ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
داستان
فدک یکى از غم انگیزترین و پرغوغاترین داستانهاى زندگى فاطمه بانوى
اسلام(س) خصوصاً، و اهل بیت علیم السلام عموماً، و تاریخ اسلام به طور
گستردهاى و عام است، که آمیخته با توطئههاى سیاسى، و فراز و نشیبهاى
فراوانى مىباشد و دریچهاى است براى حل قسمتى از معماهاى مهم تاریخ صدر
اسلام.
اما قبل از ورود در این بحث لازم است بدانیم:
«فدک چه بود و کجا بود؟»
«فدک»
به طورى که بسیارى از مورخان و ارباب لغت نوشتهاند قریه آباد و حاصل خیزى
بود در سرزمین «حجاز» نزدیک «خیبر» که میان آن و مدینه دو یا سه روز راه
بود، بعضى این فاصله را صدو چهل کیلومتر نوشتهاند و در آن چشمهاى جوشان و
نخلهاى فراوانى بود و بعد از خیبر نقطه اتکاء یهودیان در حجاز به شمار
مىرفت.
در اینکه چگونه «فدک» این آبادى خرم و
سرسبز به پیامبر اسلام(ص) منتقل شد، معروف چنین است که رسول خدا(ص) بعد از
آنکه از فتح خیبر بازگشت خداوند رعب و وحشت را در قلوب اهل فدک که از
یهودیان سرسخت بودند، افکند، آنها کسى را خدمت رسول خدا(ص) فرستادند، و با
او صلح کردند، در برابر اینکه نیمى از «فدک» را به آن حضرت(ص) واگذار
کنند، پیامبر(ص) از آنها پذیرفت و این صلح را امضاء فرمود.
به
این ترتیب «فدک» خالصه رسول اللّه(ص) شد، زیرا طبق طبق قرآن مجید چیزى که
به دست مسلمین بدون جنگ بیفتد منحصراً حق پیامبر(ص) است، و به صورت غنائم
جنگى تقسیم نمىشود و به این ترتیب پیامبر(ص) «فدک» را در اختیار گرفت و
درآمد آن را در مورد واماندگان در راه «ابن السبیل» و مانند آنها مصرف
مىکرد.
این سخن را «یاقوت حموى» در «معجم البلدان» و «ابن منظور اندلسى» در «لسان العرب» و عدهاى دیگر در کتابهاى خود آوردهاند.
«طبرى» نیز در تاریخ خود و «ابن اثیر» نیز در کتاب «کامل» به آن اشاره کردهاند.
این را نیز بسیارى از مورخان نوشتهاند که پیامبر(ص) در حیات خود «فدک» را به بانوى اسلام فاطمه زهرا(س) بخشید.
گواه
روشن این واگذارى اینکه بسیارى از مفسران از جمله مفسر معروف «جلال الدین
سیوطى» از علماى معروف اهل سنت در تفسیر «در المنثور» در ذیل آیه (16 سوره
اسراء) «و آت ذالقربى حقه» (حق نزدیکان را به آنها بده) از «ابوسعید خدرى»
نقل کرده که چون این آیه نازل شد رسول خدا(ص) فاطمه را طلبید و فدک را به
او بخشید، عبارت حدیث چنین است:
«لما نزل قوله تعالى: «و آت ذالقربى حقه اعطى رسول اللّه(ص) فاطمة فدکا»
هنگامى که سخن خداى متعال نازل شد که: «اى پیامبر) حق خویشاوندان نزدیک خود را بده رسول خدا(ص) به فاطمه(س) فدک را بخشید.
در ذیل همان آیه روایت دیگرى از «ابن عباس» به همین مضمون نقل شده است.
شاهد زنده دیگر بر این مدعا گفتار امیرمؤمنان على(ع) در نهج البلاغه درباره فدک است که مىفرماید:
«بلى کانت فى ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء، فشحت علیها نفوس قوم، و سخت عنها نفوس قوم آخرین، و نعم الحکم اللّه»:
«آرى
تنها از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، «فدک در دست ما بود، ولى گروهى بر
آن بخل ورزیدند، در حالى که گروه دیگرى سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، و
بهترین قاضى و داور خدا است».
این به خوبى نشان
مىدهد که در عصر پیامبر(ص) «فدک» در اختیار امیر مؤمنان على(ع) و فاطمه
زهرا(س) بود، ولى بعداً گروهى از بخیلان حاکم، چشم به آن دوختند، و على(ع)
و همسرش بانوى اسلام به ناچار از آن چشم پوشیدند، و مسلماً این چشم پوشى
با رضایت خاطر صورت نگرفت، چرا که در این صورت خدا به داورى طلبیدن و «نعم
الحکم اللّه» گفتن معنى ندارد.
از علماى بزرگ
شیعه نیز گروه عظیمى روایات مربوط به این قسمت را در کتب معتبر خود
آوردهاند که از میان آنها علماى زیر را مىتوان نام برد:
مرحوم
«کلینى» در «کافى»، و مرحوم «صدوق»، و مرحوم «محمد بن مسعود عیاشى» در
تفسیر خود و «على بن عیسى اربلى» در «کشف الغمة» و گروه عظیمى دیگر در کتب
تفسیر و تاریخ و حدیث، که ذکر همه آنها بسیار به طول مى انجامد.
اکنون ببینیم چرا و به چه دلیل «فدک» را از فاطمه سلام اللّه علیها گرفتند.
پینوشت ها:
1- معجم البلدان ماده فدک.
2- به کتاب «فدک» نوشته علامه سید محمد حسن قزوینى حائرى مراجعه شود که کتابى است در موضوعات خود جالب و جامع.
3- سوره حشر 59 آیه 6 و .
4- چون از آن پیغمبر(ص) بود.
5-
«در المنثور» جلد 4 ص 177 این حدیث را عدهاى از روات اهل سنت مانند
(بزار) و (ابویعلى) و (ابن مردویه) و (ابن ابى حاتم) از ابوسعید خدرى نقل
کرده، (به کتاب (میزان الاعتدال «جلد 2 ص 288 و «کنز العمال» جلد 2 ص 158
مراجعه شود).
6- «نهج البلاغة» نامه 45 (نامه معروف عثمان به حنیف).