ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
گروهی از یهودیان و مسیحیان بر این باورند که چون دوستدار خداوندِ سبحان هستند، عذاب نمیشوند: (وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاۆُهُ قُلْ فَلِمَ یعَذِّبُکمْ بِذُنُوبِکم ...) (1)
آنان به موازاتِ این ادّعا، بر سه عقیده ی دیگر به قرار زیر هستند:
-
«آتش تنها «مسّ و برخوردی» با ما دارد»؛ آن هم، برای ایّامی کمشمار و
حداکثر هفت یا چهل روز و از سویی دیگر، فقط با گروهِ گوسالهپرست از یهود،
وگرنه دخول در آتش در کار نیست: (وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیاماً مَعْدُودَةً ...)(2)
- «بهشت تنها از آن اهل کتاب است و دیگران از آن سهمی ندارند»: (وَ قالُوا لَنْ یدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری ...)(3)
- «نیاکان ما که پیامبر بودند؛ شفاعتمان را بر عهده میگیرند.»
پاسخ قرآن به این شبهه، حول دو محورِ اساسی به قرار زیر است:(4)
1 ـ طلبِ دلیل نقلی و عقلی
قرآن
کریم چنین پنداری را غیر برهانی و صرف آرزو میداند و از یهودیان و
مسیحیان ، دلیلِ نقلی طلبیده و می فرماید : آیا بین شما و خداوند قول و
قراری بوده و از خداوند عهدی گرفته اید که عذابتان نکند: (... قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً …) (5)
در جایی دیگر خداوند از آنان برهانِ عقلی میطلبد و می فرماید که اگر دلیلی برای اثبات ادّعایتان دارید بیاورید: (... تِلْک أَمانِیهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکمْ إِنْ کنْتُمْ صادِقین) (6)
2 ـ ارائه ی دلیلِ عقلی
در
پاسخ به این شبهه که «نیاکان ما که پیامبر بودند؛ شفاعتمان را بر عهده
میگیرند» خداوند میفرماید: چنین نیست که قیامت مانند دنیا باشد. یقیناً
در قیامت، هیچ یک از شفاعت، فدیهپذیری و نصرت نیست (7): (... وَ لا یقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یۆْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ ینْصَرُون) (8) و شفاعت در آن زمان به اذن و اجازه ی پروردگار است.
امّا در برابرِ ادّعایِ محبّتِ یهودیان و مسیحیان نسبت به خداوندِ سبحان: (... نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاۆُه ...) (9) چهار جدال احسن (10) وارد شده است که به ارائه ی راهکارِ عملی با یهودیان و مسیحیان میپردازد.
این چهار جدال احسن از این قرارند: (11)
- چرا سخنِ فرستاده ی مرا نمیپذیرید؟
خداوندِ سبحان به آنان میفرماید: اگر شما محبّ من هستید؛ پس چگونه سخنِ فرستاده ی مرا نمیپذیرید و با او دشمنی میورزید؟
محبّ خدا کسی است که دوستدارِ دین و پیکِ خدا و پیروِ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) باشد: (قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یحْبِبْکمُ اللَّهُ ...) (12)
- چرا به عهد خویش وفادار نیستید و گناه میکنید؟
محبّ خدا بودن دو شرط دارد: حسن فعلی و حسن فاعلی. حسن فعلی، وفا به عهد خویش است و حسن فاعلی، تقواست.
آری وفادار به عهد و اهل ایمان و تقوا، محبوب حقاند: (بَلی مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقی فَإِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَّقینَ) (13) متّقی محبوب خداست؛ زیرا فضیلتی دارد که دیگران آن را ندارند.
- چرا با انجامِ معصیّت، کیفر میبینید؟
اگر
از احبّا و ابنای خداوند هستید، پس چرا معذّب بوده، مانند دیگران با
انجامِ معصیّت، کیفر میبینید: (... فَلِمَ یعَذِّبُکمْ بِذُنُوبِکمْ ...)
(14) شما هیچ فرقی با دیگران ندارید و اراده و مشیتِ مستقل و نهایی، در
اختیار خدای سبحان است؛ او هر کس را بخواهد میبخشد یا عذاب میکند و هر
انسانی در برابر عمل خود مسئول است: (...
بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ یغْفِرُ لِمَنْ یشاءُ وَ یعَذِّبُ
مَنْ یشاءُ وَ لِلَّهِ مُلْک السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَینَهُما وَ
إِلَیهِ الْمَصیر) (15)
- چرا آرزوی مرگ نمیکنید؟
دوست
حقیقی، مشتاق لقای دوست خود است. شرطِ صدق در این ادّعای یهودیان و
مسیحیان که از اولیاء و دوستان خدایند و نعمتهای آخرت ویژه ی آنهاست؛ تن
دادن به لوازم آن و از جمله، آرزوی مرگ است زیرا:
- محبّ و محبوب، علاقمند به دیدار یکدیگرند و راه رسیدن به دیدار خدا مرگ است.
-
لازمه ی یقین به متنعّم شدن از نعمتهای آخرت، حقیر دانستن نعمتهای دنیا
و دل کندن از آن و اشتیاق به آخرت است و راه رسیدن به آن نیز، مردن است.
- پس مرگ را آرزو کنید:
(قُلْ یا أَیهَا الَّذینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکمْ أَوْلِیاءُ
لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْت ...) (16)، پس چرا شما بیش از همه به دنیا علاقهمند و از مرگ گریزانید: (وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلی حَیاةٍ ...) (17) عدم تحقّق چنین آرزویی، از گناهانشان نشأت میگیرد: (وَ لَنْ یتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیدیهِمْ ...)
حریص بودن یهود بر حیات ناپایدار مادّی و در نتیجه آلوده شدن آنها به گناه، مانع چنان آرزویی بوده و علّت، هراس آنان از مرگ است: (وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلی حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکوا ...) (18) ولی این ترس برایشان سودی ندارد، زیرا بیتردید مرگ به سراغ آنان خواهد آمد: (قُلْ
إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکمْ ثُمَّ
تُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَینَبِّئُکمْ بِما
کنْتُمْ تَعْمَلُونَ) (19) و چون محبّت آنان به دنیا از همه بیشتر است؛ گناهانشان نیز بیش از دیگران است.
از
اینرو یهود از مشرکان نیز بدترند؛ زیرا با این که به آخرت معتقد بوده و
خود را اهل بهشت میپندارند؛ حرص و محبّتشان به دنیا از آنان بیشتر است.
متأسفانه
برخی از مسلمانان نیز به باور این که معصومین (علیهم السلام) شفاعت آنان
را در آخرت تضمین کرده اند، بی پروا گناه می کنند. اما این باوری اشتباه
است و معصومین (علیهم السلام) جز به اذن پروردگار هیچ بندهای را شفاعت
نمی کنند.
بارالها بر محمّد و آلش درود فرست و ما عاصیانِ معترف به گناه و پشیمانان از کرده خویش را در زمره ی شفاعت شوندگان قرار بده.
اللّهم صل علی محمدٍ و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان
=============================================
پی نوشت ها:
1. سورهء مبارکه ی مائده، آیه 18.
2. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه 80.
3. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه111.
4. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج 6، ص 200 و 201.
5. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه 80.
6. همان، آیه 111.
7. فضلالله، سیّد محمّد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج 2، ص 30.
8. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه 48.
9. سوره ی مبارکه ی مائده، آیه 18.
10. یعنی از آنچه مورد قبول رقیب و خصم است برای مقابله با وی استفاده شود.
11. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج 5، ص 595 و 596.
12. سوره ی مبارکه ی آلعمران، آیه ی 31.
13. همان، آیه ی 76.
14. سوره ی مبارکه ی مائده، آیه 18.
15. همان.
16. سوره ی مبارکه ی جمعه، آیه 6.
17. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه 96.
18. سوره ی مبارکه ی بقره، آیه 96.
19. سوره ی مبارکه ی جمعه، آیه 8.