اذان و اقامه در گوش نوزاد گفتن چه فایده ای دارد؟
رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله و سلّم :
یا علیُّ ، إذا وُلِدَ لکَ غُلامٌ أو جاریةٌ فأذِّنْ فی اُذنِه الُیمنى وأقِمْ فی الیُسرى ؛ فإنّه لا یَضُرُّهُ الشّیطانُ أبدا .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
یا
على ! هرگاه پسرى یا دخترى برایت به دنیا آمد در گوش راست او اذان بگو و
در گوش چپش اقامه ؛ در این صورتشیطان هرگز به او گزندى نمىرساند .
تحف العقول : 13 منتخب میزان الحکمة : 18
الإمام الصادق علیهالسلام
-
فیما یُفعَلُ بِالمَولودِ إذا وُلِدَ: مُرُوا القابِلَةَ أو بَعضَ مَن
یَلیهِ أن تُقیمَ الصَّلاةَ فی اُذُنِهِ الیُمنى ؛ فَلا یُصیبَهُ لَمَمٌ
ولا تابِعَةٌ أبَداً .
امام صادق علیهالسلام
-
در باره آنچه باید پس از زاده شدن کودک برایش انجام داد: به ماما یا یکى
از دیگر کسانى که نزدیک کودک است ، بگویید در گوش راست او «اقامه» بگوید
تا در نتیجه ، هیچگاه به دیوانگى و جن زدگى گرفتار نیاید .
الکافی ، جلد 6 ، صفحه 23 ، حدیث 2 عن حفص الکناسى دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 676
الکافی عن أبی یحیى الرازی عن الإمام الصادق علیهالسلام :
إذا وُلِدَ لَکُمُ المَولودُ ، أیُّ شَیءٍ تَصنَعونَ بِهِ؟
قُلتُ : لا أدری ما نَصنَعُ بِهِ .
قالَ : خُذ عَدَسَةَ جاوَشیرَ
فَدُفهُ بِماءٍ ، ثُمَّ قَطِّر فی أنفِهِ فِی المِنخَرِ الأَیمَنِ
قَطرَتَینِ ، وفِی الأَیسَرِ قَطرَةً واحِدَةً ، وأذِّن فی اُذُنِهِ
الیُمنى وأقِم فِی الیُسرى ، تَفعَلُ بِهِ ذلِکَ قَبلَ أن تُقطَعَ
سُرَّتُهُ ؛ فَإِنَّهُ لا یَفزَعُ أبَداً ولا تُصیبُهُ اُمُّ الصِّبیانِ .
الکافى
- به نقل از ابو یحیى رازى: امام صادق علیهالسلام فرمود : «چون کودکتان زاده شود ، با او چه مىکنید؟»
گفتم : نمى دانم چه کنیم .
فرمود : «به اندازه یک عدس ، گاوْشیر
بردار و آن را در آب ، حل کن . سپس ، از آن ، دو قطره در سوراخ راست بینى
و یک قطره در سوراخ چپ بینى وى بچکان و در گوش راست او اذان و در گوش چپ
او اقامه بگوى . این کار ، پیش از آن که ناف نوزاد را ببُرند ، برایش
انجام شود ؛ چرا که در این صورت ، هرگز پریشانى نبیند و به اُمّ صِبیان
مبتلا نشود .
الکافی
، جلد 6 ، صفحه 23 ، حدیث 1 ، تهذیب الأحکام ، جلد 7 ، صفحه 436 ، حدیث
1738 ، دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 676 امّ صبیان ، یعنى بادى که بر
اشخاص ، عارض شود و گاه نیز به سبب آن از هوش بروند . همچنین گفته شده که
امّ صبیان ، نوعى جنّ است که کودکان را مىآزارد . در فارسى ، امّ صبیان ،
برابرْ نهاده مادر دیو و همچنین دیوزدگى دانسته شده است (واژهیاب ، جلد 1
، صفحه 216). م .
منبع:hadithcity.com
کیفیت شهادت حضرت زهرا (س)
با
وجود سفارش آن حضرت به نهان داشتن شرایط جسمى و وضعیت روحى اش پس از آن
رویدادهاى تلخ، و با وجود رازدارى امیر مؤمنان، سرانجام خبر بیمارى بانوى
بانوان در مدینه منتشر گردید و همگان از شرایط آن حضرت آگاه شدند. لازم به
یادآورى است که فاطمه علیهاالسلام از بیمارى سختى شکایت نداشت که غیرقابل
مداوا برسد، بلکه آنچه او را سخت رنج مى داد و پیکرش را آب مى کرد،
امواج دردها و مصیبتها و رنجهایى بود که هر روز بر آن افزوده مى شد و این
فشارها بود که بر رنج و بیمارى برخاسته از صدمات وارده در یورش به خانه
اش، کمک مى کرد تا بانوى سرفراز گیتى را به بستر شهادت بکشاند.
در کنار اینها فشار سوگ پدر و گریه
بسیار بر آن حضرت نیز از عواملى بود که باعث شدت بیمارى و زوال شادابى و
طراوت از خورشید جهان افروز وجود او مى شد و باید ستم و خشونت و مواضع
ناجوانمردانه ى برخى از مسلماننماها و نیز تحول ارتجاعى در سیستم سیاسى
و دگرگونى کارها و تغییر اوضاع و شرایط به سود ارتجاع و جاهلیت را نیز از
عواملى برشمرد که فشار دردها و رنجها را هر لحظه بیشتر مى ساخت و خورشید
وجود اندیشمندترین و آزاده ترین بانوى جهان هستى را بسوى افق مغرب پیش مى
برد.
احادیثی در باب دعا و مناجات
عاجزترین مردم
1ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :
عاجز و ناتوان ترین افراد کسى است که از دعا و مناجات با خداوند ناتوان و
محروم باشد، و بخیل ترین اشخاص کسى خواهد بود که از سلام کردن خوددارى
نماید.
أمالى طوسى: ج 1، ص 87، بحارالأنوار: ج 90، ص 291، ح 11
دعای دل غافل
2- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : بدانید که خداوند، دعایی را که از دلی غافل و بی خبر باشد ،نمی پذیرد.
بحارالانوار، ج31، ص321
زکات اعمال
3- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : صلوات فرستادن شما بر من، دعای شما را مستجاب می گرداند و زکات اعمال شماست.
البحار، ج22، ص
ادامه مطلب ...
حضرت زینب را در 14 جمله بشناسیم
نام نهادن زینب علیها السلام
چشم
اهل مدینه، روزی به جمال زینب کبری روشن شد که پیامبر گرامی اسلام صلی
الله علیه و آله در سفر بودند. فاطمه زهرا علیها السلام به امیر مؤمنان
علیه السلام عرض کردند: چون پدرم در مسافرت هستند، نامی برای این دختر
برگزین. علی علیه السلام فرمودند: من بر پدرت پیشی نمی گیرم. صبر میکنیم
تا رسول خدا صلی الله علیه و آله از سفر باز گردند.
پس از بازگشت رسول خدا صلی الله علیه
و آله از ایشان خواستند تا نامی برای نو رسیده انتخاب کنند. پیامبر
فرمودند: فرزندان فاطمه اگرچه اولاد من هستند، ولی امر آنها با خدا است و
من منتظر دستور الهی میمانم. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند
میفرماید: نام این دختر را زینب بگذارید، چرا که این نام را در لوح محفوظ
نوشتهایم.
ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
تولد زینب(س) و گریه پیامبر بر مصایب آن
حضرت
زینب کبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان
گشود. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا (ص) رسید. رسول خدا (ص) براى
دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه
(س) فرمود:(دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم ).
فاطمه
(س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و
آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزیزش را در
آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه
(ص) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالى که شدیدا ناراحت بود از پدر
پرسید: پدرم ، چرا گریه مى کنى ؟!
رسول خدا (ص) فرمود: (گریه ام به این
علت است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى
خواهد داشت، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتى دردناکى رو به رو مى
شود و چه مصیبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى
کند).
زمینهسازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی
مسلمان ها باید اینگونه باشند
عبدالاعلی، پسر اعین، از کوفه عازم مدینه بود.
دوستان و پیروان امام صادق(ع) در کوفه فرصت را مغتنم شمرده مسائل زیادی که
مورد احتیاج بود، نوشتند و به عبدالاعلی دادند که جواب آنها را از امام
بگیرد و با خود بیاورد. ضمنا از او درخواست کردند که یک مطلب را شفاهی از
امام بپرسد و جواب بگیرد، و آن مربوط به موضوع حقوقی بود که یک نفر مسلمان
بر سایر مسلمانان پیدا می کند.
عبد الاعلی وارد مدینه شد و به
محضر امام رفت. سوالات کتبی را تسلیم کرد و سوال شفاهی را نیز مطرح نمود،
امام بر خلاف انتظار او به همه سوالات جواب داد، مگر درباره ی حقوق مسلمان
بر مسلمان.
عبدالاعلی آن روز چیزی نگفت و بیرون رفت. امام در روزهای دیگر هم یک کلمه در این باره نفرمودند.
عبدالاعلی عازم خروج از مدینه شد و برای خداحافظی به محضر امام رفت، فکر کرد مجددا سوال خود را طرح کند؛ عرض کرد:
یا ابن رسول الله! سوال آن روز من بی جواب ماند.
ادامه مطلب ...
راهی برای گشایش در زندگی +پاسخ آیتالله بهجت
بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایشهای معنوی و مادی بوده است.
اکثر
گرفتاریهایی که انسان به آن مبتلا میشود، به واسطه گناه است، زیرا به
کار نگرفتن نعمتهاى خداوند در مسیرى که او مىپسندد و صرف کردن آنها در
معصیت خداوند نشانه کفران نعمتها است.
خداوند راه توبه و استغفار
را برای همه باز گذاشته است و میفرماید: «وَ تُوبُوا اِلَى اللهِ جَمیعاً
اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، اى مؤمنان! همگى با هم
به سوى خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.(۱)
همچنین راه
بازگشت به سوى خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهى و
استغفار، سپس فرمان به توبه مىدهد: «وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ
ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛ از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن
توبه کرده و به سوى او باز گردید.(۲)
ادامه مطلب ...
چهره واقعی نکیر و منکر به چه صورت است؟
صورت نکیر و منکر در شب اوّل قبر متفاوت است. برای کفار و اهل معصیت به
صورتی بسیار وحشتناک و ترسناک ظاهر می شوند و برای مؤمن با چهره خوب و
خوشحال کننده.
ابابصیر به حضرت صادق(ع) عرض کرد: فدایت شوم! نکیر و منکر بر مؤمن و کافر با یک چهره وارد می شوند؟ فرمود: نه.
در
روایت آمده که شب اوّل قبر، برای مؤمنان و نیکوکاران دو فرشته با نام های
بشیر و مبشر (که گویای چهره زیبای آن دو است، می آید و بشارت روح و ایمان
می دهد، امّا برای کافران و بدکاران، دو فرشته به نام های نکیر و منکر می
آید (که گویای چهره نازیبای آن دو است) و حامل عذاب الهی هستند.
منبع:بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۶۴.
آخرین دونده
در
سال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. مسابقه دوی ماراتن
لحظات آخر را سپری می کند. نفر اول، یک دونده از اتیوپی، از خط پایان می
گذرد. در همین حال دوندگان بعدی از راه می رسند و از خط پایان می گذرند.
مراسم اهدای جوایز برگزار می شود و جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک می
کنند اما بلند گوی استادیوم اعلام می کند که هنوز یک دونده دیگر باقی
مانده و از خط پایان نگذشته است. چند هزار نفر در استادیوم باقی می مانند
و انتظار رسیدن نفر آخر را می کشند. مدتی بعد اعلام می شود که او دوندهای
از تانزانیا به نام جان استفن آکواری است که در اوایل مسابقه افتاده است و
زانویش آسیب دیده است.
ساعت 45: 6 عصر است و بیش از یک ساعت از زمان
عبور نفر اول از خط پایان می گذرد. دونده ای تنها، لنگ لنگان با پای زخمی
و بانداژ شده وارد استادیوم می شود. با ورود او به استادیوم، جمعیت حاضر
از جا بر می خیزند و با کف زدن و با صدایی بلند او را تشویق می کنند انگار
که او برنده مسابقه است! او از خط پایان می گذرد. خبرنگاری به او نزدیک می
شود و از او می پرسد: «چرا با این درد و جراحت و در شرایطی که نفر آخر
بودید و شانسی برای برنده شدن نداشتید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟»
آکواری
می گوید: «من فکر نمی کنم شما درک کنید. مردم کشورم مرا 9000 مایل تا
مکزیکو سیتی نفرستاده اند که فقط مسابقه را شروع کنم. آنها مرا فرستاده
اند که مسابقه را به پایان برسانم.»
نام نفر اول مسابقه دوی ماراتن،
دونده اتیوپیایی برنده مدال طلای مسابقه، چیست؟ احتمالاً به جزمستندات
نتایج مسابقه المپیک سال 1968، در جای دیگری ثبت نشده است و با جستجو در
اخبار و اینترنت هم، آن را نخواهید یافت.
برنده مسابقه کیست؟ جان
استفن آکواری. چرا؟ زیرا او ارزشی را به ما یادآور می شود که خیلی
ارزشمندتر و تحسین برانگیزتر از چیزی مانند نفر اول شدن است؛ پشتکار و
استقامت.
او درس بزرگی به ما می آموزد و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه
است. او یک لحظه به این فکر نمی کند که نفر آخر است و شانسی برای نفر دوم
یا سوم شدن هم ندارد.