چرا « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » در هر سوره ای از قرآن تکرار شده؟
سزاوار است هنگامی که کاری را شروع می کنیم، چه بزرگ باشد چه کوچک، بِسْمِ اللَّهِ بگوییم
چرا « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » در هر سوره ای از قرآن تکرار شده؟ آیا جزء سوره هست یا نه؟
این جمله سرآغاز کتاب الهی است و نه تنها در ابتدای قرآن، بلکه در آغاز تمام کتاب های آسمانی بوده است و در سرلوحه ی کار و عمل همه ی انبیا قرار داشت. وقتی کشتی حضرت نوح -علیه السلام- در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام- به یاران خود گفت:« وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ[1]؛ او گفت: به نام خدا بر آن سوار شوید! و هنگام حرکت و توقف کشتى، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است!»
حضرت سلیمان-علیه السلام- نیز وقتی
ملکه ی سباء را به ایمان به خدا فراخواند، دعوت نامه ی خود را با این جمله
آغاز کرد و برای او فرستاد:« إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ[2]؛ این نامه از سلیمان است، و چنین مىباشد: به نام خداوند بخشنده مهربان »
بر زبان آوردنِ بِسْمِ اللَّهِ در شروع هر کاری سفارش شده است:
در
غذا خوردن؛ ازدواج؛ سوار شدن بر مرکب؛ آغاز مسافرت؛ و بسیاری از کارهای
دیگر؛حتی اگر حیوانی بدون ذکر نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و
این رمز آن است که خوراک انسان های هدف دار و موحّد نیز باید جهت الهی
داشته باشد.[3]
رازسفارش شروع هر کاری با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »
همان
گونه که می دانید، محصولات و کالاهای ساخت یک کارخانه، نشانه و علامت آن
کارخانه را دارد، خواه به صورت جزئی باشد یا کلی، کوچک باشد یا بزرگ. و یا
این که پرچم هر کشوری هم برفراز آن کشور است و هم برفراز کشتی های حمل و
نقل آن کشور که در دریاها حرکت می کنند و هم بر روی میز اداری کارمندان.
این نشانه ها و علامت ها به خاطر آن است که راه گم نشود و آن علامت فراموش
نگردد.
نام و یاد خدا، نشان مسلمانی است;
امام
باقر ـ علیه السلام ـ می فرماید: «سزاوار است هنگامی که کاری را شروع می
کنیم، چه بزرگ باشد چه کوچک، بِسْمِ اللَّهِ بگوییم تا پربرکت و میمون
باشد».[4]
به همین، مناسبت خداوند بزرگ در
نخستین آیات که به پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ وحی شد، دستور می دهد که
در آغاز شروع تبلیغ اسلام این وظیفه ی خطیر را با نام خدا شروع کند. « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ[5]؛
بخوان به نام پروردگارت که [جهان را] آفرید »و باز روی همین اصل، تمام
سوره های قرآن، با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » آغاز می شود
تا هدف اصلی که همان هدایت و سوق بشر به سعادت است، از آغاز تا انجام با
موفقیت و پیروزی و بدون شکست انجام شود. تنها سوره ی توبه است که « بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را در آغاز آن نمی بینیم; چرا که سوره ی
توبه با اعلان جنگ به جنایت کاران مکه و پیمان شکنان آغاز شده و اعلام جنگ
با توصیف خداوند به رحمان و رحیم سازگار نیست.[6]
جزو سوره بودن « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »
در
میان دانشمندان و علمای شیعه اختلافی در این مسئله نیست که « بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » جزو همه ی سوره های قرآن است. اصولا ثبت
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » در متن قرآن مجید در آغاز همه
ی سوره ها، خود گواه زنده ی این امر است; زیرا می دانیم در متن قرآن چیز
اضافه ای نوشته نشده است و ذکر « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »
در آغاز سوره ها از زمان پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ تاکنون معمول بوده
است.[7]
و به اعتقاد اهل بیت رسول الله ـ صلی
الله علیه وآله ـ آیه ی « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » آیه ای
مستقل و جزء قرآن است.
امامان معصوم اصرار داشتند که در نماز « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را بلند بگویند.
امام باقر ـ علیه السلام ـ در مورد
کسانی که آیه ی « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را در نماز نمی
خوانند و یا جزء سوره نمی شمارند، فرمود: « بهترین آیه ی قرآن را به سرقت
بردند» .[8]
امّا در میان علما و دانشمندان اهل
تسنن این مسئله اختلافی است. نویسنده ی تفسیر المنار می گوید: مسلمانان
اجماع دارند بر این که « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » آیه ای
از قرآن در همه ی سوره ها می باشد; چرا که در آغاز هر سوره ای جز سوره ی
برائت آمده است; در حالی که صحابه توصیه می کردند که قرآن را از آن چه جزو
قرآن نیست، دور نگه دارند و وارد قرآن ننمایند و به همین دلیل «آمین» را
در آخر سوره ی فاتحه ذکر نکرده اند.
ایشان آورده اند: علمای مکه ـ اعم از
فقها و قاریان قرآن ـ از جمله ابن کثیر و اهل کوفه از جمله عاصم و کسائی
از قراء و بعضی از صحابه و تابعین از اهل مدینه و هم چنین شافعی و پیروان
او در یکی از دو قولش معتقدند که« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
» جزو سوره است، هم چنین علمای امامیه و از صحابه، علی ـ علیه السلام ـ و
ابن عباس و عبداللّه بن عمرو ابوهریره و از تابعین سعیدبن جبیر و عطا و
زهری و ابن المبارک این عقیده را برگزیده اند.
پس از مجموع گفته ها استفاده می شود که حتّی اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بسم اللّه را جزو سوره می دانند.[9]
نویسنده ی تفسیر کبیر فخر رازی نیز
حدود هفده دلیل برای جزء قرآن و سوره بودن آیه« بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » می آورد و می گوید: به حد تواتر رسیده است که «
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » کلام خداست که بر پیامبر ـ صلی
الله علیه وآله ـ نازل شد و در قرآن ثابت است.
ایشان آورده اند: علما و قراء مدینه
و بصره و فقهای کوفه « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را جزو
سوره ی فاتحه نمی دانند; و قراء مکه، کوفه و اکثر فقهای حجاز آن را آیه ای
از فاتحه می دانند.
ما در این مقال ده دلیل را از تفسیر کبیر ذکر می کنیم که « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » جزو سوره است:
1ـ شافعی از ام سلمه روایت کرده است که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ سوره ی فاتحه الکتاب را قرائت نمود و « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را آیه ای و « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» را آیه ای و « الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را آیه ای و « مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ » را آیه ای و « إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» را آیه ای و« اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ » را آیه ای و « صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلا الضَّالِّینَ » را آیه ای شمردند. در این حدیث تصریح شده است که « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» جزو فاتحه است.
2ـ ابی هریره نقل
نموده از پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ که فرمود: فاتحه الکتاب هفت آیه
دارد: اولی آن « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » است;
3ـ ثعلبی از جابر
بن عبدالله نقل می کند که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ از من سؤال نمود
که هنگام نماز چه می گویی؟ گفتم: « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ
الْعَالَمِینَ»فرمود: بگو: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »
4ـ « بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » در قرآن مکتوب شده است و هر چه که از
قرآن نباشد، نوشته نمی شده است; چرا که آن ها (صحابه) منع کردند از نوشتن
اسامی سور در قرآن و منع کردند از علامات بر اعشار و اخماس و علت این بود
که؛ غیر قرآن در قرآن خلط نشود; پس اگر « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ
الرَّحِیمِ » از قرآن نمی بود وارد قرآن نمی کردند (مکتوب در قرآن نمی شد)
وقتی که همه ی صحابه و علماء بعد از آن ها اجماع دارند بر نوشتن آن در
قرآن، پس از قرآن می باشد.
5ـ مسلمانان اجماع
دارند که آن چه ما بین دفتین است، کلام خداست و « بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » موجود بین دفتین است; پس واجب است که او را از
کلام خدا بدانیم و از سُور قرآن.
6ـ اکثر علما اتفاق دارند که سوره ی فاتحه هفت آیه دارد که « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » اولی آن است.
پییامبر (ص) فرمودند بزرگ ترین آیه در قرآن « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» است
7ـ خواندن « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » قبل از فاتحه واجب است; پس واجب است که آیه ای از قرآن باشد.
8ـ پیامبر ـ صلی
الله علیه وآله ـ از ابی بن کعب سؤال نمود: بزرگ ترین آیه در قرآن کدام
است؟ گفت: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » پیامبر ـ صلی الله
علیه وآله ـ کلامش را تصدیق فرمود.
9ـ معاویه در مدینه
در زمان حکومتش برای مردم نماز جماعت خواند و « بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را هنگام نماز نگفت. بعد از نماز، فریاد مهاجران
و انصار از اطراف بلند شد. گفتند: آیا فراموش کردی؟
اولِ قرآن را باز کن« بِسْمِ
اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » است. معاویه نماز را دوباره خواند با «
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »
این خبر دلالت بر اجماع صحابه بر این است که « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » از قرآن و از فاتحه می باشد.
10ـ سایر پیامبران
هنگام شروع نمودن کارها « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » می
گفتند; پس بر پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ ما این کار واجب است. وقتی بر
پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ واجب باشد که در آغاز هر « بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » بگوید بر ما هم واجب می شود. وقتی که در حق ما
وجوب ثابت باشد پس آیه ای از فاتحه است. حضرت نوح وقتی سوار کشتی می شد
گفت: « وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ[10]؛
او گفت: به نام خدا بر آن سوار شوید! و هنگام حرکت و توقف کشتى، یاد او
کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است!»و حضرت سلیمان در نامه ای که
برای بلقیس نوشت با این جمله شروع نمود: « إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ[11]؛ این نامه از سلیمان است، و چنین مىباشد: به نام خداوند بخشنده مهربان » [12]
گذشته از همه ی این ها سیره ی مسلمین
همواره بر این بود که هنگام تلاوت قرآن بسم اللّه را در آغاز هر سوره ای
می خواندند، و متواتراً نیز ثابت شد، که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ آن
را نیز تلاوت می فرمود. چگونه ممکن است چیزی جزو قرآن نباشد و پیامبر و
مسلمانان همواره آن را ضمن قرآن بخوانند و بر آن مداومت کنند.
در میان علمای اهل سنّت از جمله احمد
حنبل ـ فقیه معروف اهل تسنن ـ و بعضی از قاریان کوفه نقل می کنند که آن ها
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را جزو سوره ی حمد می دانستند،
نه جزء سایر سوره ها. این احتمال بسیار سُست و ضعیف به نظر می رسد; زیرا
مفهوم و محتوای « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » نشان می دهد
که برای ابتدا و آغاز هر سوره است. در حقیقت این جمود و تعصب شدید است که
ما بخواهیم برای ایستادن روی حرف خود هر احتمالی را مطرح کنیم و آیه ای هم
چون « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » را که مضمونش فریاد می زند
سرآغازی است برای بحث های بعد از آن، آیه ای مستقل و بریده از ما بعد
بپنداریم.[13]
تنها در سوره ی برائت « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ
الرَّحِیمِ » نیآمده است و این به گفته ی حضرت علی ـ علیه السلام ـ به
خاطر آن است که « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »کلمه ی امان
دادن و رحمت است و برائت و اعلام تنفر و دشمنی با کفار و مشرکین، با رحم
سازگار نیست.
تفاوت بین رحمن و رحیم
صفت
رحمان اشاره به رحمت عام خداست که شامل دوست و دشمن، مؤمن و کافر و
نیکوکار و بدکار می باشد; زیرا می دانیم (باران رحمت بی حسابش همه را
رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده) همه ی بندگان از مواهب گوناگون
حیات بهره مندند و روزی خویش را از سفره ی گسترده ی نعمت های بی پایانش
بهره می گیرند، این همان رحمت عام او است که پهنه ی هستی را در برگرفته و
همه گان در دریای آن غوطه ورند.
رحیم اشاره به رحمت خاص پروردگار است
که ویژه ی بندگان مطیع ، صالح و فرمان بردار است; زیرا آن ها به حکم ایمان
و عمل صالح، شایستگی این را یافته اند که رحمت ،بخشش و احسان خاصّی که
آلودگان از آن سهمی ندارند. بهره مند گردند.[14]
==============================
پی نوشت ها:
[1]. هود/ 41.
[2]. نمل/ 30.
[3]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، قم، انتشارات مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ج 1، ص 13.
[4]. تفسیر نور. ج 1، ص 13 ـ 14.
[5]. علق/ 1.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر ، تفسیر نمونه، دارالاسلامیه، چاپ بیست هشتم، پاییز 1371، ج 1، ص 15.
[7]. همان، ص 17.
[8]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، قم، انتشارات مؤسسه در راه حق، چاپ دوم، ج 1، ص 14 .
[9]. مکارم شیرازی، تفسیرنمونه ،ج 1،ص 17 .
[10]. هود/ 41.
[11]. نمل/ 30.
[12]. محمدبن عمر فخر رازی، تفسیر کبیر، قاهره، انتشارات عبدالرحمن محمّد، ج 1، ص 195 .
[13]. مکارم شیرازی، تفسیرنمونه ،ج 1،، ص 18 .
[14]. تفسیر نمونه، ج 1، ص 22.
منبع: andisheqom.com