الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی


فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی


 

باور به مهدی موعود, از زمان حیات پیامبر اسلام, میان مسلمانان رواج داشته است و رسول اللّه او را از اهل بیت و فرزندان فاطمه معرفی می کرد1. تواتر این اخبار, در حدّی است که هیچ یک از شیعه و اهل سنّت, وجود مهدی را انکار نکرده اند. با این تفاوت که برای عموم اهل سنّت, مهدی پیام آور (آخرالزّمان) است ولی شیعه, حکمت وجودی خود را با فلسفه غیبت و ضرورت انتظار مهدی, گره زده و با اتّـکای به همین اعتقاد, دید غیب گرایانه خود را توانمند کرده و با ایمان به آن, توانسته سده های پرمخاطره ای را پشت سر بگذراند و با خودیاری اجتماعی, در فساد محیط, حل نشود, جامعه خود را تهذیب کند و با دیدی روشن بینانه و امیدوارانه, به آینده بنگرد و به قول عروضی سمرقندی (به غایت متمسّک باشد)2 خود را باز یابد و با بهره گیری از این اعتقاد, از خدمت به دستگاههای ستم دوری جوید و ابزار حاکمان زور مدار و زر سالار و تزویر گر واقع نشود.

هر خروجی جز به تایید او و نایبان او را باطل بداند و بر خلاف مظلومیت, اقلیت و عوامل فراوان بازدارنده, از تنگناهای ویران ساز تاریخ, سرافراز بیرون آید و هر حاکمیتی جز حکومت اسلام را نفی کند و از این راه, اندیشه خود را بُعدی جهانی ببخشد, و مدعی گردد, این مهدی (صاحب السّیف) است که در نهایی ترین مصاف حامیان و حاملان داد و بیداد, همه مظاهر ستم را با قیام دادگرانه خود, در سطح جهانی از میان برخواهد داشت و همه طاغوتها را سرکوب خواهد کرد و بر تمام مظاهر و نمودهای کفر و شرک و نفاق و تعارضهای باطل چیره می شود, خاوران و باختران را می گشاید و حکومت واحد جهانی را چونان پرنیانی برگستره کره خاکی می گستراند و میان همه انسانها به داد حکم می راند و دین را چون ماه از محاق بدعتها درآورد و به آن عزّت اللّه و حقایق مکتوم جهان را ظاهر گرداند.

پس در یک کلمه, (مهدی), در ضمیر تشیّع, انسان کاملی است که به جامعه آرمانی اسلام جامه عمل می پوشاند و از این راه, به همه آرمانهای مردان خدا تحققّ می بخشد. 

ادامه مطلب ...

نگاهی به تولد و زندگی امام زمان(عج)


نگاهی به تولد و زندگی امام زمان(عج)


 

ولادت و زندگی مهدی موعود(عج), از رخدادهای مهم است و ریشه در باور دینی مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد, حیات طولانی, ظهور و امامت آن حضرت, مسأله ای است اساسی که نقش سرنوشت ساز و جهت بخشی را به زندگی و رفتاردین باوران, بویژه شیعیان داده است.احادیث فراوانی از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از طریق سنّی و شیعه رسیده که بیانگر ویژگیهای شخصی امام زمان(عج) است: از خاندان رسالت, از فرزندان فاطمه(ع), نهمین فرزند امام حسین(ع), دوازدهمین پیشوای شیعیان و...1

گزارشگران تاریخ نیز, چه آنان که پیش از ولادت وی می زیسته اند و چه آنان که در زمان ولادت و پس از آن بوده اند, از این ولادت پر برکت خبر داده اند و برخی از آنان که توفیق دیدار و مشاهده مهدی(عج) را داشته اند از شمایل و اوصاف آن امام سخن گفته اند.2

با وجود این شواهد و قراین, که در درستی آنها تردیدی نیست, هنوز درباره زندگی و شخص آن حضرت, مسایل و مطالبی مطرح است که بحث و بررسی بیشتر و دقیق تری را می طلبد.

در این نوشتار, بر آنیم که ضمن اشاره گذرا به سیر طبیعی زندگی امام عصر(عج), از آغاز تولد تا عصر ظهور, به اندازه توان و مجال, به برخی از پرسشها پاسخ بدهیم.

 

چگونگی ولادت

 

حضرت مهدی(عج), ولادت استثنایی داشته و این,برای بسیاری سؤال انگیز بوده و هست.

از این روی ,ترسیم و تصویر و شرح مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت(ع), در برابر این پدیده, ضرور می نماد.جریان امامت پیشوایان معصوم(ع), پس از رسول خدا(ص) فراز و فرودهای گوناگونی پیدا کرد. امامان(ع), با حفظ استراتژی کلی و خطوط اساسی امامت, در رابطه با حفظ مکتب و ارزشهای آن, تاکتیکها و روشهای گونه گونی را در برابر ستم پیشگان, در پیش گرفتند.

این فراز و نشیبها, تا زمان امامت علی بن موسی الرضا(ع), استمرار داشت و امامان اهل بیت, هر یک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی, موضعی خاص انتخاب می کردند.

پس از امام رضا(ع), جریان امامت شکل دیگری یافت. 

ادامه مطلب ...

زندگی نامه حضرت علی اکبر (ع)


زندگی نامه حضرت علی اکبر (ع)


 

حضرت علی اکبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،(1)سال43 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.

پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.(2)

او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد .

ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.

بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(ع)است که جدّش رسول خدا(ص) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته   است. (3)
 
ادامه مطلب ...

بهترین عمل و ذکر در ماه شعبان چیست؟


بهترین عمل و ذکر در ماه شعبان چیست؟


 

 

شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب به حضرت سید انبیاء صلى الله علیه و آله می‌باشد، آن حضرت  ماه شعبان را روزه می گرفتند  و به ماه رمضان‏ وصل مى‏ کردند.

آگاه باش که شعبان ماه بسیار شریفى است، و به سید انبیاء صلى اللّه علیه و آله انتساب دارد، و آن حضرت همه این ماه را روزه مى گرفت، و روزه آن را به ماه رمضان وصل مى کرد، و مى فرمود: شعبان ماه من است، هرکه یک روز از این ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب میشود.


از امام صادق علیه السّلام روایت شده: چون ماه شعبان مى رسید حضرت زین العابدین علیه السّلام اصحاب خود را جمع میکرد و می فرمود: اى اصحاب من، می دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است، و حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله می فرمود شعبان ماه من است، پس در این ماه براى جلب محبّت پیامبر خود، و براى تقرّب به سوى پروردگار خویش، روزه بدارید، به خدایى که جان على بن الحسین علیهما السّلام به دست قدرت اوست، سوگند یاد می کنم از پدرم حسین بن على علیهما السّلام شندیم که فرمود: از امیر المؤمنین علیه السّلام شندیم: هرکه شعبان را براى محبّت پیامبر، و تقرّب جستن به سوى خدا روزه دارد، خدا او را دوست بدارد، و در روز قیامت به کرامتش نزدیک و بهشت را بر او واجب گرداند.

  ادامه مطلب ...

ولادت بابرکت امام سجاد علیه السلام


ولادت بابرکت امام سجاد علیه السلام 


 

چهارمین اخترفروزان آسمان امامت و ولایت، حضرت علی بن الحسین علیه السلام معروف به سجاد، نمادی از کمالات و ارزش های انسانی، زینت بندگان پاک سیرت و پیام آور کربلا بود. ابرمردی که شاهد تلخ ترین حوادث روزگار بود، ولی چون کوهی استوار در برابر همه توفان های بلا و دشواری ها ایستادگی و در جبهه های گوناگون با آنها مبارزه کرد. امام معصومی که هدایتگری های خویش را در عصر خفقان و سیاهی، در قالب دعا و مناجات با خدا به امت اسلامی ارزانی داشت و توانست در سایه سار دانش خود، بزرگان و اندیشمندانی گران قدر را در دامان خود بپروراند.

 

میلاد نور

پری چهرگان آسمانی در میلاد نور، زیارتگر سرای حسینی گردیدند تا نغمه خوان سروش هدایت و تهنیت گوی مولودی باشند که طلایه دار نور و سرسلسله آفتاب بود. مولودی پاک که بر پیشانی بلندش، مُهر بندگی حق نقش بسته بود. در دامان پرمهر سالار شهیدان، نغمه حیات سر داد تا پدر برای او نامی نیکو گزیند و حسین بن علی علیه السلام که در عشق به پدر، عاشقی شیفته و شیدایی دل سوخته بود، فرزند پاکش را به یُمن شمیم دل انگیز و روح افزای امیرمؤمنان علی علیه السلام ، بدین نام نهاد تا احیاگر خاطرات خوب پدر و مهربانی های زلال او باشد.

 

خورشید امامت

پس از شهادت امام حسین علیه السلام ، امامت و جانشینی آن حضرت به فرزندش حضرت سجاد علیه السلام رسید. در تاریخ آمده است که وقتی امام حسین علیه السلام راهی عراق بود، نوشته ها و وصیت نامه ای را به عنوان امانت به اُمّ سَلَمه، یکی از همسران والامقام پیامبراعظم صلی الله علیه و آله وسلم سپرد و فرمود: «هر که اینها را از تو بخواهد، امامت، شایسته اوست.» وقتی حضرت سجاد علیه السلام به مدینه بازگشت، آنها را از ام سلمه طلبید.  ادامه مطلب ...

ولادت پرچم دار بزرگ کربلا،حضرت عباس بن علی ع مبارکباد


ولادت پرچم دار بزرگ کربلا،حضرت عباس بن علی ع مبارکباد


 
ولادت

چهارم شعبان، سال روز ولادت پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت عباس بن علی علیه السلام است. عباس بن علی علیه السلام در سال 26 هجری قمری، در مدینه، دیده به جهان گشود. وی در دامان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مادر گرامی اش به گونه ای پرورش یافت که به مظهر غیرت، ایثار و شجاعت، بدل گشت. عباس بن علی علیه السلام در طول حیات خویش از محضر پدر و برادرانش، بیشترین بهره را برد و جامع فضایل نیکو گردید. آن بزرگوار آن چه را از محضر آن سه امام معصوم آموخته بود، در کربلا آشکار ساخت و حماسه ساز نام آور عاشورای حسینی شد.
طلوع ماه در مدینه

عباس علیه السلام فرزند امیرالمؤمنین علی علیه السلام در چهارمین روز از شعبان سال 26 هجری قمری، دیده به جهان گشود. میلاد عباس، نوری دیگر به این هستی بخشید و دل های شیفتگان امیرالمؤمنین علی علیه السلام از شور و عشق، لبریز گشت. چهره ی علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام را شبنم شادی فراگرفته بود و هریک برای دیدار نورسیده ی مولای خویش بر یکدیگر، پیشی می گرفتند. هنگامی که نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید این طفل نیک بخت فرو نشست، امام علی علیه السلام با واژه ای مهرآفرین، نام فرزند خود را عباس نهاد. عباس یعنی شیر بیشه ی شجاعت و قهرمان میدان نبرد. 
ادامه مطلب ...

اشاراتی از زندگانی بابرکت حضرت عباس (ع)


اشاراتی از زندگانی بابرکت حضرت عباس (ع)

 

شکفتن «ماه»


زمین مدینه، با نیم­نگاه خورشید، روشنایی می­گرفت و تابش طلایی آفتاب، جمعه،چهارمین روز شعبان سال 26 هجری را نوری دیگر می­بخشید. بلور دل­های شیفتگان امیرالمؤمنین علی(ع)، لبریز از شور و عشق می­شد و کوچه­های بنی­هاشم، آغوش خود را به روی زائران خانه حضرت می­گشود. چهره علاقه مندانِ اهل بیت را شبنم شادی فراگرفته بود و برای دیدار نورسیده مولای خویش، بر یکدیگر پیشی می گرفتند. «ماه» تازه در مدینه طلوع کرده بود. شور و هلهله، خانه علی(ع) و فاطمه کلابیه را فراگرفته بود. ام­البنین، قنداقه عزیز خود را تقدیم علی(ع) کرد. امام، فرزند دلبند خود را به سینه چسبانید. بُهت و حیرت، نگاه اطرافیان را ربود و همگان از پیوند «مهر» و «ماه»، لب به تبریک گشودند.

چون نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید طفل فرونشست، امام(ع) با واژه­ای مهرآفرین و روح­افزا، نام فرزند خود را بیان فرمود: «عباس»؛ یعنی شیر بیشه شجاعت و قهرمان میدان نبرد.[111] 
ادامه مطلب ...

ولادت امام حسین (علیه السلام)

ولادت امام حسین (علیه السلام)


 

امام حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجرت در شهر مدینه به دنیا آمد. پدر بزرگوار ایشان امیر المؤمنین على(علیه السلام) و مادر ایشان حضرت فاطمه(علیها السلام) سید زنان اهل عالم است. پس از آن که عالم وجود به وجود ذى وجود ایشان منوّر شد پیامبر اکرم به على(علیه السلام) فرمود: چه نامى بر این فرزندم نهادى. ایشان عرض کرد ما در نام گذارى این فرزند بر شما پیشى نمى گیریم. پیامبر فرمود: من نیز در این نام گذارى بر خداوند سبقت نمى گیرم. پس از مدتى جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرضه داشت یا رسول الله خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرماید نسبت على به تو بمانند نسبت هارون به موسى است پس فرزندت را به نام فرزند هارون بنام. پیامبر فرمود نام فرزند هارون چه بود جبرئیل عرض کرد «شبیر» پیامبر فرمود: زبان ما عربى است او را به عربى چه بنامم و جبرئیل گفت او را حسین بنام.

رسول خدا علاقه بسیارى نسبت به  امام حسین(ع)  و برادر عزیزشان امام حسن(علیه السلام) داشت به طورى که محبت خویش را به صورت علنى نسبت به آنان ابراز مى نمود بدین صورت که گاه از منبر به زیر آمده آنان را بوسیده و مجدداً از منبر بالا مى رفت و گاه آن دو را به دوش مى گرفت و با آنها به بازى مى پرداخت و گاه بدین صورت مى شد که حضرت در بین اصحاب نشسته بود و حسین(علیه السلام) وارد مى شد آنگاه حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)کلام خود را قطع مى نمود برمى خاست و از او استقبال مى کرد. وى را به دوش گرفته و در دامان خود مى نشاند و مى فرمود: انه مهجة قلبى
 
ادامه مطلب ...

شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) تسلیت باد


  شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) تسلیت باد


 

بیست و پنجم رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)، امام هفتم شیعیان جهان در سال 183 هجری است.

 

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند.

 

جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می دهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم که می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

  

ادامه مطلب ...

تا کوچه ‏های کاظمین

 


تا کوچه ‏های کاظمین


 

تقویم، روی سیاه ‏ترین برگه‏ های خود ورق می‏ خورد و به هزار و چهار صد سال پیش بر می‏ گردد؛ به شبی که غم، به شب‏ نشینی کوچه‏ های تاریک کاظمین آمده است.


شب، خجالت زده از لابلای انگشتان سیاهی، در خاک‏ها فرو می‏چکید. خورشید، خودش را پشت غروب‏ ها و کوه‏ ها پنهان کرده است؛ گویی این که در خیابان‏ ها مرگ پاشیده باشند!


مرگ در قالب تعارف خرما تقدیم امام موسی کاظم علیه ‏السلام می‏شود .


یک لقمه دیگر از این خرما و ریحان میل کن، اگرچه به زهر آغشته شده باشد!


... و چقدر هارون به دست‏ های سیاه و جنایت وحشیانه خودش افتخار می‏کرد!


افتخار به شکستن حریم حرمت ائمه!


افتخار به خانه‏ نشین کردن عدالت و زمین گیر کردن ساقه‏ های پیچک‏ های عاشق!


ای کاش طاق‏ های آسمان می‏شکست و باران بلا بر زمین نازل می‏شد و این اتفاق ناگوار نمی‏ افتاد!


چشم‏ هایت که به گنبد طلایش می‏افتد، بی ‏اختیار اشک به شب‏ نشینی چشم‏ هایت می‏ آید!
«السلام علیک یا عَلَم الدین و التّقوی


السلام علیک یا خازن علم النبیین


السلام علیک یا نائب الاوصیاء السابقین


السلام علیک یا مولی موسی بن جعفر و رحمة‏اللّه و برکاته»


خداحافظ ای دست‏های پاک عبادت!


خداحافظ ای پیشانی پینه بسته از تهجد شبانه!


خداحافظ ای نور خدا در تاریکی‏ های زمین!


خداحافظ ای درهای رحمت الهی، از دست‏های شما جاری بر روی خاک!


خداحافظ ای معدن انوار علم و وارث سکینه نیاکان پاک!


خداحافظ ای کوچه ‏های غریبه کاظمین!


خداحافظ ای سال‏ها زندان، سال‏ها غل و زنجیر!


خداحافظ ای سال‏ها انتظار!


بگذار و بگذر؛ خشت خشت دیوارهای تاریک زندان را و لحظه لحظه تنهایی‏ ات را!


بگذار و بگذر؛ تمام دلتنگی‏ ها و بی‏ کسی‏ هایت را!


بگذر از این شهر که مردم قدر تو را نمی‏ دانند و خورشید عالم تاب را بر بالای سرشان نمی‏ بینند!


منبع:sibtayn.com