الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

مهدى(عج) منتقم حسین علیه السلام

مهدى(عج) منتقم حسین علیه السلام



او مى‏ آید...

او یگانه منتقم خون امام حسین‏ علیه السلام است، چنان‏که در دعاى ندبه مى‏ خوانیم: «این الطالب بدم المقتول بکربلا این المنصور على من اعتدى علیه وافترى ...؛ کجاست طالب خون حسین‏ علیه السلام که در کربلا کشته شد؟ کجاست آن که بر متجاوزان و مفتریان بر او یارى شده است.

امام باقر علیه السلام در وجه نامگذارى حضرت مهدى‏ علیه السلام به   «قائم آل محمدصلى الله علیه و آله و سلم حدیثى قدسى را روایت فرمود: «زمانى که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زارى به درگاه خداوند عزوجل نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا از آنان که برگزیده و فرزند برگزیده(1) تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، در مى ‏گذرى؟! خداوند به آنان وحى فرمود: «فرشتگان من! آرام گیرید. سوگند به عزت و جلالم که از آنان انتقام مى‏ گیرم، اگرچه بعد از گذشت زمانى طولانى باشد.» سپس فرزندان از نسل حسین‏ علیه السلام را که پس از او به امامت مى ‏رسند به ملایکه نشان داد و آنان شاد شدند.

در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود «فاذا احدهم قائم یصلى فقال الله عزوجل: بذلک القائم انتقم منهم؛ خداوند عزوجل فرمود: به وسیله آن «قائم» از دشمنان و قاتلان حسین‏ علیه السلام انتقام مى‏گیرم.»(2)

هروى گوید که به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «یا بن رسول الله ما تقول فی حدیث روى عن الصادق‏ علیه السلام انه قال: اذا خرج القائم قتل ذرارى قتله الحسین‏ علیه السلام بفعال آبایهم؟! فقال‏ علیه السلام: هو کذلک. فقلت: وقول الله - عزوجل - «ولا تزر وازره وزْر اخْرى‏»(3) ما معناه؟ قال: صدق الله فی جمیع اقو آله ولکن ذرارى قتله الحسین‏ علیه السلام یرضون بفعال آبایهم ویفتخرون بها ومن رضى شییا کان کمن اتاه ولو ان رجلا قتل بالمشرق فرضى بقتله رجل بالمغرب لکان الراضى عند الله عزوجل شریک القاتل وانما یقتلهم القائم‏ علیه السلام اذا خرج لرضاهم بفعل آبایهم...؛(4) اى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله چه مى‏ فرمایید درباره حدیثى که از امام صادق‏ علیه السلام روایت شده است؟ و آن حضرت فرموده: «زمانى که «قائم ‏علیه السلام» خروج کرد، ذریه قاتلان حسین‏ علیه السلام را به خاطر کارهاى پدرانشان مى ‏کشد!؟»

فرمود: چنان است (که شنیده ‏اى)!

گفتم: پس آیه «ولا تزر وازره وزْر اخْرى‏»(5) معنایش چیست؟

حضرت فرمود: «خداوند در تمام گفته‏ هایش صادق است. لکن فرزندان قاتلان حسین‏ علیه السلام به کارهاى پدران (نیاکانشان )راضى مى‏ شوند و به آن افتخار مى‏ کنند و هر کس به چیزى راضى شود، مانند کسى است که خود، آن را انجام داده است، اگر مردى در مشرق کشته شود و دیگرى در مغرب به کار او راضى شود، راضى در نزد خداى - عزوجل - شریک جرم او خواهد بود.

قائم‏ علیه السلام که بعد از خروج، آن‏ها را مى‏ کشد، به سبب رضایتشان به اعمال پدرانشان خواهد بود.»

امام باقر علیه السلام فرمود: از آن جهت «قائم ‏علیه السلام» قائم نامیده شد که وقتى جدم حسین‏ علیه السلام کشته شد، ملایکه به سوى خدا با گریه و ناله ضجه کردند تا این که فرمود: پس خداوند براى آن‏ها انوار ایمه را کشف کرد، یکى از آن‏ها قائم (ایستاده) بود و نماز مى ‏گزارد. پس خداوند فرمود: با این شخص قائم ‏علیه السلام از آن‏ها انتقام خواهم کشید.(6)

در روایات بسیار آمده است که آن حضرت از ذریه قاتلین امام حسین‏ علیه السلام انتقام خواهد گرفت؛ چون آن‏ها نیز به کرده ‏ها و کارهاى پدران خود راضى و خوشنود هستند و آن را صحیح مى ‏دانند؛ چنان که امام صادق‏ علیه السلام فرمود: هرگاه قائم‏ علیه السلام خروج کند، فرزندان قاتلین حسین‏ علیه السلام را به علت رضایت به افعال پدران خود مى ‏کشد.

امام زمان‏ علیه السلام وقتى که به مسجدالحرام برسد، مابین رکن و مقام پنج ندا سر دهد:

«الا یا اهْل الْعالم انا الامام القائم الثانى عشر؛

الا یا اهْل الْعالم انا الصمْصام المنْتقم؛

الا یا اهْل الْعالم ان جدى الْحسیْن قتلوه عطْشانا؛

الا یا اهْل الْعالم ان جدى الْحسیْن طرحوه عرْیانا؛

الا یا اهْل الْعالم ان جدى الْحسیْن سحقوه عدوانا؛(7)

اى مردم جهان! من امام دوازدهم قائم هستم، اى مردم جهان! من شمشیر بران انتقام گیرنده هستم. اى مردم جهان! جدم حسین‏ علیه السلام را با لب عطشان کشتند. اى مردم جهان! جدم حسین‏ علیه السلام را بعد از کشته شدن برهنه بر زمین انداختند. اى مردم جهان! پیکر جدم حسین‏ علیه السلام را پس از کشته شدن، از روى دشمنى، پامال سم اسبان و ستوران قرار دادند.»(8)

قائم از القاب خاصه مشهوره متداوله آن حضرت است. در زبور برلبوموا نیز به این لقب از ایشان یاد شده است.(9)

«قائم» یعنى بر پا شونده در فرمان حق‏ تعالى؛ چه آن حضرت، پیوسته در شب و روز، مهیاى فرمان الهى است که به محض اشاره، ظهور نماید.

از ابوحمزه ثمالى روایت شده که از حضرت امام محمد باقر علیه السلام سوال کردم: «یابن رسول الله! آیا همه شما قائم به حق نیستید؟»

فرمود: «بلى، همه قائم به حقیم.»

گفتم: پس چگونه حضرت صاحب الامر علیه السلام را قائم نامیدند؟

فرمود: «چون جدم، حضرت امام حسین‏ علیه السلام شهید شد، ملائکه در درگاه الهى صدا به گریه و ناله بلند کردند و گفتند: اى خداوند و سید ما! آیا از قتل برگزیده خود و فرزند پیغمبر پسندیده خود و بهترین خلق خود غافل مى‏ شوى؟

پس حق تعالى، به سوى ایشان وحى کرد: «اى ملائکه من! قرار گیرید! قسم به عزت و جلال خود که هر آینه انتقام خواهم کشید از ایشان، هر چند بعد از زمان‏ها باشد.» پس حق تعالى حجاب‏ها را برداشت و نور امامان از فرزندان حسین را به ایشان نمود و ملائکه به آن شاد شدند؛ پس یکى از آن انوار را دیدند که در میان آن‏ها ایستاده، به نماز مشغول بود؛ حق تعالى فرمود: «به وسیله این ایستاده (قائم‏) از ایشان انتقام خواهم کشید.»(10)

6در چند روایت، از امام زمان‏ علیه السلام به «موْتور» یاد شده است.

موتور به کسى مى‏گویند که پدرش کشته شده و خونخواهى او نشده است.

مرحوم مجلسى ‏رحمه الله فرموده: «مراد به والد(پدر)، یا حضرت عسکرى ‏علیه السلام است یا جناب امام حسین‏ علیه السلام یا جنس والد، که شامل همه ائمه‏ علیهم السلام باشد؛ یعنى انتقام گیرنده خون تمام اجداد خود.»(11)

در تفسیر شیخ فرات بن ابراهیم کوفى(12) از حضرت باقر علیه السلام روایت شده است که در تفسیر آیه شریفه «ومنْ قتل مظْلوما فقدْ جعلْنا لولیه سلْطانا...»(13) فرمود: مظلوم کشته شده حسین‏ علیه السلام است.

«فلا یسْرفْ فى الْقتْل انه کان منْصورا»(14) فرمود: «خداوند مهدى ‏علیه السلام را منصور نامید، چنان‏که احمد، محمد و محمود صلى الله علیه و آله و سلم و عیسى ‏علیه السلام مسیح نامیده شده است.» و شاید، نکته تعبیر از آن جناب به امام منصور در زیارت عاشورا، آیه مذکور باشد به مناسبتى که وجه آن واضح است. والله العالم.(15)

حدثنی ابی عن ابْن ابی عمیْر عن ابْن مسْکان عنْ ابی عبْد الله‏ علیه السلام فی قوْله «اذن للذین یقاتلون»(16) قال ان الْعامه یقولون نزلتْ فی رسول الله لما اخْرجتْه قریْش منْ مکه و انما هو الْقائم ‏علیه السلام اذا خرج یطْلب بدم الْحسیْن و هو قوْله نحْن اوْلیاء الدم و طلاب الدیه؛(17)

امام صادق ‏علیه السلام در تفسیر آیه 39 از سوره مبارکه حج که خداوند مى‏ فرماید:

«به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل گردیده است، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‏اند و خدا بر یارى آن‏ها تواناست.» فرمود: اهل سنت مى ‏گویند: این آیه در مورد رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شده است زمانى که قریش، پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه و آله را از مکه بیرون کردند.

در حالى که شان نزول آیه، در مورد قائم آل محمد - عجل الله تعالى فرجه الشریف - است و آیه مربوط است به زمانى که حضرت مهدى - عجل الله تعالى فرجه الشریف - ظهور مى ‏کند و به خون خواهى امام حسین‏ علیه السلام برمى ‏خیزد و این معناى جمله آن حضرت است که: «ما خون خواهان امام حسین‏ علیه السلام و طلب کنندگان دیه هستیم.»

امیرمومنان على‏ بن ‏ابى‏طالب‏ علیه السلام فرمود: «به خدا قسم من و این دو فرزندم (امام حسن و حسین‏ علیهما السلام‏) شهید خواهیم شد، خداوند در آخرالزمان مردى از فرزندانم را به خونخواهى ما برخواهد انگیخت و او مدتى غایب خواهد شد تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند، تا جایى که افراد نادان مى‏گویند: خداوند دیگر به آل محمد کارى ندارد.»(18)

در این‏که منتقم بودن حضرت مهدى‏ علیه السلام از مسلمات تاریخى و اعتقادى بین مسلمین است، استاد شهید مطهرى ‏رحمه الله مى‏فرمایند: «اولین بارى که اثر اعتقاد مهدویت را در تاریخ اسلام مى‏ بینیم، در جریان انتقام مختار از قاتلین امام حسین‏ علیه السلام است. جاى تردید نیست که مختار مرد بسیار سیاستمدارى بوده و روشش هم بیش از آن‏که روش یک مرد دینى و مذهبى باشد، روش یک مرد سیاسى بوده است. البته نمى‏ خواهم بگویم مختار آدم بد یا خوبى بوده است، کار به آن جهت ندارم، مختار مى‏ دانست که ولو این‏که موضوع، موضوع انتقام گرفتن از مردم قاتلان سیدالشهداء است و این زمینه، زمینه بسیار عالى‏اى است اما مردم تحت رهبرى او حاضر به این کار نیستند. شاید (بنابر روایتى) با حضرت امام زین العابدین ‏علیه السلام هم تماس گرفت و ایشان قبول نکردند.

مسیله مهدى موعود را که پیغمبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله و سلم خبر داده بود، به نام محمد بن حنفیه پسر امیرالمومنین و برادر سیدالشهداء، مطرح کرد. چون اسم او محمد بود، زیرا در روایات نبوى آمده است «اسمه اسمى» نام او نام من است. گفت: ایها الناس! من نایب مهدى زمانم، آن مهدى ‏اى که پیغمبر خبر داده است.(19)

مختار مدتى به نام نیابت از مهدى زمان، بازى سیاسى خودش را انجام داد. حال آیا محمد بن حنفیه واقعا خودش هم قبول مى‏ کرد که من مهدى موعود هستم یا نه، بعضى مى‏ گویند قبول مى‏ کرد براى این‏که بتوانند انتقام را بکشند که این ثابت نیست. اما در این‏که مختار، محمدبن حنفیه را به عنوان مهدى موعود معرفى مى کرد شکى نیست، و بعدها از همین جا مذهب کیسانیه پدید آمد. محمد بن حنفیه هم که مرد گفتند مهدى موعود که نمى میرد مگر این‏که زمین را پر از عدل و داد کند، پس محمد ابن حنفیه نمرده است و در کوه رضْوى‏ غایب شده است...»(20)

منبع: « از غروب عاشوراى حسینى‏ علیه السلام تا طلوع ظهور مهدى‏ علیه السلام»

نوشته:«حسین احمدی قمی»

پی نوشت ها

--------------------------------------------------

1) فرزند على‏ علیه السلام.

2) ینابیع الموده 3 : 242؛اثبات الهداه 3 : 455؛ بحارالانوار 52 : 313.

3) سوره انعام، آیه 164.

4) عیون اخبار الرضا : 212؛ الزام الناصب 1 : 72.

5) ترجمه: «هیچ کس بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏ گیرد،» این مطلب در آیات سوره‏ هاى مبارکه انعام : 164، الاسراء : 15، فاطر : 18، الزمر : 7، النجم : 38، آمده است.

6) دلایل الامامه : 452؛ منتخب الاثر : 368؛ علل الشرایع 1 : 160؛ بحارالانوار 51 : 28.

7) چنان که ملاحظه مى‏ کنید امام قائم «عج» در این فرازها از سه مصیبت‏ جانسوز امام حسین‏ علیه السلام یاد کرده است که عبارتند از: تشنگى او، و برهنه انداختن بدن او، و پایمال نمودن پیکر نازنین او.

قابل ذکر است که واژه «سحق» در فارسى به معنى «له کردن» مى ‏آید.

8) الزام الناصب 2 : 282 ؛ معجم‏الملاحم والفتن 4 : 7.

9) رک: تذکره الایمه : 184.

10) علل الشرایع 1 : 160.

11) بحارالانوار 51 : 37.

12) تفسیر فرات : 240.

13) سوره مبارکه اسراء، آیه 33.

ومن قتل مظلوما فقد جعلْنا لولیه سلْطانا فلا یسْرف فى الْقتل انه کان منْصورا.

14) سوره مبارکه اسراء، آیه 33.

15) نجم الثاقب 1 : 160.

16) سوره مبارکه حج، آیه 39.

17) تفسیر صافى 3 : 381؛ بحارالانوار 24 : 224.

18) الغیبه للنعمانى : 141.

19) این را هم توجه داشته باشید: از صدر اسلام، زمان ظهور مهدى‏ علیه السلام هیچ وقت مشخص نشده است؛ اگرچه یک خواصى مى‏ دانستند که او چه کسى است و پسر چه کسى است، ولى در روایاتى که از پیغمبر آمده همین قدر فرمودند: مهدى از اولاد من حتما باید ظهور کند. ولى سخنى که تاریخ آن را نیز مشخص نماید وجود نداشت.

20) سیرى درسیره ائمه اطهارعلیهم السلام 1 : 281.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.