الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

بررسی عرش الهی از دیدگاه های مختلف


 بررسی عرش الهی از دیدگاه های مختلف


عرش الهی چیست

 

عرش الهی همواره به عنوان یک نقطه ماورایی مورد توجه افراد بوده است. لذا ما در این متن سعی داریم تا عرش الهی را برای افراد بررسی نماییم.

از گذشته های دور تا به الان نام عرش الهی همواره بر سر زبان های بسیاری از افراد و متدین های دینی بوده است. لذا این نام بارها به گوش بسیاری از افراد خورده است و شاید به دنبال آن باشند که این نام را واکاوی کرده و به معنا و درون مایه واقعی آن دست پیدا کنند.

 

نکات مختلفی در مورد عرش الهی وجود دارد که افراد برای دستیابی به آن سعی می کنند تا با بررسی معنای آن به این نکته دست یابند. لذا ما در این مطلب قصد داریم تا عرش الهی را به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی قرار داده و افرادی که قصد دارند به معنای واقعی این کلمه برسند را راهنمایی نماییم. چنانچه شما نیز به این موضوع علاقه مند می باشید، با ما تا پایان همراه باشید تا نکات مختلفی که در مورد آن وجود دارد را برایتان آشکار سازیم.

عرش الهی به چه معناست؟
اگر بخواهیم عرش الهی را در لغت معنا نماییم، باید گفت که عرش به معنای تخت و جاه و یا منزلت می باشد و به چیزی که دارای یک سقف است معرفی می گردد. اما زمانی که الهی به عرش اضافه می ‌شود به معنای محل حکومت خدا در ادیان ابراهیمی معرفی می گردد.

 

چیزی که برای عرش معرفی شده است این است که آن در بالای آسمان هفتم است. این نظر در ادیان و افراد مختلف از معناهای متفاوتی برخوردار می‌ باشد. اما معناهای مختلفی که برای آن معرفی شده است را می ‌توان با کلماتی چون حکومت، مالکیت، عالم بالا، عالم ماورا، علم خدا، مجموعه عالم هستی و بسیاری دیگر از کلمات و لغات مورد بررسی قرار داد.

 

پس اگر بخواهیم یک جمله کوتاه در مورد عرش خدا بیان نماییم باید گفت که عرش خدا به معنای مجموعه جهان هستی می باشد که در اصل حکومت خدا بر زمین و کل دنیا را معرفی می نماید. پس سعی کنید همواره در مقابل عرش الهی فروتن باشید تا در قیامت رستگار گردید.

   ادامه مطلب ...

دستورالعملی‌ازآیت الله ملکی‌تبریزی


 دستورالعملی‌ازآیت الله ملکی‌تبریزی



آیت الله ملکی تبریزی

 

قبل از خواب انسان محاسبه اعمال روز خود را کرده و بدنبال علاج خیانتهای نفس، به قدر توان باشد و از این محاسبه و علاج غفلت نکند و باید این عمل آن قدر تکرار شود که براى او عادت شود و بدون محاسبه و درمان به خواب نرود و هر مقدار از توبه که فعلاً ممکن است تدارک بیند .

 

به نام خدا

خواب یکی از نیازهای اساسی بدن است و تقریباً یک سوم از عمر انسانها در خواب می گذرد. یک سوم از عمر انسان زمان کمی نیست! با احتیاجات فراوان دیگری که باید برای بدن خود فراهم کنیم مگر چه قدر وقت برای ما می ماند که با آن بخواهیم کسب علم و معرفت و آگاهی کنیم؟ با این حساب ما باید از خواب خود که زمان زیادی از عمر ما را اشغال می کند به بهترین وجه استفاده کنیم.

 

به همین خاطر در قرآن و روایت اهل بیت(علیهم السلام) به مساله خواب توجه زیادی شده است، آداب و دستورات خاصی نیز برای آن ذکر کرده اند، که با رعایت آنها انسان می تواند به راحتی یک سوم از عمر خود را مشغول عبادت خدا شود.

 

بزرگان و عرفای ما نیز به این مساله توجه خاصی داشته اند و در کلام آنها توصیه های فراوانی به سالکان راه خدا در این مورد شده است.

 

که از جمله آنها حضرت آیة الله میرزا جواد آقا ملکی رحمة الله علیه است، که دستورالعملی در رابطه با آداب خواب و خوابیدن برای سالک راه خدا بیان می فرمایند: بارى سالک راه خدا را بعد از توبه ، لازم است در اول صبح مشارطه با نفس ‍ نماید (یعنى با خویشتن شرط کند که امروز تا وقت خواب نباید از من گناهى سر بزند)

 

 مشارطه شریک و سهیم در اعزا و انفس ( عزیزترین و نفیس ترین ) سرمایه ها همانطور که شریکى با شریک خود و سهیمى با هم سهم خود - که در عزیزترین و نفیس ترین سرمایه ها شریک و سهیم است ، مشارطه مى کند - و در عرض روز تا وقت خواب مراقبت کامل نماید و تمام اعضا و جوارح را مراقب و مواظب باشد که بر خلاف شرطى که در اول صبح با آنان نموده ، رفتار نکند و گناهى را مرتکب نشوند .

 

و در وقت خواب محاسبه کامل از تمام آنچه در این مدت صرف کرده است و از وقتش و از قواى ظاهرى و باطنى و آنچه از نعمتهاى الهى در آن صرف کرده و یا مهمل گذاشته ، به عمل آورد و دقیقا به حساب خود برسد و همه اینها به قرارى که علماى اخلاق نوشته اند، عمل نماید، تفصیل آن را موکول به کتب اخلاق که نوشته شده و واقعا هم خوب نوشته اند مى نمایم ، ولى به چند فقره اهم که خیلى موثر است اشاره مى شود و آن این است :

 

وقت خواب

 

قبل از خواب انسان محاسبه اعمال روز خود را کرده و بدنبال علاج خیانتهای نفس، به قدر توان باشد و از این محاسبه و علاج غفلت نکند و باید این عمل آن قدر تکرار شود که براى او عادت شود و بدون محاسبه و درمان به خواب نرود و هر مقدار از توبه که فعلاً ممکن است تدارک بیند و آنچه تاخیر لازم است عزم جدی در جبران آن داشته باشد و بداند حالا که می خوابد، خواب  هم برادر مرگ است .

صریح آیه مبارکه است که مى فرماید:

 

الله یتوفى الانفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فیمسک التى قضى علیها الموت و یرسل الاخرى(1)

 

خدا است که جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد و جانى را که در حال خواب نمرده است پس آن را که مرگش فرا رسیده نگاه مى دارد و دیگرى را به بدن باز مى فرستد تا وقت تعیین شده اش فرا رسد.

 

پس لازم است که فى الجمله عده موت را نموده و آمادگى براى مرگ داشته باشد، از قبیل اینکه عهد ایمان خود را تجدید نموده و با طهارت ( وضو یا غسل یا تیمم ) روى به قبله و روى به قبله حقیقیه نموده ، به نام خدا و گفتن بسم الله الرحمن الرحیم وارد بستر شود. اعمالى را که براى هنگام خواب وارد شده ، به قدر قوت به عمل اورده ، نفس و روح خود را به حضرت او جل جلاله تسلیم نماید. و از اعمال وقت خواب آنها را که اهمیت بیشترى دارند ترک نکند، که عبارتند از: اینکه به هنگام دخول به رختخواب بسم الله الرحمن الرحیم را از قلب و لسان بگوید و ایه مبارکه :

 

قل انما انا بشر مثلکم یوحى الى انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا. (2)

 

 و آیه مبارکه :

آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر لا یکلف الله نفسا الا وسعها لهاما کسبت و علیها ما اکتسبت ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا ربنا و لا تحمل علینا اصرا کما حملته على الذین من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولانا فانصرنا على القوم الکافرین(3)

 

را با تدبر بخواند و تسبیح حضرت زهرا (س ) و آیه الکرسى و سه بار و یا یازده بار سوره قل هو الله احد

و سه دفعه یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحکم ما یرید بعزته و ایه مبارکه شهدالله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم ان الدین عندالله الاسلام و ما اختلف الذین و اتوا الکتاب من بعد ما جائهم العلم بغیا بینهم و من یکفر بایات الله فان الله سریع الحساب

و اگر استغفارهاى مرویه و مطلق استغفار استغفرالله ربى و اتوب الیه هم بکند، خوب است و ملتفت باشد که ممکن است خداوند جواد در همین خواب چنان که براى انبیا و سایرین از اولیا و مۆ منین در حال خواب موهبتهاى عظیمه عنایت فرموده است به او عنایت هم فرماید.

 

اى بسا معارف که از رویاها براى سالکین کشف شده و بسا مقامات که از رویاى انبیا (ع ) و ائمه (ع ) و بزرگان دین به سالک عنایت مى شود.

 

این عبد ذلیل خیلى امیدواریهایم به بعضى رویاهایى است که در آنها حضرات معصومین (ع ) را زیارت کرده ام و مورد مرحمتهاى بزرگ واقع شده ام .

 

بارى بعد از خواندن این آیه اگر حال فکرى برایش دست بدهد که در حال فکر خوابش ببرد، زهى کرامت ، و الا مشغول ذکرى از اذکار بشود تا خوابش ‍ در حال ذکر ببرد، و اگر ذکر را در اواخر به نفسش بیندازد که بین النوم و الیقظه ( میان خواب و بیدارى )

 

 را که لسان از حرکت بیافتد نفس یاالله یا تنها لفظ جلاله الله را بگوید، خوب است ، اگر در این حال خوابش ببرد بسا مى شود که او خواب است ، ولى نفسش آشکارا ذکر مى کند که گاه است بیدار هم مى شود.

 

خلاصه خودش را به سراسر وجودش تسلیم حضرت او جل جلاله نماید.

 


 

پی نوشتها:

1-      سوره مبارکه زمر / آیه 42

2-      سوره مبارکه کهف / آیه 110

3-      سوره مبارکه بقره / آیه 286-285

منبع: بر گرفته از کتاب در محضر عارفان / مولف واصف بادکوبه اى

 


شهادت امام سجاد علیه السلام


شهادت امام سجاد علیه السلام


تصمیم یزید بر قتل امام علیه السلام
پس از واقعه‌ی کربلا، یزید تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را نیز از میان بردارد. به همین دلیل در ملاقات‌هایی که در کاخ خود با او و سایر اسرا داشت، منتظر بود از او حرفی بشنود که بهانه‌ای برای قتلش باشد.

یک روز امام را به کاخ خود فرا خواند و از او سوالی پرسید. امام در حالی که تسبیح کوچکی را در دستش می‌گرداند، به او پاسخ داد.
یزید گفت:« چگونه جرأت می‌کنی موقع حرف‌زدن با من تسبیح بگردانی؟»


امام فرمود:« پدرم از قول جدم فرمود هر کس بعد از نماز صبح، بی‌اینکه با کسی سخن بگوید، تسبیح در دست بگیرد و بگوید:« اللهم انی اصبحت و اسبحّک و امجدک و احمدک و اُهللک بعدد ما ادیر به سبحتی» سپس تسبیح ‌در دست، هر چه می‌خواهد بگوید، تا وقتی به بستر می‌رود، برایش ثواب ذکر گفتن منظور می‌شود. پس هر گاه به بستر رفت، باز همین دعا را بخواند و تسبیح را زیر بالش خود بگذارد، تا موقع برخاستن از خواب نیز برای او ثواب ذکر خدا منظور می‌شود. من هم به جدّم اقتدا می‌کنم.»
یزید گفت:« با هیچ کدام از شماها سخنی نگفتم، مگر اینکه جواب درستی به من می‌دهید.» پس به او هدایایی داد و دستور داد امام را آزاد کنند.


در روایت دیگری نیز چنینی آمده است: بعد از خطبه‌ی حضرت زینب سلام الله علیها که سبب رسوایی یزید شد، او از شامیان نظر خواست که « با این اسیران چه کنم؟» شامیان در پاسخ گفتند: «آنها را از دم شمشیر بگذران ».
یکی از انصار به نام « لقمان بن بشیر » گفت: « ببین اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود با آنان چه می‌کرد؛ تو نیز همان طور رفتار کن.»

امام باقر علیه السلام نیز که در مجلس حضور داشت، سخنان قاطعی گفت که یزید را از قتل اسرا منصرف کرد. یزید سر بر زیر انداخت و سپس دستور داد آنان را از مجلس بیرون ببرند.


در روایتی نیز امام سجاد علیه السلام به « منهال » فرمودند: « هیچ بار نشد که یزید ما را احضار کند و ما گمان نکنیم که می‌خواهد ما را بکشد.» به هر حال با توجه به شواهد متعدد تاریخی، یزید بارها تصمیم قطعی به قتل امام سجاد و همراهان ایشان داشته ولی خداوند هر بار آنها را نجات داده است. [1]  ادامه مطلب ...

مجلس اهانت آمیز ابن زیاد با سر مطهر امام حسین (ع)


مجلس اهانت آمیز ابن زیاد با سر مطهر امام حسین (ع)



یازدهم محرم الحرام سال 61 ه.ق عمر سعد در سرزمین کربلا باقی ماند و به روایتی بر کشتگان سپاه امام حسین (ع) که هنوز تا ظهر روز یازدهم بدن مطهر آنه (امام (ع) و 72 تن یارانشان) بر زمین کربلا تدفین نشده بودند، نماز خواند و آنها را به خاک سپرد و اسرا را بر شترها سوار کرد.

عمر سعد در عصر عاشورا براى خوش خدمتى بیش‌تر به عبیدالله بن زیاد و خاندان بنى امیه ، دستور داد سر بریده امام حسین (ع) را با شتاب به کوفه ببرند و عبیدالله بن زیاد را از پایان یافتن غائله کربلا با خبر کنند.

ماموریت رساندن سر مقدس اباعبدالله الحسین (ع) با خولى بن یزید اصبحى و حمید بن مسلم بود. آنان شب به کوفه رسیدند. در آن هنگام دارالاماره نیز بسته بود. به همین جهت شب را در خانه خویش گذرانده و بامداد روز یازدهم سر مقدس امام حسین (ع) را نزد عبیدالله بردند. 

ادامه مطلب ...

سوره‌ای که در سرعت سیر و سلوک مفید است!


 سوره‌ای که در سرعت سیر و سلوک مفید است!





در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، سوره یس از نقشی اساسی برخوردار است و رکنی بی بدیل به شمار می رود.

مقصود سیر و سلوک
آنان که دینداری پیشه کرده و خود را ملزم به اطاعت از فرامین الهی ساخته‌اند، به دو دسته تقسیم می گردند :

گروه اول که اکثریت دینداران را تشکیل می دهند، مۆمنانی هستند که رستن از جهنم و عذاب و دستیابی به بهشت و سعادت را غایت اعمال و عبادات خود قرار داده اند .

گروه دوم که همان نخبگان و برگزیدگان مۆمنین می باشند، افرادی هستند که در راه رسیدن به «مقام قرب الهی» حرکت می کنند و در این مسیر سه هدف را پیش رو و سر لوحه اعمال خود قرار داده اند که آن سه عبارتند از:  1.قرب الی اللّه،   2.رضوان اللّه،   3.لقاء اللّه.

در حقیقت، اینان در پی آن هستند که در مرتبه نخست، خود را از خصلت های منفی پاک، و از ظلمت و تاریکی های جهان مادی رها سازند و به صفات و خصلت های الهی بیارایند تا در نتیجه چنان رستن و آراستنی، به مقام قرب الهی برسند و مستوجب رضوان، نظر و خشنودی خدا گردند، اما در عین حال، آنان بالاترین مقصود و والاترین آرزوهای خویش را رسیدن به لقاء الله قرار داده اند و از تمام رفتار، گفتار و حرکات خود آن مقصد والا را می جویند.

منظور ما هم از سیر و سلوک قرار گرفتن در همین مسیر می باشد و مقصود از سالک الی الله، چنین اشخاصی هستند که در مسیر قرب، رضوان و لقاء الهی کوشش می کنند.
 

ادامه مطلب ...