الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

تمثیلی از ذات پاک خداوند

تمثیلی از ذات پاک خداوند

خداوند خالق اشیاست؛ یعنی پدیدآورنده و پیدا کننده اشیاست

 

خداوند متعال برای تبیین حقایق غیبی و آشنایی و تعریف اذهان بشر با این امور، بر وی منت نهاده و این حقایق را در لباس تمثیلات و تشبیهات و در لباس محسوسات و ملموساتی که دسترسی به آن ها و فهم و درک شان برای عقول بشری امکان پذیر است، ارائه می دهد.

امروزه بشر با بسیاری از اختراعات علمی و امکانات و تجهیزات پیچیده ای همچون سفینه های فضایی، ابر رایانه ها، وسایل ارتباط جمعی و مانند آن ها مواجه است که تا پیش از این برای بشر حتی درک و فهم چنین صنایع پیشرفته ای ممکن نبود و حتی در فرهنگ لغات بشری نیز نامی برای این تجهیزات وجود نداشت.


بر فرض بخواهیم برای فردی که در قرن های گذشته زندگی می کرده است، درباره این تجهیزات توضیحاتی بدهیم، کاری بیهوده است؛ زیرا این فرد نه با این تجهیزات آشناست و نه فهم دقیق این امور را دارد.


برای بشر عادی و مادی نیز درک مفاهیم و حقایق غیبی، چنین حالتی وجود دارد و پیمانه عقل و اندیشه وی گنجایش اقیانوس ژرف و بیکران عالم غیب و اسرار و رموز فراوان آن را ندارد؛ از این رو خداوند متعال برای تبیین حقایق غیبی و آشنایی و تعریف اذهان بشر با این امور، بر وی منت نهاده و این حقایق را در لباس تمثیلات و تشبیهات و در لباس محسوسات و ملموساتی که دسترسی به آن ها و فهم و درک شان برای عقول بشری امکان پذیر است، ارائه می دهد.(1)

«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»؛ «خدا نور آسمان ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه اى است، آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود؛ نزدیک است که روغنش هر چند بدان آتشى نرسیده باشد، روشنى بخشد؛ روشنى بر روى روشنى است، خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى کند و این مثل ها را خدا براى مردم مى زند و خدا به هر چیزى داناست».(2)
کلمه «نور» بیانگر چیزی است که اجسام تیره را برای دیدن ما روشن می کند و هر چیزی به وسیله آن ظاهر و هویدا می گردد، ولی خود نور برای ما ذاتاً مکشوف و هویداست، چیز دیگری آن را ظاهر نمی کند.

  ادامه مطلب ...

 ثواب صلوات بر حضرت زهرا (س)

 ثواب صلوات بر حضرت زهرا (س)

یکى از عبادت‎هاى دینى درود و صلوات فرستادن بر حضرت فاطمه (س) است

 

یکى از عبادت‎هاى دینى درود و صلوات فرستادن بر حضرت ختمى مرتبت و اهل بیت معصوم آن حضرت است. این عبادت ریشه قرآنى دارد و خداوند متعال در قرآن به آن دستور داده است. «ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما.» (1)

در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه و آله) آمده است که درود فرستادن بر حضرت فاطمه زهرا (ع) آثار معنوى بالایى دارد و در قیامت ‏شایستگى الحاق به پیامبر اکرم(ص) را براى انسان فراهم مى‏ کند. پیامبر اکرم (ص) فرمود:

 

«یا فاطمة من صلى علیک غفر الله له، و الحقه بى حیث کنت من الجنة؛ اى فاطمه! هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را مى ‏آمرزد و در هر جاى بهشت که باشم وى را به من ملحق سازد.»

کیفیت صلوات بر حضرت زهرا (س) چنین است:
« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ » (2)

=====================

پی نوشت ها:
 1- احزاب/56 .
 2- معجم صحیفة الزهراء، شیخ جواد قیومى .

منبع:shafaqna.com

 عدل به چه معناست؟

 عدل به چه معناست



عدل بدین معنى که: دادگر است و به کسى ستم نمى نماید و کارى را بدون حکمت انجام نمى دهد، بنا براین هرچه را مى آفریند و روزى مى دهد و آنچه را مى دهد و باز مى ستاند از روى مصلحت است اگرچه ما نمى دانیم. همانطورى که اگر دکترى به بیمار خود داروئى داد مى دانیم که: در آن مصلحتى است گرچه آن مصلحت بر ما پوشیده باشد بنا بر این اگر دیدیم: خداوند متعال کسى را ثروتمند و دیگرى را تهیدست نموده، و یا به یکى شرافت بخشیده و به دیگرى نبخشیده، یا یکى را مریض کرده و دیگرى سالم است، و از این قبیل کارها... باید عقیده مند باشیم که: همه اینها از روى حکمت و مصلحت است گرچه ما به حکمت آن پى نبریم.

 

چنانچه در روایت آمده که حضرت موسى(ع) از خداوند درخواست کرد: برخى از دادگریهاى خود را که در ظاهر مشکل مى آید باو نشان دهد، خداوند باو فرمود که: به صحرا رود و بر سر چشمه آبى در کمین بنشیند تا جریانى را مشاهده کند. موسى (ع) بدانجا رفت و دید: اسب سوارى در سر چشمه پیاده شد و پس از رفع احتیاج از آنجا دور شد ولى هنگام رفتن فراموش کرد کیسه پول خود را همراه ببرد.

 

پس از چندى کودکى آمد کیسه را برداشت و رفت سپس پیر مرد کورى از راه رسید و مى خواست وضو بگیرد که دراین هنگام مرد سوار برگشت و چون کیسه پول خود را ندید پیر مرد نابینا را بسرقت پولش متهم ساخت، کشمکش بین این دو در گرفت تا اینکه بالاخره اسب سوار کور را کشت. خداوند به موسى وحى فرمود که: اسب سوار مال پدر کودک را دزدیده بود، مال را بورثه پدر: (همان کودک) برگرداندیم و کور پدر اسب سوار را کشته بود که اینک به کیفر خود رسید. این بود نمونه اى از عدل و دادگسترى خداوند، گرچه از نظر کوته بین ما درست نیست.



حضرت زینب را در 14 جمله بشناسیم

حضرت زینب را در 14 جمله بشناسیم

نام نهادن زینب علیها السلام
چشم اهل مدینه، روزی به جمال زینب کبری روشن شد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در سفر بودند. فاطمه زهرا علیها السلام به امیر مؤمنان علیه السلام عرض کردند: چون پدرم در مسافرت هستند، نامی برای این دختر برگزین. علی علیه السلام فرمودند: من بر پدرت پیشی نمی ‌گیرم. صبر می‌کنیم تا رسول خدا صلی الله علیه و آله از سفر باز گردند.


پس از بازگشت رسول خدا صلی الله علیه و آله از ایشان خواستند تا نامی برای نو رسیده انتخاب کنند. پیامبر فرمودند: فرزندان فاطمه اگرچه اولاد من هستند، ولی امر آنها با خدا است و من منتظر دستور الهی می‌مانم. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید، چرا که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ایم.


القاب زینب علیها السلام
حضرت زینب را «عقیله بنی هاشم» نام نهاده اند و عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد. دیگر لقب ایشان صدیقه صغری است. به زن بسیار راستگو، صدیقه گویند، و چون فاطمه زهرا را صدیقه کبری می‌خواندند و علی علیه السلام را صدیق اکبر، زینب را صدیقه صغری نامیده‌اند.
لقب دیگر آن بانوی بزرگوار، «عصمت صغری» است، چرا که ملکه پاک دامنی و دوری از گناه را خداوند به او عطا فرموده بود. این بانوی امین و بزرگوار القاب دیگری نیز داشته‌اند که از آن جمله است: «ولیّةُ الله» و «اَمینةُ الله».

 

کمالات حضرت زینب
زینب کبری را کمالاتِ بسیار بود: در جمال و سکینه و وقار، همانند خدیجه کبری بود و در عصمت و حیا، به فاطمه زهرا می‌مانست. در فصاحت و بلاغت، هم چون علی مرتضی بود و در حلم و بردباری، همسان امام مجتبی و در شجاعت و قوت قلب، بسان حضرت سید الشهدا.

   ادامه مطلب ...

رد الشمس برای امیرالمؤمنین علی ع


رد الشمس برای امیرالمؤمنین علی ع


پیغمبر اکرم (ص) در منزل خود بود و على (ع) هم حضور داشت، همان دم جبرئیل آمده وحى الهى آورد، رسول خدا سر مبارک خود را روى پاى على (ع) گذاشت و سر برنداشت تا هنگامى که آفتاب غروب نمود.
 
على (ع) که نماز عصر را به جا نیاورده بود بى اندازه پریشان شد، زیرا هم نمى توانست سر پیغمبر را از روى زانوى خود بردارد و هم نمى توانست نماز را به طور معمول به جا آورد. چاره اى نداشت جز این که همچنان که نشسته است با اشاره رکوع و سجود را به عمل آورد.
 
پیامبر پس از آن که از آن حالت به خود آمد به على (ع) فرمود: نماز عصرت قضا شد. عرض کرد: چاره اى جز این نداشتم زیرا حالت وحی که براى شما پیش آمده بود، مرا از انجام وظیفه بازداشت.
 
رسول خدا (ص) فرمود: اینک از خدا بخواه تا خورشید را به جاى اول برگرداند تا نمازت را به وقت خودش به جاى آورى، زیرا خدا دعاى تو را مستجاب مى کند، براى این که از خدا و رسول او اطاعت کردى.
 
على (ع) حسب الامر از خدا چنان درخواستى کرد. دعاى او مستجاب شد و خورشید به محلى آمد که بشود نماز عصر را خواند، على (ع) نماز عصر را در وقت خود به جاى آورد، آن گاه خورشید غروب نمود.
 
اسما گوید: سوگند به خدا هنگامى که خورشید دوباره خواست غروب کند صدایى اره مانند که بر چوب کشیده مى شود از آن به گوش ما رسید.


 
الارشاد، ص 336 - 334.

برای سفری ک زمانش را نمی دانیم آماده ایم؟!

برای سفری ک زمانش را نمی دانیم
آماده ایم؟!



ابتدا گذرنامه زیر را تکمیل کنید:

نام:انسان         
نام خانوادگی: آدمی زاد         
نام پدر: آدم         
نام مادر: حوا         
لقب: اشرف مخلوقات         
نژاد: خاکی
صادره از: زمین

ساکن: کهکشان راه شیری ،
منظومه شمسی ، زمین         
ساعت حرکت و پرواز:
هر وقت که خدا صلاح بداند    
   
مکان: بهشت

اگر نشد جهنم

وسایل مورد نیاز:

1-دو متر پارچه سفید 

 2-عمل نیک         

 3-انجام واجبات و ترک محرمات

4-امر به معروف و نهی از منکر  

5-دعای والدین و مومنین   
   
6-نماز اول وقت

7-اعمال صالح و تقوا.


ملاحظات:

1.خواهشمند است جهت رفاه حال خود زکات را قبل از پرواز پرداخت نمایید.

2.از آوردن ثروت ، مقام ، منزل ، ماشین ، حتی داخل فرودگاه جداٌ خودداری نمایید.

3.حتماً قبل از حرکت به بستگان خود توضیح دهید تا از آوردن دسته گلهای سنگین ، سنگ قبر گران و تجملاتی و نیز
مراسم پرخرج و غیره خودداری نمایند.

4.جهت یادگاری قبل از پرواز اموال خود را بین فرزندان و امور فقرا و مستضعفین مشخص نمایید.

5.از آوردن بار اضافی از قبیل حق الناس ، غیبت ، تهمت و غیره جداٌ خودداری نمایید.



جهت کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر صلوات الله علیه و آله  مراجعه نمایید.

تماس و مشاوره به صورت شبانه روزی ، رایگان ، مستقیم و بدون وقت قبلی
می باشد.



در صورتیکه قبل از پرواز به مشکلی برخوردید با شماره های زیر تماس
حاصل فرمایید.

186سوره بقره-

45سوره نساء –

 129 سوره توبه –

 55 سوره اعراف –


2و3 سوره طلا ق



امیدواریم سفر آسوده  در پیش
داشته باشید.



سرپرست کاروان-

حضرت عزرائیل  علیه السلام
 تهیه و تنظیم : سرنوشت الهی



مرگ حق است و حتمی

چرا انقلاب کردیم در حالی که قبلا مسجد و حجاب و محرم بود، اما الان بی حجابی و مسجد خالی و ... داریم؟

چرا انقلاب کردیم در حالی که قبلا مسجد و حجاب و محرم بود، اما الان بی حجابی و مسجد خالی و ... داریم؟

برای پاسخ به این سوال دو جهت باید شفاف شود. اول آنکه هدف انقلاب را روشن تر دریابیم. و دوم آنکه ارزیابی صحیحی از وضعیت گذشته و حال داشته باشیم.

اما در بحث هدف انقلاب، که پیاده سازی اسلام بوده است، باید دقت داشته باشیم پیاده سازی اسلام، چند عبادت فردی در گوشه و کنار نیست و الا این مساله در هر جغرافیا و تاریخی محقق بوده است و حتی در زمان اصحاب کهف هم عده ای بوده اند که خدا را عبادت کنند.

بلکه پیاده سازی اسلام می تواند سطوح عالی تر و گسترده تری داشته باشد.

اسلام دارای نظام سیاسی، حقوقی، اخلاقی، مالی و ... است.
نظام اخلاقی کم و بیش همیشه بوده است. هر چند حکومت ها در ارتقاء یا تنزل آن موثر هستند و در دراز مدت می توانند آن را تغییر دهند.کما اینکه رژیم پهلوی که در ابتدای کار با زور هم نمی توانست حجاب را از سر زنان بگیرد، در اواخر کار جامعه را به جایی رسانده بود که زنان مینی ژوب ( دارای دامن یک وجبی) در خیابان ها رفت و آمد می کردند و پرده های سینما تصاویر مستهجن را به نمایش می گذاشتند و کاباره ها و ... مرکز فسادهای گسترده بودند.

نظام حقوقی اسلام تا حدودی با انقلاب مشروطه در جامعه پیاده شد، اما با فساد پهلوی در دوره اول و دوم با ظلم های گسترده به کنار رفت و اراده ای هم برای اصلاح آن و مبارزه با فسادها وجود نداشت.

نظام سیاسی اسلام هم فقط با انقلاب اسلامی امکان محقق شدن یافت و در غیر چنین حالتی امکان نداشت. چون طبق عقیده حق شیعه، حکومت فقط حق الهی است و کسانی که از خدا اذن دارند، ولایت مشروع دارند و غیر آنها همگی طاغوت هستند.

نظام اقتصادی اسلام نیز هنوز به طور کامل محقق نشده است و برای تحقق آن همچنان باید تلاش کرد تا با طراحی سیستم و اصلاح ساختارهای مالی فعلی بتوانیم آن را محقق کنیم.

بنابراین پیاده سازی اسلام باید در سطوح آن دیده شود و در این صورت هیچ کس نمی تواند منکر پیاده سازی اسلام به سبب انقلاب شود.

اما راجع به ارزیابی گذشته و حال، ظاهرا با تعصب خاصی به مساله نگریسته شده است تا برای گذشته فقط بخش پر لیوان دیده شود و برای زمان حال فقط بخش خالی دیده شده است.

در بخش هایی از دوره پهلوی به شکل سخت و در بخش هایی به شکل نرم با اسلام مبارزه می شد، در زمان رضا شاه با زور سرنیزه عزاداری محرم و حجاب و ... ممنوع شده بود و در زمان محمد رضا با جشن های شیراز و اجرای تئاتر زنده تجاوز جنسی در وسط بازار، عفت را نابود می کردند.

اما بعد از انقلاب اعتکاف چند صد هزار نفری و دعای ندبه و شب احیاء و ترویج می شود.

در زمان پهلوی بر خلاف حکم اسلام، کفار بر گرده مسلمانان سوار شده بودند و با امثال کاپیتالیسیون و حق توحش، عزت مسلمانان را نابود کرده بودند
اما با انقلاب عزت و استقلال به مردم مسلمان ایران بازگشت.
در توجه به مناطق محروم، رشد علمی، اصلاح ساختارها، مراجعه به آرای عمومی در انتخابات و ... نیز فرق های بین قبل و بعد انقلاب مشهود تر از ان است که منصفی نتواند آن را ببیند.

راهی برای ارتباط با حضرت حجت پیدا کنید

راهی برای ارتباط با حضرت حجت پیدا کنید


آیت الله العظمی بهجت  رحمه الله علیه:

هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت- عجل الله تعالی فرجه الشریف- و فرج شخصی خویش پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک.

عده ای بوده اند که گویا حضرت غائب - عجل الله تعالی فرجه الشریف- در پیش آنها حاضر و ظاهر بوده است، مثل این که با بی سیم با آن حضرت ارتباط داشتند و جواب از ناحیه ی او می شنیدند. ...

با این که ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی امر اختیاری ما است، به خلاف ظهور و فرج عمومی، با این حال چرا به این اهمیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت می دهیم، و حال این که اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم، چون راهی که می رویم راه کسانی است که اهم و مهمی قائل نیستند.

کار آفتاب اضائه (روشنی بخشی) است هر چند پشت ابر باشد، حضرت صاحب-عجل الله تعالی فرجه الشریف- هم همین طور است، هر چند در پس پرده غیب باشد (ر.ک:بحارالانوار،ج۵۲،ص۹۲)! چنان که حضرت رسول-صلی الله علیه و آله و سلم- فرموده است. چشم ما نمی بیند ولی عده ای بوده و هستند که می بینند؛ و یا اگر نمی بینند، ارتباطی با آن حضرت دارند.

 

در محضر آیت الله العظمی بهجت ،ج۲،ص۱۳۳.         

علت بالا بردن دست موقع دعا چیست؟

علت بالا بردن دست موقع دعا چیست؟


بسیاری از سوالات و ابهامات این گونه، به دلیل این است که ما تصور می کنیم بین عوالم مختلف(مثل عالم مادی و عالم مجردات) مرزهای محکمی کشیده شده و بین آنها ارتباط و اتصالی نیست. در حالی که می توانیم با توجه به وجود خودمان، این اشتباه را اصلاح کنیم. ما می دانیم که از روحی مجرد و جسمی مادی تشکیل شده ایم. و از سویی می توانیم به تاثیرات این دو بر روی یکدیگر آگاه شویم.
به عنوان نمونه فهم و درک اگر چه توسط روح حاصل می شود اما در جسم اثر می گذارد تا آنجا که اثر شرم بر رنگ چهره مشخص می شود و اثر احساسات در ضربان قلب بازتاب می یابد (اثر روح بر جسم) و از سوی دیگر، اگر مغز ضربه ببیند، ممکن است انسان از قسمتی از معلومات خود محروم شود، یا خوراک جسم او، روحش را تحت تاثیر گذاشته تا آنجا که مثلا خوردن عدس به رقت قلب کمک می کند. و اثر داروهای روانپزشکی موئد محکمی در این باره است.(اثر جسم بر روح)

ارتباط عوالم هستی، با یکدیگر در روایات نیز به گونه ای توضیح داده شده اند که از احاطه عالم بالاتر نسبت به عالم پایین تر سخن می گوید که این بیان با تصور جدایی کامل آن دو فرق می کند:
امام صادق (ع) می فرمایند: «آسمان دنیا در مقابل آسمان دوم همانند یک حلقه زره است که در یک بیابان افتاده باشد همین نسبت هست براى هر آسمانى نسبت بآسمان دیگر.»[۱]

و می بینیم که در روایات نیز به بالا بردن دست در هنگام دعا توصیه شده و در توجیه آن از ارتباط بین عوالم سخن گفته شده است:

امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: هر گاه یکى از شما نمازش تمام شد دو دستش را به طرف آسمان بلند کند و دعاء نماید.
راوی سوال کرد: یا امیر المؤمنین آیا خدا در همه مکانها نیست؟
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: آرى.
عرضه داشت: پس چرا دستها را به طرف آسمان بلند کنیم؟
حضرت فرمودند: مگر این آیه را نخوانده‏ اى؟ «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ؛[ذاریات/۲۲] روزى شما با همه وعده ‏ها که به شما داده‏ اند در آسمان مى ‏باشد» پس روزى را طلب نمى ‏کنند مگر از مکان و جایگاه روزى و جایگاه روزى و آنچه حق تعالى وعده ‏اش را داده است آسمان مى ‏باشد.[۲]



[۱]. بحار الأنوار ، ج‏۲۵، ص: ۳۸۵.
[۲]. علل الشرائع، ج‏۲، ص: ۳۴۴.

چرا خداوند در قرآن واژة تدبّر را فقط در مورد قرآن به کار برده است؟

چرا خداوند در قرآن واژة تدبّر را فقط در مورد قرآن به کار برده است؟

واژة تدبّر که چهار مورد در قرآن آمده[1] وتنها در مورد قرآن به کار رفته است و در مورد اشیاء دیگر به کار نرفته، ولی واژة فکر، هم در مورد قرآن به کار رفته وهم در مورد غیر قرآن. دربارة قرآن آنجا که می‌فرماید:« وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ[2]؛ و ما این (= قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی و شاید اندیشه کنند.»


جهت این مسئله شاید تفاوتی باشد که در معنای این دو کلمه (فکر و تدبر) وجود دارد.


 تدبّر را اندیشه کردن در عواقب و دنبال کار معنی نموده‌اند.[3] تدبّر گرفتن شیء بعد از شیء دیگر است و در مورد قرآن منظور این است که در آیات قرآن یکی پس از دیگری تأمل کنید، هر قصه، حکم و حکمتی که نازل شده است را یکی از پس از دیگری تأمل نمایید، محکم را در کنار متشابه و آیات سال اول را در کنار آیات سال بعدی قرار دهید، می‌بینید با اینکه قرآن در مدت 23 سال نازل  شده، ولی در آن اختلاف و تناقضی دیده نمی‌شود.[4]


ازسوی دیگر مراد از تدبّر دنبال کردن و ژرفای چیزی را درک کردن است، از آنجا که قرآن دارای بطون (هفت بطن...) می‌باشد، معنای تدبّر رسیدن به ژرفای قرآن است و این ژرفا در طبیعت و امور دیگر وجود ندارد. افزون بر این فکر را به این صورت معنی نموده‌اند:«حرکت و مرور بر معلومات موجود برای رسیدن به مجهولات»[5] و راغب نکتة دیگری اضافه نموده و آن این که، فکر و تفکّر در جایی به کار می‌رود که بتوان از آن صورت ذهنی و قلبی پیدا کرد.[6]


با توجّه به این معنی می‌توان گفت: آن گاه که انسان دربارة طبیعت و امثال آن می‌خواهد مطالعه کند، اطّلاعات قبلی دارد، باید از آن معلومات، مجهولات طبیعت را بفهمد و همین طور می تواند تصویری اجمالی از طبیعت داشته باشد، امّا در باره قرآن تدبّر شود، یعنی آیه به آیه خود قرآن ملاحظه شود با پیش‌ فرض‌های قبلی و معلومات پیش‌ساختة ذهنی نباید به سراغ قرآن رفت، از این گذشته تصویر ذهنی کامل از قرآن برای همه کس میسّر نیست، لذا کلمة تدبّر به کار رفته است نه تفکّر.

 

و آنجا که در مورد انزال گفته تفکر کنید شاید سرش همین باشد که انسان در مخلوقات الهی از قبل چیزهایی می داند و خداوند با نزول قرآن و یادآوری این که همه این موجودات آفریننده دارد ، مردم را به فکر وامی دارد.


=========================
پی نوشت ها:
[1] . نساء/ 82، محمّد/ 26، مؤمنون/ 68، ص/ 29.
[2] . نحل/ 44.
[3] . راغب اصفهانی، المفردات، تهران، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، 1404، ص 165. و ر. ک: خلیل، العین، ‌قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1414 ص253.
[4] . طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فی تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ پنجم، 1403، ج 5، ص 19.
[5] . المیزان، همان، ج2، ص 248، و مفردات راغب، همان، ص 384.
[6] . مفردات راغب ، ص 384.



مرتبط با مذهب