ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دو خاطره از مولوی شریف زاهدی از علمای برجسته اهل سنت که شیعه شد |
دو خاطره از مولوی شریف زاهدی از علمای برجسته اهل سنت
بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید . او
در بیان خاطرات خود چنین می آورد ؛
❕ روزی یکی از دوستان اهل تسنن
به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتیم از جمله
به خطبه ی حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله ) در غدیر خم استناد کردم.
ایشان میگفت: «مولا» در این حدیث به معنای دوست آمده است. نهایتاً هر چه
دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت
از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم
باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانوادهام منتظرم
هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم
تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی.
خیلی اصرار کردم تا این که
برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه
برگرداندی؟ گفتم: میخواستم بهت بگم: دوستت دارم. گفت: همین! گفتم: بله.
همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانوادهام منتظرم
بودند و باید میرفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم،
اذیت میکنی؟ گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت
خانواده ای که منتظرت هستند میروی و شما را از راهتان بر میگردانم تا به
شما بگویم «دوستت_دارم»؛ ناراحت میشوی و در عقل من شک میکنی، ولی وقتی
پیامبر اسلام| دهها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود
میرفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من
را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه میدانی؟ آیا
این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟ آیا آنان در عقل
چنین پیامبری شک نمی کردند؟ با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس
کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر - در جریان غدیر
خم - میخواست نکته ی مهم تری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با علی
(علیه السلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند.»
---------
خیلی فکر کردم که با کدام روایت یا کتاب برای اهل تسنن ثابت
کنم که «مولی» در حدیث غدیر، به معنای دوست نیست، بلکه به معنای پیشوا و
رهبر است.
❕تا این که روزی مشغول مطالعه یکی از کتابهای «مولوی
محمد عمر سربازی» بودم. مطالعهام که تمام شد و کتاب را که بستم، دیدم روی
جلد آن نوشته شده: «نویسنده مولانا محمد عمر سربازی» فوراً به ذهنم آمد که
از مولوی ها، معنای کلمه ی مولانا را بپرسم و سؤال کنم که چرا به محمد عمر
سربازی، #مولانا
میگویند؟ از چند مولوی سؤال کردم. پاسخی که به من دادند، این بود که:
«مولانا» یعنی واجه ؛ یعنی رهبر ما، پیشوا ی ما. به آنها گفتم: من تعجب
میکنم #مولا درباره ی بزرگانتان معنای واجه و رهبر میدهد ولی در سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله) به معنای دوست آمده است؟؟؟؟؟؟
کتاب باید شیعه می شدم ، خاطرات مولوی شریف زاهدی ،ص 138
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أمیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم السلام
اظهارات آیت الله بهجت در مورد امام زمان عج |
در روایت آمده است: وقتی سفیانی خروج میکند، هر شخصی نام علی، فاطمه،
حسن و یا حسین را دارد میکشد. پس از آن که عدهای کشته میشوند بقیه
میگویند: پدران و مادرانِ ما گناه کردهاند و این اسمها را بر ما
گذاشتهاند، ما چه تقصیری داریم؟ در این جا سفیانی تفضّل میکند (بر آنها
منت میگذارد) و به افرادِ خود دستور میدهد از کشتن بعضی از نامها
خودداری کنند ولی صاحب بعضی نامها را بکشند. سرانجام با ظهور آن حضرت،
فرج برای عالم و بهخصوص برای اهل ایمان حاصل میشود.(1)
در روایات
آمده حکومت سفیانی هشت ماه بیشتر طول نمیکشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع
مهم را تصرف میکند. مرحوم حاجی نوری نقل میکند: سفیانی را نزد حضرت حجت
میآورند در حالی که عمامهاش را دور گردنش پیچیدهاند. به حضرت میگوید
یابنرسولالله، مرا نکش. بنابراین نقل اطرافیان میگویند: کسی که این همه
اولاد رسولالله را کشته، او را آزاد میکنید؟ در هر حال آنقدر به حضرت
فشار میآورند تا این که حضرت میفرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)،
خودتان میدانید، اختیار با خودتان، هر کار میخواهید بکنید. بدین ترتیب
گویا حضرت اجازه میدهد او را بکشند و سرانجام او را میکشند. (2)
علائمی
اعم از حتمیه و غیرحتمیه برای ظهور آنحضرت ذکر کردهاند. ولی اگر خبر
دهند فردا ظهور میکند، هیچ استبعاد ندارد {دور از انتظار نیست}.لازمه این
مطلب آن است که در بعضی از علایم بَدا صورت گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی
هم مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق بیافتد. در روایت است که فتنههایی بر اهل
ایمان میآید: « کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ» همانند پارههای شب
تاریک. (3)
عبارت « بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» (که در آخرالزمان، زمین
پر از ظلم و جور میشود) تهدید عجیبی است. زیرا میرساند که در آن زمان در
روی زمین یک وجب هم عدل حاکم نیست. ظلم به گونهای حاکم است که حتی همة
ملل، حتی کفار هم میدانند به ظلم گرفتارند. معنای روایت این است که ظلم
فراگیر میشود و گویا آن زمانی است که همه (چه دیندار و چه بیدین) اعتراف
میکنند که وضعی که در آن قرار گرفتهاند وضعی عقلایی که ممکن باشد بشر در
سایه آن زندگی انسانی کند، نیست. در روایت، کلمهی کفر ذکر نشده بلکه ظلم و
جور ذکر شده است. زیرا حکومت های {کافر}ولی همراهِ با عدل (مثل
انوشیروان) چهبسا بودهاند.(4)
هر چه زمان ظهور نزدیکتر میشود، بلاها بیشتر میشود. هنوز بلاها بعد از این است. حالا ما در راحتی و نعمت هستیم.(5)
ویژگیهای شخصی امام زمان(عج)
بعضی
از کسانی که حضرت حجت را دیدهاند، گفتهاند: «عمامته کعمامة العجم» عمامه
آنحضرت همانند عمامه[روحانیان شیعه] و عجم و ایرانیان است. از این جا
معلوم میشود که آن حضرت به ایرانیها علاقه و میل دارند.(6)
ای امیر عرفه، روح مناجات تویی
ای امیر عرفه، دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه، حال مناجات بده
بر گدای حرمت وقت ملاقات بده
ای امیر عرفه، دیده ی پرآب بده
دل بی تاب مرا با نگهت تاب بده
ای امیر عرفه، بر سر راهت گردم
گر بیایی به خدا دور سرت می گردم
ای امیر عرفه، تنگ غروب است، بیا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است، بیا
ای امیر عرفه، حامی زهرا، برگرد
جان زهرا دگر از خیمه صحرا برگرد
ای امیر عرفه، بر رخ من خنده بزن
جان زینب بده روز عرفه پاسخ من
ای امیر عرفه، روح مناجات تویی
مشعر و سعی و صفا، مروه و میاقات تویی
ای امیر عرفه، ناز مکن چهره نما
از پس پنجره در باز مکن چهره نما
«ای امیر عرفه» ذکر مدام است، بیا
کار این عاشق دلخسته تمام است، بیا
ای امیر عرفه، دیدن رویت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر کویت عشق است
ای امیر عرفه، فیض دمت را قربان
دل دریایی لبریز غمت را قربان
ای امیر عرفه، در عرفاتی امروز؟
یا لب علقمه ی شاه فراتی امروز؟!
ای امیر عرفه، هیئت ما نیز بیا
روضه ی تشنه کنار لب دریاست، بیا
ای امیر عرفه، جان گل یاس بیا
قدمی رنجه نما، روضه ی عباس بیا
ای امیر عرفه، شرح بده خود بر من
سر عباس کجا، ضرب عمود آهن
التماس دعا