الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

صبر اعجاز مانند علی ع

صبر اعجاز مانند علی ع

ﺻﺒﺮ ﻭ ﺣﻠﻢ ﺍﺯ ﺻﻔﺎﺕ ﻓﺎﺿﻠﻪ ﻧﻔﺴﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻨﻔﺲ ﻣﻌﺮﻑ ﻋﻠﻮ ﻫﻤﺖ ﻭ ﺑﻠﻨﺪﻯ ﻧﻈﺮ ﻭ ﻏﻠﺒﻪ ﺑﺮ ﺍﻣﻴﺎﻝ ﺩﺭﻭﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺴﻜﻴﻦ ﺩﺭﺩﻫﺎ ﻭ ﺁﻻﻡ ﺭﻭﺣﻰ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺻﺒﺮ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎﺋﻰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ .

ﺻﺒﺮ،ﺗﺤﻤﻞ ﺷﺪﺍﻳﺪ ﻭ ﻧﺎ ﻣﻼﻳﻤﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﺎ ﺷﻜﻴﺒﺎﺋﻰ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ ﻭ ﻳﺎ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﺮ ﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﻣﻌﺎﺻﻰ ﻭ ﻣﺤﺮﻣﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺖ ﺯﻳﻨﺖ ﺁﺩﻣﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺴﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺰﻳﻮﺭ ﺻﺒﺮ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ.

ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﺻﺒﻮﺭ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﻭ ﺣﻠﻴﻢ ﺑﻮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻭ ﺧﻮﺩ ﻣﺒﻴﻦ ﺣﺎﻻﺕ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﺣﺘﻰ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺻﺒﺮ ﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭﻯ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﺗﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺑﺘﺪﺍﺀ ﺑﻴﺸﺮﻣﻰ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩ .

ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺭ ﺣﻠﻢ ﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭﻯ ﺑﺤﺪ ﻛﻤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﺎ ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻳﻦ ﻭ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﻴﺪﻳﺪ ﺻﺒﺮ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺑﺨﺮﺝ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﺯ ﻫﻴﭻ ﺣﺎﺩﺛﻪ‏ﺍﻯ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩ.ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺤﻠﻢ ﺳﺘﻮﺩﻩ‏ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﻠﻢ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺗﺼﻨﻌﻰ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﮕﻰ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻭ ﺣﻴﻠﻪ‏ﮔﺮﻯ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻔﻆ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﺎﺩﻯ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺣﻠﻢ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺍﺧﻼﻗﻰ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺣﻴﺎﺀ ﺣﻖ ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺩﻳﻦ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺑﻮﺩ.

ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻏﺰﻭﺍﺕ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﻧﺞ ﻭ ﻣﺸﻘﺖ ﻛﺎﺭﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺳﺨﺘﻰ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻰ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﻭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﺩﻳﻦ ﺑﺎ ﻛﻤﺎﻝ ﺧﻮﺷﺮﻭﺋﻰ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ .

ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﻓﺘﻨﻪ‏ﻫﺎﺋﻰ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺣﻠﺘﺶ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺧﻼﻓﺖ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺼﺒﺮ ﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ،ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻧﻴﺰ ﻣﺼﻠﺤﺔ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻔﻆ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﺪﺕ 25 ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺳﺨﺘﻰ ﺻﺒﺮ ﻧﻤﻮﺩ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:ﻓﺼﺒﺮﺕ ﻭ ﻓﻰ ﺍﻟﻌﻴﻦ ﻗﺬﻯ ﻭ ﻓﻰ ﺍﻟﺤﻠﻖ ﺷﺠﻰ .ﻳﻌﻨﻰ ﻣﻦ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﻰ ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﮔﻮﺋﻰ ﺧﺎﺭﻯ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﺧﻠﻴﺪﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻰ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﻳﺶ ﮔﻴﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ.
 
ادامه مطلب ...

وقایع ماه ربیع ‏الاول

 وقایع ماه ربیع ‏الاول



وقایع ماه ربیع ‏الاول:
1- خارج شدن پیامبر اعظم از مکه و مخفی شدن آن حضرت در غار ثور در آغاز ربیع الاول.
2- رهسپار شدن پیامبر (ص) به سوی مدینه و آغاز هجرت آن بزرگوار به آن شهر.
3- ارتحال امام حسن عسگری در سن 28 سالگی در سال 260 ه.ق‏
4- آغاز امامت حضرت بقیة اللَّه اعظم در نهم ربیع الاول سال 260 ه.ق‏
5- ازدواج پیامبر (ص) با حضرت خدیجه «ام المومنین» در دهم ربیع الاول.
6- وفات عبدالمطلب در دهم ربیع الاول.
7- ورود پیامبر اعظم به مدینه در دوازدهم ربیع الاول.
8- میلاد پیامبر اکرم (ص) در سال عام‏ الفیل در هفدهم ربیع الاول.

 

اعمال ماه ربیع الاول
روز اوّل ماه ربیع الاول: علما گفته اند مستحب است، به شکرانه هجرت موفّقیت آمیز رسول خدا (صلى الله علیه وآله) این روز را روزه بگیرند و صدقه و انفاق و احسان نمایند، و همچنین زیارت آن بزرگوار، در این روز مناسب است. 
ادامه مطلب ...

برکات و اعمال ماه ربیع الاول

برکات و اعمال ماه ربیع الاول


ماه "ربیع الاول" همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛ به جهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست . در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است . زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و مى توان ادعا کرد از اول آفرینش ‍ زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است .


ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم با اندوه و اشک و ناله ،اشک ریختیم و دل تازه کردیم و با یاد عظمت آقا ابا عبدالله الحسین بزرگ شدیم، از خزان عفلت به برکت اشک های محرم و صفر به بهار رسیدیم و اکنون وقت آن است که در این بهار به یمن رویش دوباریمان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم.


ماه "ربیع الاول" همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛ به جهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست . در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است . زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و مى توان ادعا کرد از اول آفرینش ‍ زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است . چرا که او داناترین مخلوقات خداوند و برترین آنها و سرورشان و نزدیکترین آنها به خداوند و فرمانبردارترین آنها از او و محبوبترینشان نزد او مى باشد، این روز نیز برتر از سایر روزهاست . و گویا روزى است که کاملترین هدیه ها، بزرگترین بخشش ها، شاملترین رحمتها، برترین برکتها، زیباترین نورها و مخفى ترین اسرار در آن پى ریزى شده است .

  ادامه مطلب ...

اعمال روز بیست و هشتم صفر

اعمال روز بیست و هشتم صفر


اشهد ان محمد الرسول الله و اشهد ان مولانا علیا و ان فاطمه الزهرا سیدة نسائ العالمین و ابنائهم المعصومین حقا حجج الله


متن کامل زیارت حضرت رسول اکرم (ص )زیارت ازبعید:

اَشْهَدُ اَنْ ‏لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَ اَنَّهُ سَیِّدُ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ، وَاَنَّهُ سَیِّدُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ،اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَعَلى‏ اَهْلِ بَیْتِهِ الأَئِمَّةِ الطَّیِّبینَ پس بگو:

 

اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیلَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِىَ ‏اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِىَّ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَحْمَةَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَجیبَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خاتَِمَ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قآئِماً بِالْقِسْطِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فاتِحَ‏ الْخَیْرِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْوَحْىِ وَالتَّنْزیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُبَلِّغاً عَنِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السِّراجُ الْمُنیرُ،

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُبَشِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَذیرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُنْذِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللَّهِ الَّذى‏ یُسْتَضآءُ بِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى‏ اَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ‏ الطَّاهِرینَ الْهادینَ الْمَهْدِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى‏ جَدِّکَ عَبْدِ المُطَّلِبِ وَعَلى‏ اَبیکَ عِبْدِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ اُمِّکَ آمِنَةَ بِنْتِ وَهَبٍ‏ اَلسَّلامُ عَلى‏ عَمِّکَ حَمْزَةَ سَیِّدِ الشُّهَدآءِ اَلسَّلامُ عَلى‏ عَمِّکَ الْعَبَّاسِ‏ بْنِ عَبْدِالمُطَّلِبِ،

   ادامه مطلب ...

نگاهی گذرا به زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام

نگاهی گذرا به زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام

ولادت
در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!»
رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»
جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.»
به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سید» و «سبط» و «تقی» است.


نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته‏ اند؛ روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان، سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم، در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن، ادعیه‌ی عافیت و حرزهای مخصوص چشم‌زخم را خواندند.


ذکر امام در قرآن
ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیت‌ها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است (همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیه‌السلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.

  ادامه مطلب ...

اظهار خوشحالی هنگام گناه

اظهار خوشحالی هنگام گناه



لذت بردن از گناه و شادمانی هنگام انجام گناه، از اموری است که گناه را بزرگ می کند و موجب کیفر بیشتر می شود. در اینجا به چند روایت توجه کنید:

امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود:
«شر الاشرار من تبهّج بالشر؛

بدترین بدها کسی است که به انجام بدی خوشحال گردد.»۱


و نیز فرمود:
«مَن تَلذّذ بمعاصِی الله ذلّ؛

کسی که از انجام گناه، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جای آن لذّت به او می رساند.»۲


امام سجاد علیه السّلام فرمود:
«إیّاک و ابتهاج الذّنب فانّه أعظم من رکوبه؛

از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، که این شادی بزرگتر از انجام خود گناه است.»۳
و نیز فرمود:
«حلاوة المعصیة یفسدها الیم العقوبة؛

عذاب دردناک گناه شیرینی آن را تباه می سازد.»۴

 

و از سخنان امام سجاد علیه السّلام است:
«لا خیر فی لذّة من بعدها النّار؛

در لذتی که بعد از آن آتش دوزخ است خیری نیست.»۵

 

رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
«من اذنب ذنبا و هو ضاحک دخل النار و هو باک؛

کسی که گناه کند و در آن حال خندان باشد وارد آتش دوزخ می شود در حالی که گریان است.»۶

---------------------------------------

پی نوشت ها
۱. غررالحکم، ج۱، ص۴۴۶.
۲. فهرست غرر، ص۱۳۰.
۳. بحار، ج۷۸، ص۱۵۹.
۴. همان.
۵. همان.
۶. مشکاة الانوار، ص۳۹۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۶۸.
۷. گناه شناسی، ص۲۸-۲۹.

منبع : afkarnews.ir



دفاع امیرالمؤمنین علی (ع)از ایرانیان

دفاع امیرالمؤمنین علی (ع)از ایرانیان

در ((سفینة البحار)) ذیل ماده ((ولی )) می نویسد : ((علی در یک روز جمعه بر روی منبری آجری خطبه می خواند ، ((اشعث بن قیس کندی )) که از سرداران عرب بود آمد و گفت : - یا امیرالمؤ منین ! این ((سرخرویان )) - یعنی ایرانیان - جلو روی تو بر ما غلبه کرده اند و تو جلو اینها را نمی گیری ، سپس در حالی که خشم گرفته بود گفت : امروز من نشان خواهم داد که عرب چکاره است .

علی - علیه السلام - فرمود : ((این شکم گنده ها خودشان روزها در بستر نرم استراحت می کنند و آنها (موالی و ایرانیان ) روزهای گرم به خاطر خدا فعالیت می کنند و آنگاه از من می خواهند که آنها را طرد کنم تا از ستمکاران باشم

قسم به خدا که دانه را شکافت و آدمی را آفرید که از رسول خدا شنیدم فرمود :  به خدا همچنانکه که در ابتدا شما ایرانیان را به خاطر اسلام با شمشیر خواهید زد ،روزی خواهد رسید که ایرانیان شما را با شمشیر به خاطر اسلام خواهند زد . ))

آرامش برگ یا آرامش سنگ

آرامش برگ یا آرامش سنگ

مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.

استادی از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.

مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"

استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود.

سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.

استاد گفت: "این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را؟!"

مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: "اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"

استاد لبخندی زد و گفت: "پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟

اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."

استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.

چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: "شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"

استاد لبخندی زد و گفت: "من تمام زندگی خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمیشوم و من آرامش برگ را می پسندم ...


یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درد و فراق و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

 فرق کافر و مشرک از نظر قرآن کریم چیست؟

 فرق کافر و مشرک از نظر قرآن کریم چیست؟


 

«کفر» در لغت به معنای پوشاندن شیء است. شب را کافر می گویند به خاطر آن است که اشخاص را می پوشاند و به زارع کافر گفته می شود به خاطر ان است که تخم را در زمین می پوشاند. واژه «کفر» در انکار دین و واژه «کفران»[1] در انکار نعمت به کار می رود. همچنین کفر به معنای برائت و بیزاری نیز آمده است. (عنکبوت، آیة 25)


«کفر» در شریعت به معنای، انکار آن چه خدا معرفت آن را واجب کرده می باشد، از قبیل وحدانیت، عدل الهی، پیامبر و هر کس آن پیامبران آورده اند را انکار کند، کافر است.


به عبارت دیگر، کافر کسی است که اصول یا ضروریات دین را انکار کند. بعضی از مشتقات «کفر» عبارتند:[2]


«کفر» برای کسانی استعمال می شود که در کفران نعمت مبالغه می کنند، یعنی بسیار ناسپاس هستند. «اِنّه لَیَؤُس کفور» [3] و کفور در قرآن 12 بار آمده است.


«کفور» مصدر و به معنی انکار دین و نعمت آمده است و 3 بار در قرآن آمده است. «فابی اکثر الناس الّا کَفوُراً».[4]


«کَفّار» مبالغه کافر هم در کفر دین و هم نعمت آمده است.[5]


«کُفّار» جمع کافر است و استعمال آن بیشتر در انکار دین است و 21 دفعه در قرآن بیان شده است.[6]


«کَفّاره» آن است که گناه را با حسن وجه می پوشاند و جبران می کند «ذلک کفارة ایمانکم»[7] ، آن کفاره قسم های شماست.


«کوافر» جمع «کافره» به زنان کافر اطلاق می شود و فقط یک بار در قرآن آمده است. «و لاتُمسِکوُا بِعِصَمِ الکوافر[8]؛ نکاح زنان کافر را نگاه ندارید».

  ادامه مطلب ...

 تفاوت استخاره با تفال و سرکتاب گرفتن


  تفاوت استخاره با تفال و سرکتاب گرفتن



یکی از روش هایی که مردم به دنبال نجات و سردرگمی های خود هستند سرکتاب گرفتن دینی است. سر کتاب باز کردن یعنی اینکه با تفال به کتابی، به پیش بینی آینده بپردازیم.

تفاوت استخاره با تفال و سرکتاب گرفتن
برای شما هم پیش آمده که در مورد مسئله مهمی باید تصمیم گیری کنید و یا بخواهید از خوب و بد کاری و یا آینده و عاقبت کاری اطلاع پیدا کنید حال ممکن است دیگران به شما بگویند که برو پیش فلانی و سرکتاب باز کن و یا فلانی استخاره های خوبی می کند و یا فلانی فال های خوبی می گیرد.

یکى از پرطرفدارترین روش ها براى تشخیص در تردیدها، استخاره و سرکتاب گرفتن دینی است. حال با چند سوال اساسی روبرو می شویم: آیا می توان در همه موارد و موضوعات زندگی از استخاره کمک گرفت؟ آیا اعتمادی به کسانی که سرکتاب دینی می گیرند هست؟...

معنای استخاره
استخاره در لغت به معناى «طلب خیر کردن» است، و در اصطلاح به معنای طلب خیر از خداوند در امور زندگی است. انسان هر کاری را که می خواهد انجام دهد از خداوند می خواهد تا در آن خیر باشد و آثار آن در زندگی دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی آشکار شود.

استخاره در روایات
از امام صادق علیه السلام روایات شده: «اگر کسى از خدا طلب خیر کند خداوند به او خیر مى دهد» (بحارالانوار، ج91، ص226 )- و در روایت دیگری روش و چگونگى استخاره از امام صادق علیه السلام اینگونه بیان شده: دو رکعت نماز بخوانید بعد استخاره کنید، طلب خیر کنید.» (وسائل الشیعه، ج5، ص204)
 
ادامه مطلب ...