الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

زندگی نامه امام عسگری (ع)

زندگی نامه امام عسگری (ع)

امام حسن عسگری (ع ) در سال 232هجری در مدینه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت راداشت ، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد . این زن پرهیزگار در سفری که امام عسگری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد. کنیه آن حضرت ابامحمد بود.

 

صورت و سیرت امام حسن عسگری  (ع )
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت. ابروهای سیاه کمانی، چشمانی  درشت و پیشانی گشاده داشت. دندانها درشت و بسیار سفید بود . خالی بر گونه راست داشت. امام حسن عسگری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود. راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش - در ایام عمر کوتاه خود - روشن کرد.


دوران امامت امام حسن عسگری
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسگری (ع ) به سه دوره تقسیم می گردد : دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت. دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت. دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت می باشد. دوره امامت حضرت عسگری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود. خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلند پروازیهایی داشتند. امام حسن عسگری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانید.

   ادامه مطلب ...

سخنان حکمت آمیز امام حسن عسکرى علیه السلام

سخنان حکمت آمیز امام حسن عسکرى علیه السلام

-- قالَ علیه السلام: (لاتُمارِ فَیَذْهَبُ بَهاؤُکَ وَ لاتُمازِحْ فَیُجْتَرى عَلَیْکَ)؛
فرمود: جدال مکن پس مى رود خوبى و حسن تو و مزاح مکن که جراءت مى کنند و دلیر مى شوند بر تو.

 

-- قـالَ علیه السلام: (مِنَ التَّواضُعِ، اَلسَّلامُ عَلى کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَِف الْمَجْلِسِ)؛(1)
فـرمـود: از تـواضع است آنکه سلام کنى بر هر کس که مى گذرى بر او و آنکه بنشینى در جائى که پست تر است از مکان شریف مجلس.

 

-- قـالَ عـلیـه السـلام: (اَوْرَعُ النّاسَ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، اَعْبَدُ النّاسِ مَنْ اَقامَ عَلى الْفَرآئِضِ، اَزْهَدْ النّاسِ مِنْ تَرَکَ الْحَرامَ، اَشَدُّ النّاسِ اجْتِهادا مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ)؛(2)
فرمود: پارساترین مردم کسى است که توقف کند نزد شبهه و عابدترین مردم کسى است که به پا دارد فرائض را و زاهدترین مردم کسى است که ترک کند حرام را و از همه مردم کوشش و مشقتش بیشتر است کسى که ترک کند گناهان را.


-- قـالَ عـلیـه السـلام: (قـَلْبُ الاَحْمَقِ فى فَمِهِ وَ فُمُ الْحَکیمِ فى قَلْبِهِ).(3)
فـرمـود: دل آدم احـمـق در دهـانـش اسـت و دهـان مـرد حـکـیـم در دلش اسـت. حـاصـل آنـکـه شـخـص احـمـق اول چـیـزى را مـى گـویـد بـعـد از آن تـأمـل در آن مـى کـنـد کـه آیـا صـلاح بـود گـفـتن این کلام یا نه؟ بعکس شخص حکیم که اول تـأمـل مـى کـنـد در کـلامـى کـه مـى خواهد بگوید پس اگر صلاح دید گفته شود مى گوید آن را.


-- قـالَ عـلیـه السـلام: (لایـَشـْغـَلُکَ رِزْقٌ مـَضـْمـُونٌ عـَنْ عـَمـَلٍ مـَفْرُوضٌ)؛(4)
فرمود: مشغول نسازد تو را روزى که خدا ضامن آن شده از عملى که بر تو فرض ‍ است.


-- قـالَ عـلیـه السـلام: (لَیـْسَ مـِنَ الاَدَبِ اظـْهـارُ الْفـَرَحِ، عـِنـْدَ الْمـَحْزُونِ)؛(5)
فرمود: از ادب دور است ظاهر کردن خوشحالى نزد شخص غمناک.


-- قـالَ عـلیـه السـلام: (رِیـاضـَةُ الْجـاهـِلِ وَرَدُّ الْمـُعـْتـادِ عـَنْ عـادَتـِهـِ کَالْمُعْجِزِ؛(6))
فـرمـود: رام کـردن و تـربـیـت شـخـص جـاهـل و بـرگـردانـیـدن صـاحب عادت را از عادتش ‍ مثل معجزه است.

   ادامه مطلب ...

 خصلتهای قوم نفرین شده ی لوط

 خصلتهای قوم نفرین شده ی لوط


هر جا در قرآن، سخن از شخصیت یا قومیتی رفته است، بدانید پای یک نکته اخلاقی در میان است

 

در قرآن، هر جا سخن از شخصیت یا قومیتی رفته است، پای یک نکته اخلاقی در میان است. اگر از گذشتگان، سرگذشتی می آورد، برای تنبّه است و درس آموزی و نه تفنّن و بازی. با این نگاه اگر بروید سراغ قرآن، آن وقت دیگر در گیر و دار زندگی، گیر نمی کنید و در مشق های روزگار، بدون سرمشق نخواهید ماند

قوم لوط
بزرگی می گفت: عالم، کتاب تکوین خداست و قرآن کتاب تدوین او. خِرد خُرد من از این جمله این را می فهمد که قرآن، آئینه تمام نمای حقایق هستی است. هر چه در عالم خلقت، رنگ وجود به خود بگیرد می شود "شیء". و قرآن، "تبیانا لکل شیء" است. این حرف البته نباید تو را به سوی این انگاره باطل بکشاند که تصور کنی قرآن یک کتاب صرفا علمی است! نه که نیست، هست اما آنقدر که اخلاقیات در قرآن موضوعیت دارند علوم ندارند.


درست است که قرآن از جنبه علمی، هم برای عرب بادیه نشین دیروز حرف داشته است برای گفتن و هم برای بشر امروز هزاره سوم. اما فروزان ترین بعد اعجازآمیز قرآن، آموزه های اخلاقی این کتاب وحیانی است که به تعبیر علامه طباطبایی،[1] این سبک اخلاقی، در هیچ آئینی مسبوق به سابقه نبوده و نیست. با این همه، اما قرآن امروز نیز چون قرآن دیروز، همچنان غریب است و مهجور.

  ادامه مطلب ...

هرکس بگوید شورای نگهبان کذا است، مفسد فی الارض است

هرکس بگوید شورای نگهبان کذا است، مفسد فی الارض است

حضرت امام خمینی(ره) در سخنرانی‌ها و پیام‌های مختلفی با تاکید بر فصل الخطاب بودن نظر شورای نگهبان بر لزوم پذیرش آن توسط همه گروه‌ها، احزاب و افراد تاکید ورزیده‌اند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، هیئت های نظارت شورای نگهبان در ادامه روند قانونی بررسی شرایط داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی تاکنون ۴۷۲۰ داوطلب را واجد شرایط قانونی دانسته اند.

این رقم نه تنها نسبت به تمام ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی یک رکورد به شمار می رود، بلکه در تمام تاریخ تاسیس مجلس در این سرزمین بی سابقه است.

در این دوره از انتخابات، هم برای مجلس شورای اسلامی و هم مجلس خبرگان رهبری بیشترین میزان ثبت نام صورت گرفت و طبیعی بود که میزان تائید یا عدم احراز صلاحیت ها نیز بیشتر از دوره های قبل باشد، اما هجمه کنندگان همیشگی به شورای نگهبان، افزایش تعداد کسانی که شرایط قانونی را نداشته اند، بهانه کرده و تلاش می کنند تفکراتشان را به مخاطبانشان القا کنند.

حمله و هجمه هماهنگ و سازماندهی شده به نهادهای قانونی رسیدگی کننده به شرایط داوطلبان نامزدی در انتخابات، ترفند همیشگی برخی گروه های سیاسی در آستانه هر انتخاباتی بوده تا به این وسیله ضمن فشار بر نهاد قانونی و تاثیرگذاری احتمالی بر روند اجرای قانون، افکار عمومی را نیز با ژست مظلوم نمایی، به سمت خود منحرف سازد. این رفتارهای تخریبی در شرایطی در سایه نظام مقدس جمهوری اسلامی صورت می گیرد که حضرت امام (ه) بارها نسبت به چنین رفتارهایی هشدار داده و قاطعانه و واضح تکلیف این افراد را مشخص کرده است.

گزیده‌ای از فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره تمکین مسئولان، احزاب و گروه‌ها به قانون و فصل‌الخطاب بودن قانون اساسی و شورای نگهبان:

* هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است مفسد است

من تکرار می کنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رای داد و شورای نگهبان هم آن رای را پذیرفت ، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمی گویم رای خودش را نگوید؛ بگوید؛ رای خودش را بگوید؛ اما اگربخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است ، و مفسد است یک همچو آدمی ، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد.این مجلس ما حصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان بوده است ؛ این مجلس فراهم آمده از"الله اکبر"های مردم است ؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از "الله اکبر" مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسی خواهد بود که برخلاف مسیرمسلمین عمل کرده .  ادامه مطلب ...

مسلمان شدن به برکت خاک کربلا

مسلمان شدن به برکت خاک کربلا


در زمان شاه صفوى سفیرى (که در علوم ریاضیه و نجوم مهارتى تمام داشت و گه گاهى هم از ضمایر و اسرار و اخبار غیبیه مى گفت ) از طرف دولت استعمارگر فرنگ به ایران آمد در آن زمان پایتخت ایران اصفهان بود وارد اصفهان شد تا که تحقیقى درباره ملت و اسلام کند و دلیلى براى آن پیدا نماید.
سلطان وقتى او را دید و از خیالاتش آگاهى پیدا کرد تمام علماى شهر اصفهان را براى ساکت کردن و محکوم کردن آن شخص خارجى دعوت نمود

 که از جمله آنها مرحوم آخوند ملامحسن فیض کاشانى ( رضوان الله تعالى علیه ) که معروف به فیض کاشى بود حضور پیدا کرد.

حضرت آخوند کاشى رو به آن سفیر فرنگى نمود و فرمود: قانون پادشاهان آن است که از براى سفارت مردان بزرگ و حکیم و دانا و فهمیده و با سواد را اختیار مى کنند.
چطور شده که پادشاه فرنگ آدمى مثل تو را انتخاب کرده ؟!

سفیر فرنگى خیلى ناراحت شده و بر آشفت و گفت : من خودم داراى علوم و سرآمد تمام علم ها مى باشم آن وقت تو به من مى گویى ، من حکیم و دانا نیستم ؟!
مرحوم فیض کاشى فرمود: اگر خود را آدم دانا و فهمیده و تحصیل کرده مى دانى بگو ببینم در دست من چیست ؟
سفیر مسیحى به فکر فرو رفت و پس از چند دقیقه اى رنگ صورتش زرد شد و عرق انفعال بر جبینش پیدا شد .
مرحوم کاشى لبخندى زد و فرمود: این بود کمالات تو که از این امر جزئى عاجز شدى ؟ تو که مى گفتى از نهان و اسرار انسانها خبر مى دهم چه شد؟
سفیر گفت : قسم به مسیح بن مریم که من متوجّه شده ام که در دست تو چیست و آن تربت از تربتهاى بهشت است ، لیکن در حیرتم که تربت بهشت را از کجا به دست آورده اى ؟!
مرحوم آخوند فیض کاشى فرمود: شاید در محاسباتت اشتباه کرده اى ! و قواعدى را که در استکشافات این امور به کار برده اى ناقص بوده است ، سفیر مسیحى گفت : خیر این طور نیست ، لکن تو بگو تربت بهشت را از کجا آورده اى ؟
مرحوم فیض فرمودند: آیا اگر بگو یم اقرار به حقّانیّت اسلام میکنى ؟! آنچه در دست من هست تربت پاک آقا سیّد الشّهداء علیه السلام مى باشد.
سپس دست خود را باز کرد و تسبیحى را که از تربت کربلا بود، به سفیر نشان داد و گفت : پیغمبر اسلام (ص ) فرمودند، کربلا قطعه اى از بهشت است . تصدیق سخن توست ! تو خود اقرار کردى و گفتى ، قواعد و علوم این حدیث من خطاء نمى کند و حدیث پیغمبر(ص ) را هم در صدق گفتارش ‍ اعتراف کردى ، و پسر پیغمبر ما در این تربت که قطعه اى از بهشت است ، مدفون است اگر غیر این بود در بهشت و تربت آن مدفون نمى شد، سفیر چون قاطعیّت برهان و دلیل را مشاهده کرد مسلمان شد.
دار السلام - امالى شیخ.

10 فتوای عجیب وهابیت در سال 2014


10 فتوای عجیب وهابیت در سال 2014




هر روز صبح شهروندان عرب منتظر مواجه شدن با فتواهای جدید جالب و بحث برانگیزی هستند که تنها با 10 دقیقه جستجو در سایت ها و یا صفحات شبکه های اجتماعی آنها را می یابند.

این صفحات پر از فتوا درباره موضوعات عجیبی است که به ذهن عموم افراد جامعه خطور نمی کند. به محض اینکه از موج هیجان یک فتوا کاسته می شود، فتوای جدید دیگری ظهور می کند که در مورد آن بین موافق و مخالف و مسخره کننده فتوا صحبت می شود. در این گزارش 10 فتوا از مهم ترین و بحث برانگیزترین فتواها از ابتدای سال 2014 را ارائه می دهیم:

1- اولین فتوای جدید و عجیب که مفتی مصری «أسامه القوصی» آن را صادر کرد و در شبکه های اجتماعی جنجال به پا کرد، مباح بودن نگاه کردن به زنی که مرد قصد ازدواج با او را دارد هنگام استحمام زن است، و اشاره می کند به صحابه که برای دانستن اینکه زن شایستگی همسری دارد یا نه، این چنین می کردند!

او در فتوایش گفت: همانا کارها براساس نیت هاست، و حدیثی از "جابر بن عبدالله" را شاهد می آورم که به نقل از پیامبر (ص) گفت: اگر یکی از شما به خواستگاری زنی رفت و امکان نگاه کردن به آنچه که او را ترغیب به ازدواج با آن زن می کرد داشت این کار را بکند، جابر گفت من از زنی خواستگاری کردم پس در جایی پنهان می شدم تا اینکه آنچه را که من را به سمت ازدواج با آن زن می کشاند، دیدم و با او ازدواج کردم.»
  ادامه مطلب ...

کلمه‌ای که خاصیت نماز شب را دارد !

کلمه‌ای که خاصیت نماز شب را دارد !


در وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است :‌ سه چیز باعث پوشاندن گناهان است: آشکارا سلام کردن، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالی که مردم خوابند.

سلام

«سلام کردن» یکی از سنت های اسلامی است که بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. لازم است یک مسلمان این سنت حسنه اسلامی و دینی را زنده نگه دارد. اما سلام کردن هم مثل هر کار دیگری آداب و اصول خودش را دارد! این کار که سبب می شود میان برادران و خواهران دینی الفت و دوستی شکل بگیرد روش و آدابی دارد که بزرگان دینی آن را به روشنی طرح نموده اند تا هم از مزایای دنیوی و هم اجر اخروی آن برخوردار شویم و چیزی را از دست ندهیم ولو به قدر یک سر سوزن!

 

«سلام» اسم خداست

خداوند متعال اسامی و نام هایی دارد که هر یک از آنها حاکی از یک صفت و حقیقتی در ذات حق تعالی است. «سلام» هم یکی از این اسامی و صفات است که به معنای سلامتی و سلم و دوستی است. خداوند متعال در سوره مبارکه حشر خود را به این نام خوانده است؛ آنجا که می فرماید: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ » ؛ اوست خداوند یگانه ای که جز او معبودی نیست، مالک و حاکم است و از هر عیبی منزّه می باشد، به کسی ستم نمی کند. (حشر/23)

 

اجازه مخصوص سلام!

خداوند متعال به بندگان خود اجازه داده است که در هنگام ملاقات با یکدیگر نام او را به هم هدیه دهند که با این کار همه ی خوبی ها و خیرات را نصیب هم می گردانند. از این رو سلام کردن بسیار مورد توصیه است به طوری که بر آغاز گر سلام و کسی که در احیاء این سنّت الهی پیشی بگیرد، برکات و نصیب برتر و بهتری وجود دارد. امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل فرمودند که حضرت فرمودند: شایسته ترین مردم نزد خدا و رسولش کسی است که سلام را آغاز کند. همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آغاز کننده ی به سلام به خدا و رسولش نزدیکتر است.

   ادامه مطلب ...

کلمه‌ای که خاصیت نماز شب را دارد !

کلمه‌ای که خاصیت نماز شب را دارد !


در وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است :‌ سه چیز باعث پوشاندن گناهان است: آشکارا سلام کردن، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالی که مردم خوابند.

سلام

«سلام کردن» یکی از سنت های اسلامی است که بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. لازم است یک مسلمان این سنت حسنه اسلامی و دینی را زنده نگه دارد. اما سلام کردن هم مثل هر کار دیگری آداب و اصول خودش را دارد! این کار که سبب می شود میان برادران و خواهران دینی الفت و دوستی شکل بگیرد روش و آدابی دارد که بزرگان دینی آن را به روشنی طرح نموده اند تا هم از مزایای دنیوی و هم اجر اخروی آن برخوردار شویم و چیزی را از دست ندهیم ولو به قدر یک سر سوزن!

 

«سلام» اسم خداست

خداوند متعال اسامی و نام هایی دارد که هر یک از آنها حاکی از یک صفت و حقیقتی در ذات حق تعالی است. «سلام» هم یکی از این اسامی و صفات است که به معنای سلامتی و سلم و دوستی است. خداوند متعال در سوره مبارکه حشر خود را به این نام خوانده است؛ آنجا که می فرماید: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ » ؛ اوست خداوند یگانه ای که جز او معبودی نیست، مالک و حاکم است و از هر عیبی منزّه می باشد، به کسی ستم نمی کند. (حشر/23)

 

اجازه مخصوص سلام!

خداوند متعال به بندگان خود اجازه داده است که در هنگام ملاقات با یکدیگر نام او را به هم هدیه دهند که با این کار همه ی خوبی ها و خیرات را نصیب هم می گردانند. از این رو سلام کردن بسیار مورد توصیه است به طوری که بر آغاز گر سلام و کسی که در احیاء این سنّت الهی پیشی بگیرد، برکات و نصیب برتر و بهتری وجود دارد. امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل فرمودند که حضرت فرمودند: شایسته ترین مردم نزد خدا و رسولش کسی است که سلام را آغاز کند. همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آغاز کننده ی به سلام به خدا و رسولش نزدیکتر است.

   ادامه مطلب ...

به ولایت اقرار کن

به ولایت اقرار کن

علامه شیخ حسن دخیل براى مؤ لف کتاب العباس نقل نموده :
در موسم گرما بعد از زیارت اباعبداللّه (ع ) به زیارت اباالفضل (ع ) مشرف شدم سواى خادمى در حرم زائرى نبود.
پس از زیارت و خواندن نماز ظهر و عصر در عظمت قمر بنى هاشم (ع ) فکر مى کرد

که ناگاه دیدم بانوى محجوبه اى با پسرش به طواف مشغولند پشت سر آنها مردى بلند قامت به هیبت اکراد که به آن دو مربوط بود نه مانند شیعه زیارت مى خواند و نه مانند اهل تسنن فاتحه مى خواند پشت به قبر مطهر کرده و به شمشیرها و خنجرها و اشیاء آویزان آن در حرم نگاه مى کرد هیچ توجه به عظمت صاحب حرم و رعایت احترام آن بزرگوار نداشت از گمراهى و بى ادبى این تاریک دل و صبر آقا در تنبیه او در شگفت بودم .
ناگهان دیدم این مرد از زمین بلند شد و به شدت به شبکه ضریح کوبیده شد و انگشتانش متشنج و چهره اش متغیر و پیرامون ضریح فرار مى کرد.
در این حین آن زن دست پسرش را گرفت و مقابل ضریح به این بیان به حضرت متوسل شد ابوالفضل دخیلک انا و ولدى .
خادم که از در حرم این منظره را نگریسته بود سید جعفر خادم دیگر را صدا زد آمدند و این مرد را گرفتند و به حرم آقا امام حسین (ع ) بردند و به آن زن و پسرش گفتند همراه ما بیائید (مشهدالحسین ) تا حرم حسینى رفتیم وعده زیادى از مشاهده احوال آن مرد همراه شدند.
خادم او را به شبکه ضریح حضرت على اکبر ارتباط داد و دخیل بست خوابش برد پس از چهار ساعت به حال وحشت بیدار شد در حالیکه مى گفت :
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَنَّ اَمی رَالْمُؤْمِنیِنَ عَلِىّ بْنَ اَب ى طالِبٍ خَل یفَةُ رَسُولِ اللّهِ بِلافَصْلٍ وَ اَنَّ الْخَل یفَةَ مِنْ بَعْدِهِ وَلَدُهُ اَلْحَسَنِ ثُمَّ اَخُوهُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ عَلُى بْنُ الْحُسَیْنِ و شمرد ائمه را تا حجت بن الحسن المهدى عجل اللّه فرجه . 
ادامه مطلب ...

حدود آزادی در قرآن کریم کدام است؟

 حدود آزادی در قرآن کریم کدام است؟

از آن‌جا که بحث «آزادی» وصفی از اوصاف نفسانی انسان است، با تعدد و تفاوت انسان‌شناسی‌ها، معنا و مفهوم آن متعدد می‌گردد، هستی شناسی و جهان بینی هر شخص، به انسان شناسی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هر انسان شناسی خاص، مفهوم ویژه‌ای از آزادی به ما عرضه می‌کند، از این رو آزادی از نظر اسلام با آزادی مورد نظر مکاتب غربی غیر دینی و غیر اسلامی تفاوت فراوان دارد.


«آزادی» هیچ‌گاه نمی‌تواند مطلق و نا محدود باشد، جهان بینی الهی می‌گوید: جهان دارای مبدأ و معاد است و برای انسان ، وحی و رسالتی آمده و انسان درعین طبیعی بودن، دارای حیثیت وجودی فرا‌طبیعی می‌باشد و انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی را پیش رو دارد و با مرگ نابود نمی‌شود.[1] بنابراین، گرچه انسان تکویناً موجودی مجبور نیست، ولی آزادی او در دایرة دین الهی و دستورهای حیات بخش آن است. آزادی دارای انواع و اقسامی است که به برخی از آن‌ها و آیات مربوط به آن اشاره می‌شود:


1ـ آزادی اندیشه و تفکر و تعقل؛ زیر بنای انتخاب صحیح هدف، برخوردار بودن از هدایت الهی می‌باشد. قرآن کریم می‌فرماید: «کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون؛[2] این گونه خداوند آیاتش را برای شما روشن می‌گرداند، باشد که (در کار دنیا و آخرت) بیندیشید.» و در آیات دیگری منابع و موضوعات اندیشیدن و تفکر را برای اندیشمندان معرفی می‌کند که برخی از آن‌ها عبارتند از: الف) آفاق، (ق، آیة 6 و 7). ب) انفس، (اسراء، آیة 41). ج) تاریخ گذشتگان، (طه، آیة 128) و ...

  ادامه مطلب ...