت میکردیم و در کنار هم نبودیم، البته رفتوآمدم با ایشان در کرمان و تهران ادامه داشت، چون ایشان را صاحبنفس دیده بودم، مثلا من دو بار کل شورای فرماندهی یگانها را بردم کرمان خدمت حاجقاسم که ایشان برای ما موعظه کند، اما بعد از سالها دوباره در صحنه سوریه توفیق پیدا کردم در رکاب ایشان باشیم.
ادامه مطلب ...
احادیثی از معصومین درباره فقر |
احادیث درباره فقر:
امام علی (ع)
و قال (علیه السلام): الْغِنَى وَ الْفَقْرُ، بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه.
و فرمود (ع): توانگرى و تهى دستى پس از عرضه داشتن کردار است به خداى تعالى. (ترجمه و شرح حکمت 452 نهج البلاغه)
امام علی (ع):
امام علی(ع) فرموده است: «چهار چیز کم آنها زیاد است: یکی آتش، دوم: کینه و عداوت، سوم: فقر، چهارم: مرض».
امام صادق (ع):
حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرموده اند: خداوند، پیر نادان، ثروتمند ستمکار، و فقیر متکبّر را دشمن دارد. (بحار، جلد1 ،ص 31)
امام علی (ع):
امام
علی(ع) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «فرزندم کسیکه به
فقر دچار شود به چهار خصلت مبتلی میشود، ضعف در یقین، نقصان در عقل، سستی
در دین، کمحیایی در چهره، پس از فقر به خدا پناه میبریم».
امام صادق (ع):
امام
جعفر صادق(ع) فرموده است: حضرت لقمان به فرزندش سفارش کرد: «ای فرزند!
تمام مرارتها و تلخیهای روزگار را تحمل میکنم ولی مرارت و تلخی فقر را
نمیتوانم تحمل کنم»
ادامه مطلب ...
چرا امام علی (ع) با چاه درد و دل میکرد؟ |
دلیل درد و دل امام علی (ع) با چاه
روایت درد و دل امیرالمومنین (ع) با چاه آب:
در
روایتی از میثم تمار آمده است: شبی از شب ها امیرالمومنین (ع) مرا به صحرا
برد. از کوفه بیرون رفتیم. به مسجد جعفی رسیدیم. آن حضرت چهار رکعت نماز
خواند و بعد از سلام و تسبیح دست های خویش را بلند کرد و گفت: خدایا! تو را
چطور بخوانم در حالیکه بنده گنهکار تو هستم و چطور تو را نخوانم در حالیکه
عاشق تو هستم.
خدایا! با دستان گناه آلود و چشمان امیدوار به سویت آمده ام. خدایا! تو مالک تمامی نعمت هایی و من گرفتار خطاها هستم. آن حضرت بعد از دعا به سجده رفت و صورت به خاک گذاشت و یکصد مرتبه گفت:خدایا عفوم کن.
بعد از این از مسجد بیرون رفتیم تا به صحرا رسیدیم. امیرالمومنین (ع) خطی به دور من کشید و فرمود: از این خط بیرون نیا. مرا تنها گذاشت و رفت و در دل تاریکی گم شد.
آن شب، شب تاریکی بود. پیش خودم گفتم: ای
میثم! آیا مولا و سرورت را در این بیابان تاریک و با آن همه دشمن تنها رها
کردی؟! پس در پیش خدا و پیامبراکرم چه عذری خواهی داشت؟! بعد از آن سوگند
خوردم که مولایم را پیدا خواهم کرد. به دنبال آن حضرت رفتم و او را جست و
جو کردم. هنگامی که آن حضرت را از دور دیدم، به طرفش راه افتادم، وقتی که
رسیدم دیدم آن حضرت تا نصف بدن به چاه آب خم شده است و با چاه آب سخن می
گوید و چاه هم با وی سخن می گوید.
هنگامی که که آن حضرت امدن مرا حس
کرد پرسید: کیستی؟ گفتم:میثم هستم. فرمود: مگر نگفتم از آن دایره پایت را
بیرون مگذار؟! گفتم: نتوانستم تحمل کنم و ترسیدم که دشمنان، بر تو اسیب
برسانند. پرسیدند:آیا چیزی از آنچه گفتم شنیدی؟ گفتم:نه سرورم، چیزی
نشنیدم. فرمود:ای میثم! هنگامی که که سینه ام از آنچه در آن دارم حس تنگی
کند، زمین را با دست می کنم و راز خودم را به آن می گویم و هر وقت که زمین
گیاه می رویاند، آن گیاه از تخمی است که من کاشته ام( بحار، ج ۴۰، ص ۱۹۹ و
منتهی الامال، ج ۱، ص ۴۰۱)}
همانطوری که ملاحظه می کنید خود میثم
تمار از این راز علی (ع) سر در نیاورد علی (ع) هم برای میثم برملا نکرد
زیرا میثم تحمل نیاورد و اگر آن شب تحمل میکرد اسراری برای وی تعلیم داده
می شد.
ادامه مطلب ...
شرح دعای بیست و نهم - آفتی برای دینداری
اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ ای خدا در این روز مرا به رحمت خود درپوشان
وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ و هم توفیق و حفظ از گناهان روزی فرما
وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ و دلم را از تاریکیهای شکها و اوهام باطل پاک دار
یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین ای خدای مهربان بر اهل ایمان.
اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ
ای خدا من را به رحمت خودت بپوشان؛ «غش» به معنی مخفی کردن است؛ اگر کسی عیب جنس را بپوشاند در اصطلاح میگویند: غش در معامله کرده است و در حدیث آمده است که: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً » [من لایحضره الفقیه ج : 3 ص : 273 ؛ قَالَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً ] کسی که آب در شیر میریزد به مردم میفروشد مسلمان نیست؛ کسی که مال عیب دار را به دیگری میفروشد و عیب آن را مخفی میکند، مسلمان نیست و هم چین آدمی خیر هم نمیبیند. اگر رحمت الهی شامل حال ما بشود خیر زیادی به ما میرسد.
وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ
خدایا به من توفیق بده؛ تا موفق به نماز شب بشوم؛ توفیق خواندن دعای ابو حمزه را عنایت کن و ... !