این اسامی خدا را قبل از دعاهایتان بگویید تا اجابت شوید
رسول
خدا فرمود برای خدا هشت اسم است که در ساق عرش و قلب خورشید و در بهشت و
درخت طوبی نوشته شده هرکس قبل از دعا بگوید مستجاب می شود و آن هشت اسم
این است:
یا دائِمُ,یا حَیُّ, یا وتْرُ, یا فردُ, یا اَحدُ, یا قَویُّ, یاقَدیمُ, یا قاد
همچنین:
اسم
مبارک <الله> 980 بار درقرآن کریم امده است که همه صفات جلال و
جمال و کمال در این اسم جمع شده است و اختصاص به ذات مقدسه الهی دارد.
پس هر گاه <الله> گفته شود گویا همه اسما حسنی گفته شده است.
حضرت
علی(ع) میفرماید: هرکس 100 ایه از ایات قران را از هر جا که باشد قرائت
کند وبعد از ان هفت بار یا الله بگوید ،اگر بر سنگی دعا کند هر اینه
خداوند تبارک وتعالی ان را بشکافد.
منبع:zekremabod.blogfa.com
آیا چشم زخم حقیقت دارد؟
بررسی آیات و روایاتی که به مسأله چشم زخم اشاره دارند
چنانکه
میدانیم معروفترین آیهای که در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شدهاست
آیه 51 سوره مبارکه قلم است که خداوند در این آیه خطاب به رسولخدا
صلیاللهعلیهوآله چنین میفرماید: وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛
و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مىگفتند: «او واقعاً دیوانهاى است.»
در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛
چنانکه
میدانیم معروفترین آیهای که در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شدهاست
آیه 51 سوره مبارکه قلم است که خداوند در این آیه خطاب به رسولخدا
صلیاللهعلیهوآله چنین میفرماید: وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛
و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مىگفتند: «او واقعاً دیوانهاى است.»
ادامه مطلب ...
احادیثی گهربار درباره خندیدن
پیامبر صلى الله علیه و آله:
کَبُرَ
مَقتا عِندَ اللّهِ الأَکلُ مِن غَیرِ جوعٍ ، وَالنَّومُ مِن غَیرِ
سَهَرٍ، وَالضِّحکُ مِن غَیرِ عَجَبٍ ، وصَوتُ الرَّنَّةِ عِندَ
المُصیبَةِ ، وَالمِزمارُ عِندَ النِّعمَةِ؛
خوردن از
سرِ سیرى، خواب بى شب زندهدارى ، خنده بى[موجب] شگفتى ، ناله و مویه
بلند به هنگام مصیبت ، و بانگ ناى در نعمت و شادمانى ، نزد خدا سخت ناپسند
است .
(کنز العمّال، ج 16، ص 80، ح 44011)
پیامبر صلى الله علیه و آله:
ایّاکَ اَنْ تَضْحَکَ مِنْ غَیْرِ عَجَبٍ ، اَوْ تَمْشىَ و تَتَـکَلَّمَ فى غَیْرِ اَدَبٍ؛
از خندیدنِ بى تعجّب [و بى جا] یا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهیز.
(بحار الأنوار، ج 75، ص 8 ، ح 63)
شش کلید خوشبختی و سعادت در قرآن
در فرهنگ قرآن برای کسانی که به رستگاری
و سعادت رسیده اند ویژگیهای خاصی بیان شده است. برای کسانی که طالب فلاح
و راستگاری هستند بسیار لازم است جویای منطق قرآن شوند و از آن ملاک و
معیار ها با خبر شوند تا اینکه خود را با آن وازن الهی تطبیق داده و در
نهایت فلاح و رستگاری خود را تضمین نمایند.
کلید اول: عبادت و نماز خاشعانه
در
منطق قرآن کسانی که در دنیا توانسته باشند خدای متعال را خاشعانه عبادت
کنند رهنمود میشوند. بعضی افراد هرچند در دنیا نماز را ترک نمی کنند ولی
نماز خواندن آنها دارای ویژگی خشوع نیست و چه بسا این عدم خشوع در نماز
تاثیر واقعی بندگی را در آنها نداشته باشد.
قرآن مجید یکی از ویژگی های مۆمنان رستگار را خشوع در نماز معرفی می نماید:«قَدْ اَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ[مومنون/2-1]به تحقیق رستگار شدند مۆمنان، آنان که در نمازشان خشوع دارن».
"
خاشعون" از ماده" خشوع" به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است که در
برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در انسان پیدا مىشود، و آثارش در بدن ظاهر
مىگردد.
ادامه مطلب ...
رفع غم و اندوه و کسب شادی و نشاط با این آداب
مکروهاتى که موجب غم و اندوه مى شوند
۱ - میل و رغبت به دنیا
۲ - نشستن در آستانه در
۳ - غذا خوردن با دست چپ
۴ - ایستاده شلوار پوشیدن
۵ - بازى کردن با ریگ
۶ - پوشیدن کفش سیاه رنگ
۷ - کندن موى ریش با دندان
۸ - گذشتن از میان گوسفندان
۹ -به بازى بردن میمون
۱۰ - طهارت گرفتن با دست راست
۱۱ -پاک کردن دست و رو با دامن (لباس )
۱۲ - راه رفتن روى پوست تخم مرغ
ادامه مطلب ...
آدابى که فشار قبر را بر مى دارد
آدابى که فشار قبر را از زنان بر مى دارد
۱ - صبر کردن بر غیرت شوهر
۲ - صبر کردن بر بد خلقى شوهر
۳ - بخشیدن مهریه به شوهر؛ خداوند براى هر یک از این زنان پاداش هزار شهید و عبادت یک سال را مى نویسد.
مؤ من همیشه پنج چیز براى انجام آداب به همراه دارد
۱ -تسبیح سى و چهار دانه
۲ - سجاده
۳ - شانه
۴ -مسواک
۵ - انگشتر عقیق (۴۷)
آدابى که باعث آمرزش انسان مى شوند
۱ -جارو کردن مسجد
۲ - مصافحه کردن با مؤ من
۳ - روشن کردن چراغ در مسجد
۴ - مریض شدن
۵ -عیادت مریض
۶ - شرکت در تشییع مسلمان
۷ - غذا دادن به گرسنه
۸ -روزه مستحبى گرفتن
۹ - به دست کردن انگشتر عقیق سرخ
۱۰ - زیاد سجده کردن
۱۱ - صلوات فرستادن
۱۲ - احترام به مهمان مؤ من
منبع:myquran.de
فضیلت و ثواب خواندن و همراه داشتن دعای معراج +متن دعا
از رسول اکرم صلى الله علیه و آله منقول است آن شبى که مرا به معراج بردند از تمامى آسمانها گذشتم تا به آسمان هفتم رسیدم و آنچه دیدم بودم و با خداى تعالى بى واسطه سخن گفتم و مراجعت نمودم چون به مقام جبرئیل رسیدم گفتم یا جبرئیل این چه دعائى است که جمله فرشتگان مى خوانند؟ گفت یا محمد صلى الله علیه و آله این همان دعایى است که از جانب حق به شما آوردم و خداى تعالى مى فرماید که هر که از آدم تا خاتم این دعا را بخواند یا با خود دارد عزیز و مکرم گردد و حاجتش برآورده شود حق تعالى هیچ حجاب در میان او و خودش نگذارد و او را از جمیع بلایا محفوظ فرماید و اگر از آدم تا خاتم جمع شوند و جمیع دریاها مرکب گردد و آسمان و زمین کاغذ شود چندان نویسنده که همه فرشتگان مانده شوند و دریا خشک شود و آسمان و زمین تمام شود نمى تواند ثواب این دعا را بنویسند و از هزار یکى نوشته نشود و خواننده و دارنده این دعا را تنگى دست ندهد و تا روز اجل بستگى در کار وى نشود و در روز قیامت حساب را از وى بردارند و بى حساب داخل بهشت شود.
آثار اخروی نماز
نماز، عطیه ای الهی است که به عنوان فلاح مطلق«حی علی الفلاح» و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» و ستون خیمه دین«الصلوة عمود الدین»[1] معرفی شده است. نماز عروج به قبلهی رفیع انسانیت «الصلوة معراج المؤمن»[2] است که تعالی روح و کسب ملکات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از رهگذر آن حاصل می آید «إن الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»[3]. دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی، برای انسانی میسّر است که شرایط صحت و قبول و کمال این عبادت عظیم را به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد این عبادت الهی را «که جز بر خاشعان بزرگ می نمایاند»،[4] به طور شایسته به انجام رساند، آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را بدنبال خواهد داشت که در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می شود. در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم بلکه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات و روایات اشاره می کنیم.
آثار نماز در آیات الهی(توجه یا بی توجهی به نماز):
1. یاد کردن خدا از بنده خود:
خداوند
در سوره طه می فرماید:«اقم الصلوة لذکری»[5] نماز ذکر و یاد خداست. این
آیه وقتی در کنار این آیه شریفه«فاذکرونی اذکُرکم .....»[6] تفسیر شود این
نتیجه را افاده می کند که وقتی عبد بیاد حق باشد حق هم به یاد او خواهد
بود.[7] مفسرین در ذیل آیه شریفه«فاذکرونی اذکرکم» در بیان اینکه «مراد از
یاد آوری بندگان چیست؟ بیانات متنوعی را ذکر کردند که از جمله آن موارد
عبارت است از:
ادامه مطلب ...
با این عمل ثواب اعمالمان را تقدیم دیگران می کنیم
پیغمبر(ص) فرمود: مردی روز قیامت مى آید
نگاه به نامه ى عملش می کند اثرى از کارهاى نیک خود را در آن نامه نمى
بیند سپس عرض می کند کجاست کارهاى شایسته ى من که در دنیا انجام دادم
پاسخ داده مى شود تو غیبت مردم را کردى بجاى غیبت هایت ثوابهاى تو در
نامه عمل کسانى که غیبت آنها را کردى نوشته شد.
خداى تعالى در مذمت آن می فرماید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ؛1
و باید غیبت نکند بعضى از شما بعض دیگر را آیا دوست می دارد یکى از شما که
گوشت برادرش را بخورد در صورتى که مردارى باشد پس آن را ناخوش دارید .»سپس
خداى تعالى مبالغه و پافشارى فرموده در جلوگیرى از غیبت و قرار داده غیبت
را همانند مردارى که از گوشت آدمها است.
و پیغمبر(ص) فرمود: مردی
روز قیامت مى آید نگاه به نامه ى عملش می کند اثرى از کارهاى نیک خود
را در آن نامه نمى بیند سپس عرض می کند کجاست کارهاى شایسته ى من که در
دنیا انجام دادم پاسخ داده مى شود تو غیبت مردم را کردى بجاى غیبت هایت
ثوابهاى تو در نامه عمل کسانى که غیبت آنها را کردى نوشته شد.
ادامه مطلب ...
منظور از دین حنیف در قرآن چیست؟
حنیف از ماده « ح ن ف » به معنای هدایت به استقامت و راه مستقیم است.[1]
حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که
از آیین ها و روش های منحرف چشم می پوشد و متوجه آیین حقیقی می شود. حضرت
امام باقر ـ علیه السلام ـ می فرماید: « حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز
را باقی نمی گذارد حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و ... ».[2]
قرآن کریم حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را پیرو دین حنیف می داند و می فرماید:
« ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛[3] ابراهیم یهودی و نصرانی نبود، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود ».