الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

معنای "کن فیکون" چیست؟

معنای "کن فیکون" چیست؟



از طرفی می گوییم که خداوند می فرماید کن فیکون باشد پس می شود ؛ یعنی بدون نیاز به اسباب ، خداوند خلق می کند و از طرفی هم می گوییم ابا الله ان یجری الامور الا باسبابها
این دو چه طور قابل جمع هستند؟


خداوند دو نوع می آفریند و این دو نوع هریک برای آفرینش چیزهای خاصی هستند که با ذکر مثال بیان می کنیم:

1- با امر خدا (که با امر خدا به یکباره به وجود می آید) کن فیکون یعنی ایجادش می کند ، مثل روح (سوره اسرا آیه 85) و جهان هستی و قوانین حاکم برآن که شامل علت و معلول هم می شود. (قرآن می فرماید اگر خدا گفت موجود شو بی درنگ موجود می شود) یعنی مایه آفرینش اولیه جهان هستی و روح این گونه به وجود آمده است.
  ادامه مطلب ...

8 خاصیت ذکر خدا

8 خاصیت ذکر خدا


آثار ذکر

«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانی دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است. در این جا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:


1- مورد یاد خدا قرار گرفتن

 

«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ» (1) مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید.

 

ذکر خدا معنای وسیع و مصادیق فراوانی دارد. انسانی که در تمامی لحظات زندگی به یاد ذات پاکی است که سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیک‌ها می‌باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاک و روشن می‌سازد، خداوند نیز در تمامی مراحل زندگی و در اوج مشکلات و سختی‌ها او را تنها نمی‌گذارد.

 

ادامه مطلب ...

دعا در بهبود بیماران چه نقشی دارد؟

دعا در بهبود بیماران چه نقشی دارد؟


دعا در بهبود بیمار نقش تعییین کننده اى دارد و بسیارى از مردم اثرات شگفت انگیز دعا را در شفاى بیمارى هاى غیر قابل درمان با چشم خود دیده و آن را تجربه کرده اند. البته روشن است که این سخن به معناى نادیده گرفتن طب و دارو و جایگزینى دعا نیست. اما مى توان از دعا به عنوان عامل معنوى در کنار عوامل مادى یاد کرد.


سابقة دعا درمانى همچون استفادة بشر از داروهاى گیاهى و شیمیایى قدمتى طولانى دارد و انسان ها در اثر تعالیم آسمانى همواره از دعا براى تسکین آلام خود بهره مى جستند. تأثیر دعا ازن این طریق قابل توجیه است، زیرا دعا یک نوع تلقین است و در حال حاضر یکى از روش هاى درمان، تلقین به بیمار محسوب مى شود.


گفته شده »گوئه» که طب نخوانده بودو در گذشته احضار ارواح مى کرد، ضمن این عمل به قدرت فوق العادة روح پى برد، آن گاه امراض علاج ناپذیر را پس از اظهار عجز همة پزشکان نامی، با اسلوب خاصى معالجه مى کرد. ا 

ادامه مطلب ...

احادیثی درباره غیبت

احادیثی درباره غیبت

احادیثی درباره غیبت

حضرت محمد (ص) : هرکه مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند ، خداوند تعالی چهل روز و شب نماز و روزه او را قبول نکند ، مگر اینکه کسی که غیبتش را نموده از وی در گذرد.  جامع الاخبار صفحه ۱۰۹


----------------------------------------
 امام صادق (ع) : غیبت ،حسنات ( خوبی ها و نیکی ها ) را از بین می برد همانطور که آتش هیزم را از بین می برد. خداوند بزرگ به موسی وحی می فرمود : غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند نخستین کسی است که وارد آتش می گردد.  بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۲۵۷ حدیث ۴۸


----------------------------------------
امام صادق (ع) : غیبت نکن که غیبتت می کنند ( غیبت کسی را نکن که غیبتت می کنند ) برای برادرت چاه مکن که در آن می افتی چون همانطور که برخورد می کنی با تو برخورد میشود. ( هر جوری رفتار کنی همانطور باخودت رفتار می کنند ) بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۲۴۸ حدیث ۱۶  ادامه مطلب ...

تکلیف اعمال دست و پا شکسته ما چیست؟

تکلیف اعمال دست و پا شکسته ما چیست؟



اینکه خداوند می‌فرماید فقط اعمال پرهیزکاران را می‌پذیرد! سبب یأس و دلسردی افراد عادی و گناهکاران نمی‌شود؟

قرآن می‌فرماید: «خداوند فقط از پرهیزکاران می‌پذیرد». اگر این‌گونه است، کسی که تازه شروع به جهاد با نفس کرده باشد و تا رسیدن به تقوا مدت زمانی طول می‌کشد، در این فاصله حکم اعمال خیر او چگونه است؟ آیا مقبول درگاه حق تعالی واقع می‌شود یا خیر؟

در داستان فرزندان حضرت آدم(علیه السلام) از میان قربانی آن دو، تنها قربانى هابیل مورد قبول پروردگار قرار گرفت و قربانى قابیل پذیرفته نشد.

قرآن در جریان نقل این داستان می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین»؛[1] خدا تنها از پرهیزکاران مى‌‏پذیرد!
 

ادامه مطلب ...

موقع قرائت قرآن چگونه بنشینیم!

موقع قرائت قرآن چگونه بنشینیم!



این همه سفارشی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) نسبت به اهل بیت و قرآن کرده اند را تا چه اندازه جامه عمل پوشاندیم؟

مسلمانان به دو فرقه‌ی شیعه و سنی تقسیم شدند .


در اهل سنت از همان ابتدا عترت کنار گذاشته شد، به تعبیر خودشان «حسبنا کتاب الله» یعنی کتاب خدا ما را کفایت می‌کند و دیگر نیازی به اهلبیت نداریم هر چند به همان قرآن هم عمل نکردند زیرا ؛ لازمه عمل به قران تمسک به اهل بیت بود، که در اینجا بحث در آن نداریم.

اما شیعه: در نزد شیعیان اهلبیت از جایگاهی رفیع برخوردارند هر چند شاید به مرحله عمل که برسیم آنچنان که به زبان می‌آوریم نباشیم، اما در مورد قرآن نیز نسبت به اهلبیت محجورتر مانده است زیرا ابتدائی‌ترین مرحله که در آیه‌ی شریفه‌ «وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید. (اعراف/ 204) می‌فرماید را هم رعایت نمی‌کنیم.
  ادامه مطلب ...

حدیثی تکان دهنده از پیامبر(ص):یازده نفری که به بهشت نمیروند

حدیثی تکان دهنده از پیامبر(ص):یازده نفری که به بهشت نمیروند

 



رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: خداى عز و جل بهشت را از دو نوع خشت آفرید؛ یک خشت طلا و یک خشت نقره، دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزه‌‏اش را لولو و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض کرد خدایى نیست به جز تو؛ خداى زنده و پایدار؛ سعادت‌ مند آن‌کسی است که در من جاى دارد. پس خداى عز و جل فرمود: به عزت، بزرگى، شکوه و بلندى مقامم سوگند که به بهشت داخل نمی‌شود دائم الخمر، خود فروش، سخن چین، بى‌‏غیرت در باره همسر، کسى که پیوند خویشاوندى را بریده باشد و... .


«خصال، ج ‏2، ص 436»

   ادامه مطلب ...

داستان زندگی حضرت شعیب

داستان زندگی حضرت شعیب



شعیب(ع) یکى از چهار پیامبران عرب است که عبارتند از: هود، صالح، شعیب، و حضرت محمد(ص). نقل شده که شعیب(ع) از جنبه فصاحت و بلاغت و برخورد پسندیده و مناسب وى در مورد دعوت مردم به ایمان به رسالت خویش، (خطیب پیامبران) نامیده شده است.

 

امّت آن حضرت، اهالى مَدْیَن بودند که شهرى است در سرزمین <معان» از نواحى شام که از سمت حجاز نزدیک دریاچه لوط قرار دارد. مردم آن دیار عرب بوده و از آنجا که شهر آنان بر سر راه کاروان‏هاى بازرگانى قرار داشت، به تجارت و بازرگانى اشتغال داشتند.


گمراهى اهل مَدْیَن
مردم مدین به خدا ایمان نداشته و غیر او را پرستش مى‏ کردند و از نظر اخلاق بدرفتارترین مردم به شمار مى ‏آمدند و در دادوستد کم فروشى مى‏ کردند. خداوند شعیب(ع) را، که فردى از خود آنان بود، به سویشان فرستاد. وى آنها را به پرستش خداى یگانه دعوت کرد و خداى متعال اورا با معجزات خویش، پشتیبانى و حمایت فرمود.

   ادامه مطلب ...

نگاهی به سفر غریب مرگ و قیامت !

نگاهی به سفر غریب مرگ و قیامت !


مردم! شما چونان مسافران در راهید که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید. دنیا، خانه اصلی شما نیست؛ پس به جمع ‏آوری زاد و توشه بپردازید. آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد؛ پس به خود رحم کنید ...

در نظر سطحى، مرگ نابودى انسان است و زندگى او تنها به همین زندگى چند روزه و در میان زایش و درگذشت محدود می باشد، اما اسلام مرگ را انتقال انسان از یک مرحله زندگى به مرحله دیگرى تفسیر می کند. به نظر اسلام، انسان زندگانى جاویدانى دارد که پایانى براى آن نیست و مرگ که جدایى روح از بدن است، وى را به مرحله دیگرى از حیات وارد می کند که کامروایى و ناکامى در آن، بر پایه نیکوکارى و بدکارى در مرحله زندگى پیش از مرگ استوار می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «گمان مبرید که با مردن نابود می شوید؛ بلکه از خانه اى به خانه دیگرى منتقل می شوید».(1)
  ادامه مطلب ...

آیا زن و شوهر در حج نسبت به یک دیگر نامحرم هستند؟

آیا زن و شوهر در حج نسبت به یک دیگر نامحرم هستند؟


آیا این مطلب صحیح است که وقتی زن و شوهر به حج می روند، نسبت به یک دیگر نامحرم می شوند؟ 
پاسخ اجمالی
زن و شوهر در ایام حج و حتی در حال احرام با هم دیگر نامحرم نیستند. بله آنها در حال احرام نمی توانند روابط زناشویی داشته باشند و از همدیگر لذت جنسی ببرند. توضیح اینکه: در مناسک حج محرماتی بیان شده است. این محرمات (غیر از شکار حیوانات وحشی و کندن گیاه و درخت که مربوط به خود مکه و حرم است[1] ) ربطی به حضور در مکه ندارد، بلکه بر محرم حرام  است (چه داخل مکه باشد یا نباشد)؛ یعنی شخص محرم باید از آنها پرهیز نماید.

از جمله محرّماتی که بر شخص محرم حرام است آن است که زن و مرد نمی توانند جماع کند و همچنین بوسیدن، و دست بازى کردن، و نگاه به شهوت، بلکه، هر نحو لذت و تمتّعى بردن از هم دیگر حرام است. و این عمل موجب کفاره است[2] و کفاره آن هم بنا بر احتیاط واجب یک شتر است.[3]

این حرمت تا زمانی که انسان طواف نساء و نمازش را بجای نیاورده ادامه دارد و بعد از انجام ایندو است که زن و مرد بر همدیگر حلال مى‏شوند.[4]

======================
[1] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 198، م 478، نشر مشعر، چاپ چهارم، تهران- إیران 1416 هـ ق‏؛ مجلسی، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح الفقیه، ج ‏8، ص 316، مؤسسة إسماعیلیان، چاپ دوم، قم، 1414 هـ ق.‏
[2] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 154 و 155.
[3] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 156.
[4] مناسک حج (المحشى للإمام الخمینی)، ص 98، م  180.