الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

علائم ظهور امام زمان (عج)

علائم ظهور امام زمان (عج)


علائم ظهور به دو دسته کلی تقسیم می شوند: علائم حتمی و علائم غیر حتمی.


فضیل بن یسار از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمودند:


«نشانه‌های ظهور دو دسته است: یکی نشانه‌های غیرحتمی و دیگر نشانه‌های حتمی؛ خروج سفیانی از نشانه‌های حتمی است که راهی جز آن نیست.» (غیبت نعمانی، با ترجمه غفاری، باب18، ص429)


منظور از علائم حتمی آن است که تقدیر قطعی خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست؛ و مقصود از علائم غیر حتمی آن است که وقوع آن ممکن است مشمول بداء گردد، چرا که فی الجمله مشروط به شروطی است که اگر آن شروط تحقق یابد آن علائم واقع می شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نیز تحقق نمییابند. علائمی در مورد حتمی بودن آنها نصی نداشته باشیم، تنها احتمال وقوع آن می رود، و قطعی نیستند. علائم غیر حتمی بسیارند. ما در اینجا روایت مفصلی از امام امام صادق(ع) را برای شما می آوریم که تعداد بسیاری از آن را برشمرده است....

این روایت مشهوری است، ولی برای آن که حق زحمات مؤلفین ادا شده باشد، می گوییم که این روایت را با تغییرات عبارتی اندکی از کتاب "یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)" نوشته علیرضا رجالی تهرانی نقل می کنیم. قبلا لازم است تذکر دهیم که گرچه هر یک از این علائم حتمی الوقوع نیست، ولی به طور کلی احوال آخرالزمان را به ما معرفی می کند.با مطالعه آن شباهت های زیاد آن را با شرائط زمان خودمان می یابیم.

در این روایت، امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمودند:
هر گاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ و ظلم و ستم فراگیر شده است؛ و قرآن فرسوده و بدعتهایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن بوجود آمده است؛ و دیدی دین خدا، عملاً، توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند! 
ادامه مطلب ...

آغاز امامت امام عصر(عج) مبارکباد

آغاز امامت امام عصر(عج) مبارکباد

نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر علیه السلام است، بلکه آغاز دوره ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می آید    . در سال روز نهم ربیع الاول که یادمان آغاز امامت ولی عصر علیه السلام است، تصمیم گرفتیم در چند سطر کوتاه به رخ دادهایی که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا روی داد، اشاره کنیم .

روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام حسن عسکری علیه السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید. این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادت شان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند. خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند. به گفته مورخان، در روز شهادت امام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود    .
عثمان بن سعید عمری، به نمایندگی از حجت بن الحسن علیه السلام متصدی غسل و کفن و دفن حضرت شد و بر اساس گفته شیخ صدوق، خود امام زمان علیه السلام با کنار زدن عمویش جعفر که قصد نمازگزاردن داشت، بر بدن پدر بزرگوارش نماز خواند    .
حکومت عباسی از مدت ها پیش بر اساس سخن رسول الله صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام مبنی بر این که مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، امام یازدهم را زیر نظر داشت و مراقب بود تا فرزندی از ایشان نماند، ولی امام یازدهم با پنهان نگه داشتن خبر ولادت فرزندش این نقشه را باطل کرده بود. پس از شهادت امام کم کم خبر فرزندی به نام مهدی علیه السلام پخش شد و تلاش چند باره خلیفه عباسی برای یافتن امام مهدی علیه السلام به نتیجه نرسید    . 
ادامه مطلب ...

سلمان محمدی نه سلمان فارسی

سلمان محمدی نه سلمان فارسی


سلمان محمّدى است رضوان اللّه علیه(1)، که اوّل ارکان اربعه و مخصوص به شرافت (سَلْمانُ منَّا اَهْلَ الْبَیْتِ)(2)

و منخرط در سِلک اهل بیت نبوّت و عصمت است و در فضیلت او، جناب رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرموده :
سَلْمانُ بَحْرٌ لایُنْزَفٌ وَکَنْز لایُنْفَدُ، سلمانُ مِنّا اَهْلَ الْبَیْتِ یَمْنَحُ الْحِکمَةَ وَیُؤ تى الْبُرهانَ.
(3)
و حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام او را مثل لقمان حکیم بلکه حضرت صادق علیه السّلام او را بهتر از لقمان فرموده

و حضرت باقر علیه السّلام او را از (متوسّمین )(4)شمرده است .(5)

و از روایات مستفاد شده که آن جناب (اسم اعظم ) مى دانست(6)

و از مُحدَّثین(7)(به فتح دال ) بوده .

و از براى ایمان ده درجه است و او در درجه دهم بوده و عالم به غیب و منایا و از تُحَف بهشت در دنیا میل فرموده و بهشت مشتاق و عاشق او بوده و خدا و رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم او را دوست مى داشتند.

و حق تعالى پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم را امر فرموده به محبّت چهار نفر که سلمان یکى از ایشان است

و آیاتى در مدح او و اَقران او نازل شده و جبرئیل هر وقت بر حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم نازل مى شد امر مى کرده از جانب پروردگار که سلمان را سلام برساند و مطّلع گرداند او را به علم منایا و بلایا و اَنساب(8)؛

و شبها براى او در خدمت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم مجلس خلوتى بوده و حضرت رسول و امیرالمؤ منین صلوات اللّه علیهما و آلهما چیزهائى تعلیم او فرمودند از مکنون و مخزون علم اللّه که احدى غیر او قابل و قوّه تحمّل آن را نداشته ؛

سلمان به مرتبه اى رسیده که حضرت صادق علیه السّلام فرموده :
(اَدْرَکَ سَلْمانُ الْعِلْمَ الاَوَّلَ وَالْعِلْمَ الا خِرَ وهُوَ بَحْرٌ لا یُنْزَحُ وَهُوَ مِنّا اَهْلَ الْبَیْتِ).(9)
سلمان درک کرد علم اوّل و آخر را و او دریائى است که هرچه از او برداشته شود تمام نشود و او از ما اهل بیت است .

قاضى نوراللّه فرموده : (سلمان فارسى از عنفوان صبا در طلب دین حقّ ساعى بود و نزد علماء ادیان از یهود و نصارى و غیرهم تردّد مى نمود و در شدائدى که از این ممَرّ به او مى رسید صبر مى ورزید تا آنکه در سلوک این طریق زیاده از ده خواجه او را فروختند و آخر الا مر نوبت به خواجه کاینات حضرت محمد(ص)علیه و آله افضل الصّلوة رسید و او را از قوم یهود به مبلغى خرید

محبّت و اخلاص و مودّت و اختصاص او نسبت به آستان نبوت به جائى رسید که از زبان مبارک آن سرور به مضمون عنایت مشحون سَلْمانُ مِنّا اَهْلَ الْبَیْتِ سرافراز گردید وَلَنِعْمَ م ا قیلَ:
شعر :
کانَتْ مَوَدَّةُ سَلْمان لَهُ نَسَبا
وَلَمْ یَکُنْ بَیْنَ نُوحٍ وَابْنِه رَحِما
).(10) 
ادامه مطلب ...

حسب ونسب شریف حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم

حسب ونسب شریف حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم


هُوَ اَبُوالقاسِمِ مُحَمَّد صَلَّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ ابن عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عَبْدمَناف بن قُصَىّ بن کِلاب بن مُرَّة بن کَعْب بن لُؤ ىّ بن غالب بن فِهْر بن م الِک بن النَّضْر بن کِنانَة بن خُزَیْمَة بن مُدْرِکَة بن اَلْیَاْس ‍ بن مُضَربن نزار بن مَعَد بن عَدْنان .
روایت شده از حضرت پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود: (اِذ ا بَلَغَ نَسَبى اِلى عَدنان فَاَمْسِکُوا).(1)لهذا ما بالاتر از عَدْنان را ذکر نکردیم .
و قبل از شروع به ذکر احوال این جماعت نقل کنیم کلام علامه مجلسى را، فرموده : بدان که اجماع علماى امامیّه منعقد گردیده است بر آنکه پدر و مادر حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلّم و جمیع اجداد و جدّات آن حضرت تا آدم علیه السّلام همه مسلمان بوده اند و نور آن حضرت در صُلب و رَحِم مشرکى قرار نگرفته است ، و شبهه در نسب آن حضرت و آباء و امّهات آن حضرت نبوده است و احادیث متواتره از طُرُق خاصّه و عامّه بر این مضامین دلالت دارد.
بلکه از احادیث متواتره ظاهر مى شود که اجداد آن حضرت همه انبیا و اوصیا و حاملان دین خدا بوده اند و فرزندان اسماعیل که اجداد آن حضرت اند اوصیاى حضرت ابراهیم علیه السّلام بوده اند و همیشه پادشاهى مکّه و حجابت خانه کعبه و تعمیرات با ایشان بوده است و مرجع عامّه خلق بوده اند و ملّت ابراهیم علیه السّلام در میان ایشان بوده است و ایشان حافظان آن شریعت بوده اند و به یکدیگر وصیّت مى کردند و آثار انبیا را به یکدیگر مى سپردند تا به عبدالمطلب رسید، و عبدالمطلب ، ابوطالب را وصى خود گردانید و ابوطالب کتب و آثار انبیا علیهم السّلام و وَدایع ایشان را بعد از بعثت تسلیم حضرت رسالت پناه صلى اللّه علیه و آله و سلّم نمود. انتهى .(2)

اینک شروع کنیم به ذکر حال آن بزرگواران :
همانا (عَدْنان ) پسر (اُدد) است و نام مادرش (بَلْهاء) است ، در ایّام کودکى آثار رشد و شهامت از جبین مبارکش مطالعه مى شد و کاهنین عهد و منجّمین ایّام مى گفتند که از نسل وى شخصى پدید آید که جنّ و انس مطیع او شوند و از این روى جنابش را دشمنان فراوان بود چنانکه وقتى در بیابان شام هشتاد سوار دلیر او را تنها یافتند به قصد وى شتافتند عَدْنان یک تنه با ایشان جنگ کرد چندان که اسبش کشته شد پس ‍ پیاده با آن جماعت به طعن و ضرب مشغول بود تا خود را به دامان کوهى کشید و دشمنان از دنبال وى همى حمله مى بردند و اسب مى تاختند ناگاه دستى از کوه به درشده گریبان عدنان را بگرفت و برتیغ کوه کشید و بانگى مهیب از قلّه کوه به زیر آمد که دشمنان عدنان از بیم جان بدادند. و این نیز از معجزات پیغمبر آخر الزّمان صلى اللّه علیه و آله و سلّم بود.
بالجمله ؛ چون عَدنان به حدّ رشد و تمیز رسید مهتر عرب و سیّد سلسله و قبله قبیله آمد چنانکه ساکنین بطحا و سُکّان یثرب و قبایل برّ حکم او را مطیع و منقاد بودند و چون (بُخْتُ نَصَّر) از فتح بیت المقدّس بپرداخت تسخیر بلاد و اقوام عرب را تصمیم داد و با عدنان جنگ کرد و بسیارى از انصار او بکشت و عاقبت بر عدنان غلبه کرد و چندان از مردم عرب بکشت که دیگر مجال اقامت براى عدنان و مردان او نماند. 
ادامه مطلب ...

دعای امام رضا برای امام زمان علیهماالسلام

 دعای امام رضا برای امام زمان علیهماالسلام


دوران امام رضا علیه السلام دورانی بود که به خاطر شرایط خاصی که پیش آمده بود بعضی ها فکر می کردند قضیه قیام نهایی آل پیغمبر صلی الله علیه و آله به دست امام رضا علیه السلام واقع می شود؛ و این به خاطر درخشش ویژه ای بود که امام رضا  علیه السلام در بین شیعیان و غیرشیعیان داشتند و بسیار مطرح، معروف، مشهور و محترم بودند. پیش از آن حضرت، جوّ باز و آزادی برای بحث گسترده نبود، ولی در زمان آن حضرت این فضا ایجاد شده بود.

 

برجستگی های علمی، بحث و گفتگو و نیز عنوان ولایتعهدی ایشان، چنین شبهه ای به وجود آورده بود که بعضی ها به ایشان "قیام کننده" می گفتند. در بعضی از روایات آمده که ایشان در پاسخ به کسانی که می پرسیدند: آیا شما هم قائم هستید؟ می فرمودند: ما همگی قیام کننده هستیم، اما آن کسی که منظور تو است، کس دیگری است و ما هم منتظر او هستیم.


دعای رضویه
رابطه متقابل ما و امام زمان علیه السلام خیلی جالب است و دیدگاه هایی نسبت به مسائل اسلام از دید آن بزرگوار، به انسان می دهد. "دعای رضویه" دعای شریفی که مضامین بسیار سنگین، بحثهای طولانی ولایی و نیز مباحثی در مورد رابطه ما با امام زمان علیه السلام دارد که البته این نوشتار گنجایش شرح دعای رضویه را ندارد و فقط به اهمیت دعا برای امام زمان علیه السلام و رابطه متقابل ما و ایشان خیلی جالب اشاره دارد. ثقة المحدثین مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان، این دعا را از قول امام رضا علیه السلام آورده است.

  ادامه مطلب ...

دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) چیست؟

 دلیل معصوم نبودن حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) چیست؟

چه کسی گفته که آنها معصوم نیستند که ما دلایلش را بیان نماییم؟ نه تنها ایشان، بسیار  دیگری نیز معصوم بوده‌اند؛ مگر لقب حضرت معصومه علیهاالسلام را امام رضا علیه السلام نداده‌اند؟ منتهی این بزرگواران در حد و جزو چهارده معصوم که تالی تلو و حد اعلای عصمت می‌باشند نبوده‌اند.

در خصوص عصمت به چند نکته مهم باید توجه نمود:
یک - عصمت، مرحله‌ی بالایی از کمال انسانی در تمامی شئون و فعلیت تمامی استعدادهای انسان است و مرهون علم، صیانت نفس و اخلاص در بندگی و عمل صالح می‌باشد.

دو – عصمت نیز مانند هر کمال دیگری (علم، حکمت، رأفت، رحمت، بصیرت و ...)، همه از اسمای الهی است و تجلی آن در مخلوقاتش، دارای مراتب متفاوت می‌باشد. چنان چه حتی در مورد انبیای الهی نیز فرمود، برخی برتر از برخی دیگر می‌باشند.

سه - عصمت، مرحله بالای معرفت و شناخت، و مرحله بالای ایمان به آن معرفت و شناخت است، که سبب می‌شود آدمی صاحب بصیرت شود، ظاهر بین نباشد، باطن هر نیت، کار، عمل و هر چیزی را ببیند و در واقع از ناسوت (عالم ماده) گذشته و با «ملکوت» مرتبط گردد.
 
ادامه مطلب ...

عبادت و ایمان امیرالمؤمنین علی ع

عبادت و ایمان امیرالمؤمنین علی ع

ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻭ ﻃﺎﻋﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻰ ﺍﺯ ﻏﻴﺮ ﺍﻭﺳﺖ،ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﻧﻔﺲ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻟﻮﻫﻴﺖ ﻭ ﺗﻘﺮﺏ ﺟﺴﺘﻦ ﺑﺴﺎﺣﺖ ﻗﺪﺱ ﺭﺑﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ،ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﻣﻘﺎﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁﻣﻴﺰﻯ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﻋﺒﺪ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻋﺒﻮﺩﻳﺖ ﺍﻭ ﻗﻴﺪ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ:

ﺍﺷﻬﺪ ﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪﺍ ﻋﺒﺪﻩ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﻪ.

ﺑﺮﺍﻯ ﺳﻴﺮ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﻛﻤﺎﻝ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ،ﺗﻬﺬﻳﺐ ﻭ ﺗﺰﻛﻴﻪ ﻧﻔﺲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﻋﻤﻠﻰ ﺁﻥ ﺑﺎ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ.ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺭﻓﻊ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻧﻤﻮ ﻋﻘﻞ،ﻭ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻭ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻗﻮﺍﻯ ﻭﺟﻮﺩﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔﻴﻬﺎﻯ ﻣﺎﺩﻯ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ،ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭﺟﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻣﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻳﺎ ﻭ ﺳﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺻﺮﻓﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﻔﺖ ﺗﻘﻮﻯ ﻇﻬﻮﺭ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﻣﻘﺒﻮﻝ ﻧﻴﻔﺘﺪ.

ﺗﻘﻮﻯ ﻭ ﻭﺭﻉ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎﺩﻯ ﻭ ﻓﺎﻧﻰ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻌﺎﻟﻢ ﺭﻭﺣﺎﻧﻴﺖ ﻭ ﺑﻘﺎﺀ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻧﻴﻜﻪ ﺑﺰﻳﻮﺭ ﺗﻘﻮﻯ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ،ﺷﺨﺺ ﺭﺍ ﺑﻤﺮﺣﻠﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﻴﺮﺳﺎﻧﺪ.

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻨﻜﺎﺕ ﻣﻌﺮﻭﺿﻪ،ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻘﻮﻯ ﻭ ﺯﻫﺪ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻔﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻤﻮﺭﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﻟﻮ ﺍﻥ ﺍﻟﺴﻤﻮﺍﺕ ﻭ ﺍﻻﺭﺽ ﻭﺿﻌﺘﺎ ﻓﻰ ﻛﻔﺔ ﻭ ﻭﺿﻊ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻋﻠﻰ ﻓﻰ ﻛﻔﺔ ﻟﺮﺟﺢ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻋﻠﻰ (1) .
 
ادامه مطلب ...

چه کسی"وعجل فرجهم"رابه صلوات اضافه کرد؟


چه کسی"وعجل فرجهم"رابه صلوات اضافه کرد؟


برخی میپرسند عبارت "وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ" که پس از صلوات بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) فرستاده میشود، آیا در احادیث معصومان(علیهم السلام) وارد شده و مَنصوص است و یا از چیزهایی است که علاقه مندان و ارادتمندان به آقا امام زمان(عج الله تعالی فرجه)، خودشان، پس از صلوات، آن را اضافه کرده اند؟

در پاسخ به این پرسش، به حدیث زیر توجه کنید که امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:

"مَنْ قالَ بَعدَ صَلوةِ الْفَجْرِ و بَعدَ صَلوةِ الظُّهرِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ مِن اَلِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم؛ هر کس پس از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: "اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم"، از دنیا نمیرود مگر آن که قائم آل محمد(صلی الله علیه وآله) را درک میکند.(1)

 


پی نوشت:
1- سفینة البحار، حاج شیخ عباس قمّی، ج 2،  ص49.


شایعه ویران کننده زندگی

 شایعه ویران کننده زندگی



قصرحاکم شهر وکلبه حقیرانه مردی دریک شهر آباد خیلی ازهم فاصله نداشتند

حاکم ازلحاظ مال ومنال درااوج خوشی زندگی میکرد

قصردارای بالکنی بود رو به جنگل ودشت والبته کلبه حقیران یک زوج فقیر

حاکم هرگاه اعصابش از اخبار وامورحکومتی وزندگی شخصی مکدرمیشدبه بالکن قصرمیرفت وتن وروح را به هوای ازاد وچشم به مناظرمیدوخت تا ارامش یابد این کارشده بود عادت حاکم

گاهی میدید که زوج فقیر دراوج خوشی درحیاط کلبه نشسته شادو خندان روزگار میگذرانند چون اکثر مواقع حاکم که این زوج را با هم میدید

درناخوشی وشادی بودن برایش عادت شده بود وچندان حساسیتی نداشت روزی دورسفره شام که تمام صاحب منصبان حضور داشتن حاکم گفت به نظرشما با فقرمیشه زندگی خوشبختی داشت

صاحب منصبان هریک به ملاحظاتی گفتند چندان نمیشه

حاکم گفت چرا میشه اما با خودگفت بگذاریک باردیگر دقت کنم به زندگی ان زوج فقیر شاید کنجکاونبودم دقت به تمام امورشان نکردم فردا صبح به بالکن رفت برحسب حادثه ان روز روزی بارانی بود ان زوج کنار اتشی که از تنور بلند بود گل میگفتن وگل می خندیدند

باخود گفت آیا میشه این شادی از این زوج گرفته بشه یادر واقع رمز این خوشی چیه

با ورود صاحب منصبان حاکم گفت میخواهم تحقیقی از ساکنین ان کلبه حقیران بشود که چه جور انسانهایی هستند وسیرتا پیاز زندگی انها را برایم تحقیق کنید

از طرف داروغه چندنفر مامورتجسس شدند

روز بعد گزارش به حاکم دادند که در کلبه مردی کارگر ساده که عملگی وحمالی میکند وزن هم فقط خانه داری میکند

حاکم علت این خوشی در زندگی انها راپرسید هریک نظری دادند

حاکم گفت ایا میشه این خوشی را گرفت

وزیر گفت اری درکمتر از یک هفته

حاکم گفت چطور وزیر گفت بماند برای وقتی که موفق شدم

حاکم پذیرفت و وزیر دستور داد بروند شایعه کنند که مرد فقیر غیر از همسر گاهی وقتش را با دیگرزنان شهر سر میکند وبه جاهایی میرود که مردان زندگی سالم نمی روند و نیز شایعه کنید که خانم مرد فقیرهم با دست فروشان ودوره گردها وکاسبان محل بگو وبخندی دارد

چند روز نگذشت که رفتار مردم با انها سرد شد وبه طبع پس از شنیدن شایعات رفتار انها باهم نیز سرد وبدبینی بر  زندگیشان حاکم شد

حاکم هم هرروز به دقت اوضاع کلیه را زیر نظر داشت ومشاهده کرد که دیگر اجاق خونه هر روز روشن نیست وباهم بودن انها چندان طولانی نیست

سرهفته زندگی با بد بینانه و وجود شک ودعوا چاره ایی جز طلاق نگذاشت وهریک پی سرنوشت خود رفتند

شور حال کلبه بی رونق هم که مشخص است

وزیر امد وگفت حاکم دیدید که بدبینی وشایعه چه سلاح برنده ایی برای تخریب زندگی مردم است

حاکم در فکر فرو رفت وجوابی نداد

چند ماهی گذشت حاکم گفت میخواهم بدانم اوضاع ان زوج جداشده چگون می باشد

ماموران برای تجسس رفتند گزارش دادند که مرد فقیر معتاد وبه فلاکت روز گار میگذراند

وزن هم ازدواج کرده با یک مرد بدخلق ونا جوانمرد به طوری که هرروز ارزوی مرگ میکند ....


نتیجه همیشه با گفتن وحرف زدن با هم و بدور از بد دلی وتوجه نکردن به شایعات میشه شاد و خرم زیست وبهتر اینکه دلخوری از هم را با هم مطرح کنیم تا چاره کار بیابیم

گوشه ای از کرامات امام علی النقی(ع)

گوشه ای از کرامات امام علی النقی(ع)


امامان معصوم علیهم السلام به جهت مقام عصمت و امامت ، از ارتباط ویژه با خداى متعال و جهان غیب برخوردار بوده اند و مانند پیامبران الهى معجزات و کراماتى داشته اند که مؤیّد مقام امامت و ارتباط آنان با خدا مى بود. نمونه هایى از علم و قدرت الهى آن بزرگواران در موارد مناسب - باذن الله - بروز و ظهور مى کرد، و موجب پرورش و تربیت پیروان و اطمینان خاطر آنان مى شد و نیز حجت و دلیل آشکارى بر حقانیت آن گرامیان محسوب مى گردید.

 

از امام هادى علیه السلام نیز کرامات و معجزات بسیارى مشاهده شد که چند نمونه را ذکر مى کنیم .


آغاز امامت

امام هادى علیه السلام پس از شهادت پدر گرامیش ، در سن هشت سالگى بر مسند امامت قرار گرفت و این خود از روشن ترین کرامات و معجزات است ؛ چرا که حیازت چنین مقام و مسئولیت خطیرى که صرفا الهى است نه تنها از کودک که حتى از مردان عاقل و بالغ نیز ساخته نیست . با توجه به این که علما و محدثان شیعه پس از شهادت و درگذشت هر یک از ائمه در مسائل گوناگون به امام بعدى مراجعه مى نمودند و حتى گاهى او را آزمایش  مى کردند.

 

همچنین بزرگان از علویان و اقوام امام که در سن کمال بودند به خانه امام رفت و آمد و با آن حضرت معاشرت داشتند؛ غیرممکن است جز به خواست و تایید خدا و جز در ارتباط با عصمت و علم و قدرت الهى ، کودکى بتواند این مقام و مسند را در دست بگیرد و به همه سوالات پاسخ صحیح دهد و در مشکلات رهبرى کامل نماید.
بدیهى است که حتى مردم عادى نیز کودک خردسال معمولى را از یک امام آگاه راهبر تمیز و تشخیص مى دهند.

 


اجراى تقدیرات الهى

خیران اسباطى مى گوید: از عراق به مدینه رفتم و خدمت امام هادى علیه السلام شرفیاب شدم . آن گرامى از من پرسید: واثق چگونه بود؟ 

ادامه مطلب ...