ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خطبه حضرت ابالفضل در شهر مکّه در سال60 هجری
(پیش از هجرت کاروان اباعدالله از مکّه به کربلا)
حضرت ابو الفضل العباس(ع)
او اولین فرزند علی(ع) از
ام البنین است، علی(ع) در مورد علت ازدواج خود با مادر ابوالفضل(ع)
میفرماید: «فتلد لی غلاماً فارساً یکون عوناً لولدی الحسین فی کربلا
به خاطراین که برایم پسر شجاعی به دنیا ا´ورد تا در کربلا یاور
فرزندم حسین باشد».
و صاحب «تنقیح المقال» در مورد ا´ن حضرت
میگوید: «وکان شجاعاً فارساً وسیماًجسیماً یرکب الفرس المطهّم ورجلاه
تخطان الارض؛ آن حضرت، شجاع، اسب سوار،خوش سیما، تنومند بود،
درحالی که براسب سوار میشد پاهایش برزمین کشیدهمیشد..»
متاسفانه
سخنان این راد مرد بزرگ تاریخ در حق مولا و مقتدا و برادرش حسین
بهطور کامل به ثبت نرسیده است مگر سخنانی که در لحظات حساس و
سرنوشتساز از آنحضرت نقل شده است
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«اَلحَمدُ
لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت اللهالحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ،
مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیُّهَا الکَفَرةُ الفَجَرة
اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن
سائِرِ البَریَّه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیَّه
وَ اَسرارُهُ العِلّیَّه وَاختِبارُهُ البَریَّه لِطارِ البَیتِ اِلیه
قَبلَ اَن یَمشیَ لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ
یَستَلِمُ یَدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیَّةُ مَولایَ مَجبُولَةً مِن
مَشیَّهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی
عَصافِیرِ الطَّیَران.
اَتُخَوِِّنَ قَوماً یَلعَبُ بِالمَوتِ فِی
الطُّفُولیَّة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیَّهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ
لِسَیِّد البَریّاتِ دونَ الحَیَوانات.
هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ
انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ
مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحیُ وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ
وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات.
وَ أَنتُم
وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ
اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ
قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیّکُم وَ لا یُمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ
(ع) حَیّاً وَ کَیفَ یُمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع)
مادُمتُ حَیّاً سَلیلاً؟
تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا
قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیَحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ
بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی
اَجدادکُم.
سپاس خدای را که بیت الله را با قدوم پدرش[منظور امام حسین (ع) است] مشرّف کرد؛ کسی که دیروز بیت بود،[امروز] قبله گردید.
ای
ناسپاسان گناهکار آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می بندید؟ چه کسی
سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه کسی نزدیکترین به این خانه
است؟ و اگر حکمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات
موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان[حسین (ع)] پرواز می کرد؛ قبل از
اینکه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستانش[حسین (ع)] را استلام می کند و اگر
خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری
که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.
آیا قومی را که مرگ را در
کودکی به بازی می گرفتند می ترسانید، در حالیکه الان در مردانگی قرار
دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات که برتر از حیوانات[هستند].
هیهات
بنگرید به کسی که شراب می نوشد[مراد یزید ملعون است] و به کسی که صاحب حوض
و کوثر است؛ و به کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(ع)است] و
به کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است[مراد یزید ملعون است]؛ و به کسی
که در خانه اش نزول آیات[نشانه ها] و[آیه] تطهیر است.
شما در غلطی
واقع شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما
اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و[این حیله] برای ایشان تا وقتی
امیرالمؤمنین(ع) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است کشتن ابا عبدالله
الحسین(ع) تا وقتی که من زنده ام.
بیایید تا به راهش[راه کشتن امام
حسین(ع)] آگاهتان کنم؛پس مبادرت به کشتن من کنید، و گردنم را بزنید تا به
مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را
کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان[که قصد کشتن پیامبر(ص)را داشتند]
باد.