ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سپاه مدافع و خادم ایران |
چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟ |
چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟
پاشو مگر نمی بینی شامیان دور علی را گرفته اند؟
پاشو برادر
دلم رفته بین الحرمین
کنار علقمه
بند بند وجودم گرفته
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
پاشو دلمان برای لبخندت
برای بصیرتت
برای آرزوهای شهادتت تنگ می شود
پاشو امیر لشگر اسلام
پاشو هنوز فتوحات زیادی باقی مانده
پاشو دلم برای خم ابرویت تنگ شده
برای اخم های پرصلابتت
برای فرماندهی پر صلابتت
چگونه باور کنم رفتنت را!؟
آنقدر در کوه ها و بیابان ها به دنبال شهادت گشتی
تا آخر تو را در آغوش گرفت
تو شهید زنده بودی
و حالا یارانت دورت را گرفته اند
قسم به حرمت حضرت مادر
برای هر قطره خونت باید هزینه ها بدهند
حاج قاسم، بشنو
"بسم الله القاصم الجبارین"
را پشت بی سیم می گویند!
علم بر روی زمین نمی ماند
دعایی که مستجاب شد
شهید حاج قاسم سلیمانی در منطقه اروند کنار:
جزیره ى خضراء |
مرحوم علامه مجلسى قدس سره در بحارالانوار (ج 52، ص 159) مىنویسند:
رساله اى یافتم مشهور به داستان جزیره ى خضراء . . . و چون آن را در کتابهاى روایى ندیدم، عین آن را در فصل جداگانه اى آوردم .
یابنده ى آن متن مىگوید: در آن متن چنین آمده است:
من (فضل بن یحیى کوفى) در سال 699 ه . ق . در کربلا از دو نفر، داستانى شنیدم . آن ها داستان را، از زین الدین على بن فاضل مازندرانى، نقل مىکردند . داستان مربوط به جزیره ى خضرا در دریاى سفید بود . مشتاق شدم داستان را از خود على بن فاضل بشنوم . به همین دلیل به حله رفتم و در خانه ى سید فخرالدین، با على بن فاضل ملاقات کردم و اصل داستان را جویا شدم .
او، داستان را در حضور عده اى از دانشمندان حله و نواحى آن چنین بازگو کرد: سالها در دمشق نزد شیخ عبدالرحیم حنفى و شیخ زین الدین على مغربى اندلسى تحصیل مىکردم . روزى شیخ مغربى عزم سفر به مصر کرد . من و عدهاى از شاگردان با او همراه شدیم . به قاهره رسیدیم . استاد مدتى در الازهر به تدریس پرداخت، تا اینکه نامه اى از اندلس آمد که خبر از بیمارى پدر استاد مىداد . استاد عزم اندلس کرد . من و برخى از شاگردان با او همراه شدیم .
واقعیت رابطه ها |
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند. تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند
و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند.
وقتی نزدیک تر بودند، گرم تر می شدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی
می کرد. به همین خاطر تصمیم گرفتند از هم دور شوند ولی به همین دلیل
از سرما یخ زده می مردند.
از این رو مجبور بودند برگزینند یا خارها ی دوستان را تحمل کنند، یا
نسلشان از روی زمین بر کنده شود.
دریافتند که باز گردند و گرد هم آیند. آموختند که با زخم های کوچکی
که همزیستی با کسی بسیار نزدیک به وجود می آورد، زندگی کنند
چون گرمای وجود دیگری مهم تراست.
و این چنین توانستند زنده بمانند...
درس اخلاقی: بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص
را گرد هم آورد، بلکه آن است که هر فرد بیاموزد با معایب دیگران
کنار آید و محاسن آنان را تحسین نماید.
وقتی تنهاییم به دنبال دوست می گردیم. پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم.
وقتی که از دستش دادیم، در تنهایی به دنبال خاطراتش می گردیم.
(ژان پل سارتر)
تفسیر قرآن چه فوایدی دارد |
تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی آیات قرآن کریم و کشف مراد و مدلول آن ها
تفسیر از واژة فَسَرَ به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است و در اصطلاح، عبارت است از: زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. همین نکته مرز بین تفسیر و ترجمه است؛ زیرا ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ را روشن نیست. ولی تفسیر آن است که در عین روشن بودن معنای لغت، هم چنان هالهای از ابهام بر چهره ی آن نشسته است.[1]
علّامه ی طباطبایی فرمود: تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی آیات قرآن کریم و کشف مراد و مدلول آن ها.[2]
اهمیّت و جایگاه علم تفسیر:
اهمیّت و جایگاه علم تفسیر: علم تفسیر در مقایسه با علوم دیگر، میتواند چنین باشد:
الف. از نظر موضوع: چون موضوع آن کلام خداوند است و سرچشمه ی تمام حکمتها در آن است. ماجرای پیشینیان و هرچه از عمر آن هم میگذرد کهنه نخواهد شد و عجایب آن پایان ناپذیر است.
ب. از نظر غرض و فایده: از جهت هدف و غرض، استوارترین و با برکت ترین علوم، علم تفسیر است، که فانی نمیشود.
ج. به خاطر شدّت نیاز: هر کمال دنیوی و دینی، دور یا نزدیک، به علوم شرع نیازمند است و به معارف دینی احتیاج دارد و آن نیز متوقّف بر کتاب خدا میباشد.[3]
علل نیازمندی به تفسیر
با این مقدمه ، به جواب سؤال، پرداخته می شود. علل نیازمندی به تفسیر را میتوان در چند مورد خلاصه نمود:
تفسیر قرآن چه فوایدی دارد |
تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی آیات قرآن کریم و کشف مراد و مدلول آن ها
تفسیر از واژة فَسَرَ به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است و در اصطلاح، عبارت است از: زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. همین نکته مرز بین تفسیر و ترجمه است؛ زیرا ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ را روشن نیست. ولی تفسیر آن است که در عین روشن بودن معنای لغت، هم چنان هالهای از ابهام بر چهره ی آن نشسته است.[1]
علّامه ی طباطبایی فرمود: تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی آیات قرآن کریم و کشف مراد و مدلول آن ها.[2]
اهمیّت و جایگاه علم تفسیر:
اهمیّت و جایگاه علم تفسیر: علم تفسیر در مقایسه با علوم دیگر، میتواند چنین باشد:
الف. از نظر موضوع: چون موضوع آن کلام خداوند است و سرچشمه ی تمام حکمتها در آن است. ماجرای پیشینیان و هرچه از عمر آن هم میگذرد کهنه نخواهد شد و عجایب آن پایان ناپذیر است.
ب. از نظر غرض و فایده: از جهت هدف و غرض، استوارترین و با برکت ترین علوم، علم تفسیر است، که فانی نمیشود.
ج. به خاطر شدّت نیاز: هر کمال دنیوی و دینی، دور یا نزدیک، به علوم شرع نیازمند است و به معارف دینی احتیاج دارد و آن نیز متوقّف بر کتاب خدا میباشد.[3]
علل نیازمندی به تفسیر
با این مقدمه ، به جواب سؤال، پرداخته می شود. علل نیازمندی به تفسیر را میتوان در چند مورد خلاصه نمود:
1. فقدان آگاهیهای لازم بشری:
یکی از علل مهمّ نیازمندی به تفسیر، ضعف دانش بشر است. فهم قرآن کریم، منوط به برخورداری از معلومات گونه گون است که فقدان هر یک، فهم قرآن کریم را دچار ابهام ساخته و نیازمندی به تفسیر را ضروری میسازد ... بررسیهای قرآنی و تاریخی نشان میدهد که در زمان نزول نیز، پارهای از واژگان قرآنی برای جمعی از مخاطبان قرآن کریم مبهم بوده و آنان از معنای آن بیاطّلاع بودهاند. به عنوان مثال، هنگامی که از ابوبکر معنای «کلاله» را پرسیدند، آن را نمیدانست و گفت: « به رأی خود میگویم اگر صواب باشد، از خداست و اگر خطا باشد از من و شیطان است.» و یا وقتی معنای «أبّا» را از عمر پرسیدند،گفت: از تعمّق و تکلّف نهی شدهایم. در این گونه موارد، فهم آیات قرآن کریم، نیازمند دستیابی به معنای واژگان مورد نظر است و دستیابی بر معانی عرفی این واژگان، بخشی از تفسیر به شمار میآید.
ادامه مطلب ...