شهید ثالث شهید مبارزه با فرقه ی ضاله بهاییت
ملامحمدتقی برغانی معروف به «شهید ثالث» از علمای مبارز و خستگی ناپذیر با فرقههای انحرافی بابیت و شیخیه بود که در تاریخ 29 جمادیالاول توسط عمال بابیت به شهادت رسید، از آنجایی که تاریخ سرخ شیعه همواره شاهد و حامل قصههای سوزناک و افتخارآمیز مجاهدت و مبارزه بر علیه ظلم و انحراف بوده است. عالمان شیعی نیز در امتداد رهبری و هدایت الهی امامان(ع) همواره تبیین و تبلیغ معارف ناب اسلام و دفاع از مرزهای عقیدتی مذهب جعفری را وظیفه مستمر خود دانسته و در این راه از بذل مال و جان مایه گذاشتهاند.
خون شهید ثالث خون پاکی بود که در امتداد خونهای پاک شهیدان راه خدا به زمین ریخت و مایه استواری و نیرومندی حیات شیعه شد، از ابتدای شکلگیری فرقه گمراه بابیت و بهائیت عالمان شیعه همواره در صف اول مبارزه علمی با این فرقه برساخته انگلستان بوده و هستند،
ادامه مطلب ...
ماجرای جالب شیعه شدن سلطان محمد خدابنده توسط علامه حلی(ره) |
سرگذشت سه طلاقه شدن زن در یک مجلس
ملاّ محمد تقی مجلسی در شرح «من لایحضره الفقیه» از جمعی از اصحاب نقل می کند که:
روزی شاه خدابنده به همسرش غضب کرد و در یک مجلس به او گفت:«اَنْتِ طالِقٌ
ثَلاثا؛ تو را سه طلاقه نمودم» (با توجّه به اینکه اگر مردی همسرش را سه
طلاقه کند دیگر نمی تواند با او ازدواج کند، مگر آنکه او بامرد دیگری
ازدواج نماید. و سپس آن مرد پس از آمیزش، او را (به اختیار خود) طلاق دهد،
پس از پایان عدّه طلاق، شوهر اوّل می تواند با او مجدّدا ازدواج نماید.
شاه خدابنده از کار خود پشیمان شد، علمای بزرگ اسلام را به حضور طلبید و
جریان را به آنان گفت و از آنان خواست تا راه حَلّی ارائه دهند.
همه علما گفتند:«هیچ راه حلی وجود ندارد جز اینکه همسر مطلّقه ات با مردی
ازدواج کند و آن مرد بعد از آمیزش با او، او را طلاق دهد...». " 22 ".
شاه خدابنده گفت:«در هر مسأله ای، اختلاف و گفتگو وجود دارد آیا بین شما در این مسأله اختلاف نیست؟» همه علما به اتفاق گفتند: نه.
یکی از وزیران شاه گفت: من یکی از علما را می شناسم که در شهر «حلّه» سکونت
دارد، به فتوای او اینگونه طلاق، باطل است (منظور او علاّمه حلّی بود).
شاه
خدابنده برای علاّمه حلّی نامه نوشت و وی را احضار نمود. علمای اهل سنت
گفتند:«مذهب علاّمه حلّی باطل است، رافضی ها بی عقل هستند!! و برای شاه،
صحیح نیست که چنین افرادی را دعوت کند» ولی شاه گفت:«حتما باید او بیاید و
این مسأله، مورد بررسی قرار گیرد.
ادامه مطلب ...
آشنایی با قیام یمانی |
قیام یمانی که در روایات متعددی از منابع دست اول حدیثی شیعه و اهل سنت ذکر شده است، از نشانه های مهم ظهور امام مهدی به شمار می رود. ظهور مدعیان یمانیت در تاریخ و مقبول افتادن دعوای آنان در نزد بسیاری از مسلمانان، اصالت این حادثه را می نمایاند. با وجود این که تعدادی از احادیث، قیام یمانی را از زمره علائم مهم ظهور برشمرده اند، اما حتمی بودن آن اثبات پذیر نیست.
روایات معتبر، به نام و نسب این شخص اشاره نکرده اند، اما از او با واژه هایی چون «یمانی»، «قحطانی»، «الخلیفه الیمانی» و «المنصور الیمانی» یاد شده است. وی که انسان مومن و وارسته ای به شمار می رود و از او با عنوان پرچم هدایت یاد شده است، به انگیزه اصلاح جامعه خود اندکی پیش از ظهور امام مهدی قیام می کند.
آیا می دانید نام درختان بهشتی چیست؟ |
درختان بهشتی دارای سایه های فراوان هستند ـ که نشان دهنده ی انبوهی درختان است ـ و شاخه های آنها آنقدر پائین و در دسترس هستند که به آسانی می توان میوه های آنها را چید و استفاده کرد.
حرارت آفتاب هرگز بهشتیان را اذیت و ناراحت نمی کند، خورشید و آفتاب وجود دارد اما آن ها تبعات دنیوی را ندارند و بهشتیان دائما در سایه های مطبوع و گسترده روح افزا به سر می برند.
درخت، یکی از نشانه های بی نظیر قدرت خدای یکتاست که منبع کشف و شاهد زیادی برای مردم خداشناس به حساب می آید. ریشه، ساقه، شاخه، برگ، تنه، سایه و حتی نفس کشیدن درخت هم برای ما، انسان ها، منشاء خیر و برکت های زیادی است که اگر چشم بینا و دل هوشیار داشته باشیم می توانیم به اندازه ظرفیت خودمان، قدرت و حکمت خالق یکتا را در آن درک کنیم. در قرآن کریم هم ضمن اشاره به شگفتی های خلقت، به درخت اشاره شده و موارد بسیاری از خیر و برکت های این مخلوق خدا یادآوری شده است.
13 جمادی الثانی، وفات حضرت ام البنین (س) |
زندگینامه حضرت ام البنین (س):
فاطمه
کلابیه معروف به امالبنین (زادهٔ ۵ قمری، کوفه)، پدرآن حضرت حزام بن خالد
و مادرشان لیلی دختر شهید بن ابی عامر است. همسر امام اول شیعیان، علی بن
ابی طالب است. پس از درگذشت فاطمه زهرا، علی با معرفی برادرش عقیل با فاطمه
کلابیه ازدواج کرد.
روزی که عروس تازه ابوطالب، پای در خانه امامت
نهاد، حسنین علیهم االسلام هر دو بیمار بودند. ام البنین به محض آن که وارد
خانه علی علیه السلام شد، خود را بر بالین آن دو بزرگوار رساند و هم چون
مادری مهربان به پرستاری و دل جویی از آنان پرداخت. او تا آخر عمر دو
ریحانه و دلبند رسول خدا را بر فرزندان خویش مقدم می شمرد
ام البنین
(ع) در همان روزهای نخست که پا به خانه امامت نهاد، فهمید که وقتی مولا
علی علیه السلام او را به اسم صدا می زند، فرزندان فاطمه علیهاالسلام یاد و
خاطره مادر عزیزشان برایشان زنده می شود و اندوه تمام وجودشان را فرا می
گیرد. از همین رو از حضرت علی علیه السلام می خواهد که به جای «فاطمه» که
نام اصلی او بود، او را به نام دیگری صدا کند، تا فرزندان رسول خدا صلی
الله علیه و آله وسلم از یاد کردِ نام وی بر زبان مولا علی علیه السلام، به
یاد مادر خویش حضرت فاطمه نیفتند و خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نکند
و رنج یتیمی و بی مادری را کم تر احساس کنند. علی علیه السلام، اسم او را
«ام البنین» یعنی مادر پسران نهاد و از آن پس آن بانو به این نام مشهور شد.
حضرت ام البنین چهار پسر به نامهای: عباس، عبدالله، جعفر و عثمان، امالبنین داشت که هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند.
امّ
البنین، پس از شهادت فرزندانش، همه روزه به بقیع می رفت و به یاد فرزندان
شهیدش مرثیه های بسیار سوزناکی می خواند و مردم مدینه نیز به ندبه و نوحه
او گوش فرا می دادند تا جایی که مروان بن حکم - این دشمن اهل بیت- نیز
همواره به نوحه خوانی او حاضر شده و می گریست.
دعاهای هنگام طلوع و غروب آفتاب
آگاه باش که براى هنگام طلوع آفتاب و غروب آن، دعاها و اذکار بسیارى از حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السّلام روایت شده، و نیز تشویق و ترغیب بى شمار بر محافظت این دو زمان چه در آیات و چه در اخبار وارد شده.
و ما در این مختصر به ذکر چند دعاى معتبر اکتفا میکنیم:
اوّل: مشایخ حدیث به سندهاى معتبر از امام صادق علیه السّلام روایت کرده اند که بر هر مسلمان واجب و لازم است که این دعا را ده مرتبه پیش از طلوع آفتاب و ده مرتبه پیش از غروب آن بخواند:
لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ یُمِیتُ وَ یُحْیِی وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ .
شایسته پرستشى جز خداى یکتا نیست، یگانه است و انبازى ندارد، فرمانروایى هستى و ستایش تنها زیبنده اوست.
زنده می کند و می میراند و مى میراند و زنده مى نماید، و فردى زنده اى است که هرگز نمی میرد، نیکى تنها به دست اوست، و او بر هر چیزى تواناست.
و در بعضى از روایات آمده: که اگر این دعا ترک شد لازم است قضا شود.
دوم: در روایات معتبر همچنان از آن حضرت وارد شده: که پیش از طلوع و غروب آفتاب ده مرتبه بگو:
أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ یَحْضُرُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.
پناه میبرم به خداى شنواى دنا از وسوسه هاى پنهانى شیاطین، پناه میبرم به خدا از اینکه شیاطین برگردم جمع شوند، همانا تنها خدا شنوا و داناست.
سوم: از آن حضرت روایت شده: چه چیز شما را بازمیدارد از اینکه در هر صبح و شام این دعا را سه مرتبه بخوانید:
اللَّهُمَّ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ وَ لا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ وَ أَجِرْنِی مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِکَ اللَّهُمَّ امْدُدْ لِی فِی عُمْرِی وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی وَ انْشُرْ عَلَیَّ رَحْمَتَکَ وَ إِنْ کُنْتُ عِنْدَکَ فِی أُمِّ الْکِتَابِ شَقِیّاً فَاجْعَلْنِی سَعِیداً فَإِنَّکَ تَمْحُو مَا تَشَاءُ وَ تُثْبِتُ وَ عِنْدَکَ أُمُّ الْکِتَابِ.
خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...
بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛ توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛ اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود. دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده! پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!! همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟ ادامه مطلب ...
مخاطب «أینالفاطمیون» چه کسانی هستند؟!
(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیتالله سیدمحمود مرعشی نجفی گفت: یکی از مصداقهای «أین الفاطمیون»، کسانی هستند که وقتی ایام حزن اهل بیت(ع) میشود و با شادی دنیوی تلاقی پیدا میکند، آن شادی را رها میکنند، اینجاست که فردای قیامت میگویند: فاطمیون کجا هستند؟
آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در تازهترین جلسه اخلاق خود در شب شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) به مقام شامخ امابیها اشاره کرد که مشروح آن در ادامه میآید:
*لطف خدا به محبّین اهلبیت(ع)
قبل از ورود به بحث اصلی، باید بیان کنم: یکی از امتحانهایی که خدای متعال برای محبّین اهلبیت(ع) و شیعیان قرار داده، این است که گاه مصائب اهل بیت(ع) را به ظاهر در اعیادی که به عنوان سنّت یک کشور یا منطقه یا قومی است، قرار میدهد. این جاست که عیار حبّ محک میخورد که حبّ به حضرات معصومین(ع) چقدر در دل محبّین قرار دارد.
ضمن اینکه یکی از سنّتهایی که از یک جهت حسب روایات شریفه، بسیار بسیار ستوده شده، همان نوروز است که نیروز هم نامیده شده - بعضی تعابیر دیگری را نسبت به نیروز دارند، امّا هیچ منافاتی ندارد و همین نوروز ما هم هست - از جهت دیگر، از دیگر سنّتهای حسنه، دید و بازدید و صله ارحام است که بسیار هم عالی است.
به خصوص که این دعای آغاز سال نو و تحویل سال، به نوروز ورود پیدا کرد و به آن، حال دیگری بخشید و انسان فهمید که باید حال او متحوّل شود و به آنجا رسید که گفت: «یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا إلی احسن الحال».
ادامه مطلب ...
منافع وجودی امام زمان(عج) درعصرغیبت
از زمانی که امام عصر(ع) از دیده ها پنهان شده و در پس پرده غیبت زندگی خود را شروع کرده است، انبوهی از پرسشها، پیرامون مسائل غیبت مطرح شده است که بسیاری از آنها از یک پیشینه دیرینه ای برخوردار است، به گونه ای که بسیاری از این سؤالها در نوشته های نویسندگان کتابهای مربوط به امام زمان(ع) در قرن چهارم و پنجم اسلامی مطرح گردیده و علما پاسخهای مناسبی به آن داده اند.
از جمله پرسشهای رایج درباره امام زمان(ع) این است که:
ـ به فرض قبول امامی که فرزند بلافصل امام عسکری(ع) است چه خاصیتی بر وجود ایشان مترتب است؟
ـ اگر امام، پیشوای مردم است باید ظاهر باشد. بر وجود امام ناپیدا چه فایده ای می توان یافت؟
ـ امامی که صدها سال است، غایب است، نه دین را ترویج می کند، نه مشکلات جامعه را حل می نماید، نه پاسخ مخالفان را می دهد، نه امر به معروف و نهی از منکر می کند، نه از مظلومی حمایت می کند و نه حدود و احکام الهی را جاری می سازد، بود و نبودش با هم چه تفاوتی دارند؟
ـ در دوران غیبت که آن جمال الهی از دیدگان ما ناپیداست نحوه استفاده ما از آن حضرت چگونه است؟
ادامه مطلب ...
ماجرای گردان زنان غواص!!
وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهههای حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) بروی.
شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) متعلق به خواهران است به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد.
هنگامی که میخواست به سمت گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است.
شهید ملکی بعد از شنیدن اسم «غواص» به فرمانده التماس کرد که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید، من را به گردان علیاصغر (علیه السلام) بفرستید، گردان علیاکبر (علیه السلام) گردان امام حسین (علیه السلام) این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازمالاجرا بود.
شهید ملکی در طول راه به این میاندیشید که «خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلا اینها چرا غواص شدهاند؟ یا ابوالفضل (علیه السلام) خودت کمکم کن.»
هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد، چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه چشمانش را بست و شروع به استغفار کرد.
راننده که از پشت سر شهید ملکی میآمد، با تعجب گفت: حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟
شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: «والله چی بگم، استغفرالله از دست این خواهرای غواص» …
راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض میکنند.
اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!!
راوی : سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج
anhar.ir