ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
عوامل توکل برخدا کدامند؟
چه چیزهایی باعث توکل نکردن می شود؟ و چگونه می توان توکل کرد؟
یکی
از مفاهیم عام در اخلاق اسلامی که ناظر به صفتی نفسانی و بیانگر رابطه ای
خاص میان انسان و خداوند است، مفهوم « توکل » است. توکل، منزلی از منازل
سالکین الی الله و مقامی از مقامات موحدین است و از بالاترین درجات اهل
یقین است. [1] [2]
توکل، عبارت است از اعتماد و اطمینان
قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا، و حواله کردن همه کارهای خود را به او و
تکیه بر حول و قوه الهی نمودن.[3]
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «از جبرئیل
(ع) پرسیدم: توکل چیست؟ پاسخ داد: آگاهی به این واقعیت که مخلوق، نه زیان
می رساند و نه عطا و منعی دارد، و اینکه چشم از دست و سرمایه مردم برداری؛
هنگامی که بنده ای چنین شد جز برای خدا کار نمی کند و به غیر او امیدی
ندارد، و اینها همگی حقیقت و مرز توکل اند».[4]
این صفت با ارزش آثار بسیار مثبتی در
زندگی انسان دارد و شایسته است که همه ما با فراهم آوردن اسباب و عوامل آن
از آثار و برکات توکل بهره مند شویم.
در آیات قرآن عوامل متعددی برای توکل بیان شده است از جمله:
1.
اطمینان انسان به فقر ذاتی خود: « ای مردم همه شما نیازمندان به خدا
هستید و تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش
است.»[5] کسانی که خود را در برابر خداوند متعال فقیر مطلق بدانند زمینه
توکل به خداوند را فراهم کره اند.
2. یقین به اینکه قادر مطلق خداوند است:
در
قرآن مجید در موارد متعددی مردم را به این مسأله توجه داده که به دیگران
اعتماد نکنند، در گرفتاری ها و سختی ها به خدا توجه کنید و به طور کلی امور
خود را به خدا واگذارید و با اعتماد بر او دنبال فعالیت خویش بروید، از
جمله می فرماید: "اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچ کس جز او نمىتواند
آن را برطرف سازد! و اگر خیرى به تو رساند، او بر همه چیز تواناست (و از
قدرت او، هر گونه نیکى ساخته است[6] ".هم چنین می فرماید:"بگو: «همه کارها
(و پیروزیها) به دست خداست!»[7] در آیه دیگری می فرماید:"و اگر خداوند،
(براى امتحان یا کیفر گناه،) زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف
نمى سازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آن
را به هر کس از بندگانش بخواهد مى رساند و او غفور و رحیم است!".[8]
3. یقین به اینکه عالم مطلق خداست، قرآن می فرماید:" کار خود را به خدا وا می گذارم همانا خداوند نسبت به بندگانش بیناست....[9]».
4.
یقین به اینکه مسبب الاسباب حقیقی خداوند است، قرآن در این باره می
فرماید:" بگو: «چه کسى مى تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او
بدى یا رحمتى را براى شما اراده کند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاورى
براى خود نخواهند یافت."[10] به عبارت دیگر؛ یقین به اینکه خداوند علت
تامه و کامل همه امور است و همه را کفایت می کند قرآن می فرماید: " آیا
خداوند برای نجات و دفاع از بنده اش کافی نیست."[11]
5.
توکل را مایه سعادت خود بدانیم زیراخدای متعال بر باره توکل فرموده است: "
و چرا بر خدا توکّل نکنیم، با اینکه ما را به راههاى (سعادت) رهبرى کرده
است؟!"[12]
6. یقین به اینکه سر انجام همه امور به خداوند بر می گردد و خداوند غایت الامور است. [13]
7. یقین به اینکه رازق واقعی خداوند متعال است.[14] کسی که تنها خداوند را روزی رسان خود بداند تنها بر او توکل خواهد کرد.
8.
یقین به اینکه حاکمیت مطلق از آن خداست. چنانکه قرآن می فرماید: " بگو:
«اگر مى دانید، چه کسى حکومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان
پناه مى دهد، و نیاز به پناهدادن ندارد؟!» [15]
با شناخت اسباب و عوامل توکل و ایجاد
آنها در حقیقت موانع و چالش های توکل را برطرف کرده ایم و می توانیم از
توکل به خدا که بالاتر ین سرمایه است بهرمند شویم.
---------------------------
پی نوشت
[1]. برگرفته از نمایه ارتباط اخلاق و توکل سؤال 2434 (سایت: 2554).
[2]. مهدی نیلی پور ، بهشت اخلاق ، ج1 ، ص 28 ، انتشارات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر ، چاپخانه شریعت ، قم ، 1385 ، ج2 ، ص 701.
[3] . ملا احمد نراقی ، معراج السعاده ، ص 758 ، انتشارات هجرت ، چاپ هشتم ، قم ، 1381 شمسی.
[4]. نک: نمایه شماره 99 (سایت: 2385)، جواب اجمالی.
[5]. فاطر، 15. :" یَأَیهَُّا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلىَ اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىُِّ الْحَمِید".
[6].انعام
، 17 :" وَ إِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا
هُوَ وَ إِن یَمْسَسْکَ بخَِیرٍْ فَهُوَ عَلىَ کلُِّ شىَْءٍ قَدِیر".
[7] آل عمران، 154 :" قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کلَُّهُ لِلَّهِ".
[8]
یونس ،107 :" وَ إِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ
إِلَّا هُوَ وَ إِن یُرِدْکَ بخَِیرٍْ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ
بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم"
[9] مومن، 44 :" وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد..."
[10]
احزاب، 17 :" قُلْ مَنْ ذَا الَّذی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ
بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ
دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیرا
[11] زمر/36 : "أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ
[12] ابراهیم ، 12 :" وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا"
[13] هود ،123 :"... وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْه..."
[14]
نحل، 73 :" وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَهُمْ
رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَیْئاً وَ لا یَسْتَطیعُون"
[15] مومنون، 88 :" قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ یُجیرُ وَ لا یُجارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ"
منبع: islamquest.net