الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

مادر شهید


مادر شهید


چند ماهی بود که شال را برای پسرش می بافت.
شال را با طلا و جواهرهایش روی میز گذاشت و از در خارج شد.
مسئول جمع آوری کمکهای مردمی بلند شد به طرفش و آرام گفت:
خانم رسیدتون!
پیرزن نگاهی به رزمنده کرد. با لبخند گفت: پسرم رو هم که دادم، رسید نگرفتم.


داشت کوچه رو آب و جارو میکرد.
دو تا از پسرهاش هم شهید شده بودند.
- پرسیدم چیکار میکنی مادر؟
- آب و جارو میکنم که رزمنده ها اومدن، ببینند هنوز هستیم و پشتشون رو خالی نکردیم.
سلامتی همه مادرای شهدا صلوات

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.