الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

جوانان و انس با قرآن / کودکان و انس با قرآن

جوانان و انس با قرآن / کودکان و انس با قرآن

جوانی بهترین فصل شکفتن‌ها، رویش‌ها و زیباترین دوران درخشش و نیل به سعادت، نشاط، معنویت و کمال است. فصل جوانی بهاری است که در آن شخصیت ارزشمند وی شکل می‌گیرد و استعدادها بارور شده و پایه‌های دینی و عقیدتی انسان مستحکم می‌گردد.

جوانان و انس با قرآن / کودکان و انس با قرآن

جوانی بهترین فصل شکفتن‌ها، رویش‌ها و زیباترین دوران درخشش و نیل به سعادت، نشاط، معنویت و کمال است. فصل جوانی بهاری است که در آن شخصیت ارزشمند وی شکل می‌گیرد و استعدادها بارور شده و پایه‌های دینی و عقیدتی انسان مستحکم می‌گردد. 
اهمیت این دوران به طوری است که دین مبین اسلام همواره به شکل‌های مختلف تأکید بر استفادة بهینه و پرثمر از این مقطع عمر می‌نماید، پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خطاب به ابوذر غفاری دستور می‌دهد که این فرصت طلایی جوانی را غنیمت شمرد و از آن کاملاً بهره‌برداری نماید؛ «یا اباذر اغتنم شبابک قبل هرمک؛ ای ابوذر از جوانی خویش قبل از فرارسیدن دوران پیری استفاده کن».[1] آری پیروی دوران بهره‌مندی از اندوخته‌های جوانی است، چرا که توان و استعداد و ذوق و عشق و شور و حال، همه و همه اوج آن در جوانی است. امام خمینی (ره) می‌فرماید: اسلام آن قدر که به تهذیب این بچه‌های ما و بودنهای ما کوشش دارد، به هیچ چیز کوشش ندارد.[2] 
تا جوانی در دست توست کوشش کن در عمل و تهذیب قلب و درشکستن اقفال و رفع حجاب، که هزاران جوان که به افق ملکوت نزدیکترند موفق می‌شوند و یک پیر موفق نمی‌شود.[3]
حضرت امام خمینی (ره) با توجه به اینکه بهترین توفیقات و کمالات را در بهار جوانی به دست آورده است، در توصیه به جوانان در جای دیگر چنین می‌فرماید: شما جوان‌ها بهتر می‌توانید تحصیل نفس کنید، شما به ملکوت نزدیکتر هستید.[4] 


اهمیت جوانی در انس با قرآن 

با توجه به این مقدمه که اهمیت والای جوانی به اختصار تبیین شد، لازم است به بحث انس جوان با قرآن بپردازیم: 
پیامبر مکرم اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ پاکی فطرت و حق طلبی و آرمان خواهی و اهمیت جوانان را در انس معنوی آنها با اسلام اینگونه بیان می‌فرمایند: «من به شما دربارة جوانان توصیه به خیر و نیکی می‌کنم؛ چرا که آنان نازک دل و زودرنج بوده، عاطفه‌ای بسیار دارند، زیرا فطرتشان پاک و پیراسته است. خداوند مرا به پیامبری و بشارت و انذار برانگیخت، جوانان به من گرویدند، و یاری‌ام کردند، (امّا) بزرگسالان و پیران به مخالفت با من برخاستند.»[5]   
آری، پیامبر عزیزمان و نیز همه پیامبران الهی در جوانی به پیامبری برانگیخته شدند[6] و همین پیامبر بهترین یاران خود را جوانان می‌داند، چرا که نورانیتی که در جوان است به راحتی می‌تواند صفا و لذت و حقیقت دین را درک نماید و آینة تمام نمای الهی شود. 
اکنون که جوانی در اوج عظمت و ارزش می‌باشد و خداوند متعال و معصومین ـ علیهم السّلام ـ اینقدر اهمیت و ارج برای جوان قائل هستند، ببینیم که در این فصل مهم از عمر برترین و ارزشمندترین ذخیره و عمل برای جوان چیست؟
مولی المتقین امام علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شیء الّا قبلته»؛ همانا قلب نوجوان (و جوان) مانند زمین خالی است که چیزی در آن قرار داده نمی‌شود، مگر آنکه آن را می‌پذیرد.[7] 
پس قلبی که نورانی است و هنوز هیچ گونه آلودگی در آن راه پیدا نکرده و آمادگی پذیرش هرگونه کلام و حقیقتی را دارد، چه نیکوست که این قلب پاک، پاکترین کلام و زیباترین سخن را در خود جای دهد؛ کلماتی نورانی که از سوی خداوند متعال برای انسانها و بندگانش به ارمغان آورده شده و همواره همگان را دعوت به خیر و سعادت و کمال می‌نماید. 
نکته بسیار مهم این است که تلاوت و انس با قرآن از هر کسی و در هر زمانی و هر مکانی که باشد، ممدوح و مورد قبول حق‌تعالی می‌باشد، امّا از بعضی افراد زیباتر بوده و با ارزشتر و نیکوتر مورد ارج‌گذاری و اثرگذاری قرار می‌گیرد. 
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی بسیار زیبا و گویا درباره اهمیت انس جوان با قرآن و تلاوت قرآن او چنین می‌فرماید: 
«هر کس در جوانی قرآن بخواند و مؤمن هم باشد، قرآن با گوشت و خونش بیامیزد و خداوند او را با فرشتگانی که نماینده و سفیر حق هستند و فرشتگان نویسندة اعمال، همدم و قرین سازد و در روز قیامت قرآن برای او حایل و مانع از آتش جهنم خواهد بود و در حق وحی دعا کند و...»[8] 
متأسفانه بزرگترین مشکل ما این است که خود را خوب نشناخته‌ایم، خصوصاً جوانان که ارزش و جایگاه والای خود را گاهی نمی‌دانند. به خاطر همین عدم معرفت به خود است که انسان، خود را در معرض هر کاری قرار می‌دهد، در اینجاست که اگر انسان درجوانی، وقت ارزشمند خود را در مسیر کارهای بیهوده و معاذالله کارهای ناشایست صرف ننماید، دچار غفلت شده است، کما اینکه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: تضییع عمر در راهی که موجب رستگاری انسان نمی‌شود، برای غفلت کفایت می‌کند».[9] 


اشاره به برخی از ویژگیهای قرآن 

حال توجه به جایگاه والای قرآن کریم رغبت انسان را ایجاد انس با قرآن بیشتر و زیباتر می‌نماید. 
قرآن را می‌توان از زوایای گوناگون مورد بررسی و شناخت قرار داد، گرچه عمق و عظمت آن به طوری والا و گسترده است که ما را توان درک کامل عظمت آن نیست. 
قرآن کریم بهترین و زیباترین گفتارها است؛ «الله نزل احسن الحدیث...».[10] 
و ما آنچه از قرآن می‌فرستیم، شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است.[11] 
خداوند قرآن را برای زمانی خاص قرار نداده و نیز برای مردم خاص نفرستاده، بلکه قرآن در هر زمان جدید است.[12] 
حاملان قرآن کسانی هستند که در رحمت الهی پیچیده و با نور خدا پوشانده شده‌اند.[13] 
هر کدام از شما که دوست دارد با خدایش حرف بزند قرآن بخواند.[14] 
هر کسی قرآن را به خاطر رضایت خداوند و به خاطر آگاهی و تفقّه در دین بخواند، ثواب او مانند آنچه که به ملائکه و پیامبران و مرسلین داده می‌شود، است.[15] 
قاری قرآن که از قرآن تبعیت کند (به آن عمل نماید) در دنیا گمراه نمی‌شود و در آخرت بدبخت نمی‌گردد.[16] 
با توجه به این اوصاف که گوشه‌ای مختصر از هزاران وصف پیرامون قرآن است، آیا کسی می‌تواند ادعا کند که گنجی و عملی و پس‌اندازی ارزشمندتد از قرآن وجوددارد؟ کدام رفیق و مونس است که در همه جا و در هر حال با انسان بوده و آرامش‌بخش دل و جان انسان باشد. 
فصل جوانی که انسان به دنبال صرف سلایق و عشق و توانمندیهای خود در بهترین راه است و همواره به دنبال پیدا نمودن بهترین رفیق و مونس می‌باشد، کدام دوست و آرامش‌بخش دل، بهتر از قرآن می‌توان پیدا نمود. امام علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: هرکس با قرآن انس بگیرد، دوری برادران و دوستان، او را وحشت‌زده نمی‌کند.[17] 
و خداوند متعال آرامش قلوب را ذکر و انس با خود می‌داند: «الا بذکر الله تطمئن القلوب». 
انس با خدای متعال را در بسیاری از حالات و مسایل می‌توان یافت. مانند نماز صفوف نماز اول وقت، دعا و نیایش، سجده‌های طولانی، بیان اذکار و انجام واجبات و مستحبات و... ولی از این میان زیباترین شیوة انس با خدا، تلاوت قرآن است که از ویژگی‌ خاصی برخوردار است. «اذا احب احدکم ان یحدث ربه فلیقرأ القرآن»پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: هر کدام از شما که دوست دارد با خدایش حرف بزند، قرآن بخواند.[18] حال این هم سخن با خدا قلبی نورانی و ضمیری پاک و جوانی آراسته به فضایل باشد، چقدر این همنوایی زیبا و اثرگذار و جاودانه است. 
آری جوانی زمانی است که غرایز آدمی در اوج خود می‌باشد، خواسته‌های گوناگون، میل به لذات و شهوات، میل به هرگونه آزادی و بی‌بندوباری و... ولی اگر جوان بتواند این سرمایه عظیم جوانی و گنجینة گرانبها جوانی خود را در مسیر کنترل غرائز و خواسته‌های خود قرار دهد، و در برابر خواسته‌های نفسانی و شیطانی خود بایستد و با ایمان و صلابت مبارزه نماید، قطعاً اجر شهید را برای او نوشته و به فرمایش پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ جهاد اکبر انجام داده و که از جهاد و جنگ درمیدان نبرد ارزشمندتر می‌باشد. 
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: خداوند به جوان عابد، نزد فرشتگان مباهات می‌کند و می‌فرماید: به این بنده‌ام بنگرید که چگونه به خاطرمن دست از شهوات نفسانی خویش برداشته است.[19] 
امام حسن عسکری در ذیل آیة «و بشری للمؤمنین»می‌فرماید: قرآن در روز قیامت می‌آید و جوانی را که تلاوت قرآن کرده با خود می‌آورد و عرضه می‌دارد، بارالها این جوان در راه تلاوت من خود را به زحمت انداخت، حال پاداش او را مرحمت فرما. خداوند می‌فرماید: رحمت و بهشت جاویدان را بی‌دریغ در اختیار او می‌گذارم و....[20] 


توبه جوان و انس با قرآن 

مطلبی که اشاره به آن لازم است، ناامیدی برخی از جوانان عزیز بر اثر انجام گناه و ارتکاب معصیت‌هایی به خاطر وسوسه‌های شیطانی است و چه بسا احساس می‌کنند که با این گناهانی که مرتکب شده‌اند، دیگر امکان بهره‌مندی از این دریای بیکران و رحمت و لطف سرشار الهی را ندارند و خود را محروم از ثمرات و برکات انس با قرآن می‌دانند. امّا بشارتی زیبا از سوی پیامبر مکرم اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ که فرمودند: هیچ کس در دنیا برای خداوند، محبوب‌تر از جوان توبه کننده و پشیمان نیست.[21] پس در بهره‌مندی از رحمت الهی و نورانیت و برکات قرآن مجید به همگان همیشه باز است، امّا مهم این است که ما غفلت نکنیم و بتوانیم هر چه بیشتر و بهتر از ثمرات انس با قرآن بهره‌مند شویم و خود را در زمرة محسنین و توابین و متقین و طاهرین،‌ صابرین و خلاصه در زمرة بهترین بندگان الهی قرار دهیم و چه نیکوست که تا شیشه عمرمان به غبارها و آلودگی‌های دنیوی، زنگار نگرفته و آلوده نشده، به نورانیت و صفای قرآن، دلمان را جلا دهیم و جسم و جانمان را زینت بخشیم و جوانی و عمرمان را در پرتو انوار الهی و معنوی قرآن بیمه کنیم که بهترین دوست و قرین ما است در دنیا و آخرت. 


پی نوشت ها:
 نویسنده: حسن منتظری

[1] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 77، ص 75، نشر دار الکتب الاسلامیه. 
[2] . صحیفه نور، ج 14، ص 113، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368. 
[3] . همان، ج 22، ص 344. 
[4] . امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص 129. 
[5] . مرحوم محدث قمی، سفینه البحار، ج 2، ص 176، کتابفروشی اسلامی. 
[6] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 302، دار الحدیث، 1375، کنز العمال، ج 11، ص 475. 
[7] . بحار الانوار، همان، ج 77، ص 201. 
[8] . ثواب الاعمال و عقابها، ردیف 301، ص 188، بیروت، دار المرتضی. 
[9] . غرر الحکم، سخنان قصار حضرت علی ـ علیه السّلام ـ . 
[10] . زمر، 23. 
[11] . اسراء، 82. 
[12] . بحار الانوار، ج 92، ص 15. 
[13] . بحار الانوار، ج 92، ص 19. 
[14] . کنز العمال، خبر 2257. 
[15] . ثواب الاعمال، ردیف 290، ص 183. 
[16] . ثواب الاعمال، ردیف 290، ص 184. 
[17] . غرر الحکم. 
[18] . کنز العمال، ح 2257. 
[19] . میزان الحکمه، ج 2، ص 1401. 
[20] . مستدرک الوسایل، ج 1، ص 290. 
[21] . مشکلاة الانوار، ص 171.

 

 

کودکان و انس با قرآن

نویسنده: علی سراقی


مقدمه

حَرِّضْ بَنِیکَ عَلَى الْآدَابِ فِی الصِّغَرِ ... کَیْمَا تَقَرَّ بِهِ عَیْنَاکَ فِی الکِبَرِ
فَإِنَّمَا مَثَلُ الْآدَابِ یَحْفَظُهَا ... فِی عُنْفُوَانِ الصِّبَا کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ
فِیهَا الْکُنُوزُ الَّتِی تَعْمُرْ خَزَائِنُهَا ... وَلَا یُخَافُ عَلَیْهَا حَادِثُ الْغِیَرِ [1]
فرزندان خود را در خردسالی به فراگرفتن آداب و آیین ما تشویق کن تا در بزرگسالی روشنایی چشم تو باشد، آدابی که طفل در خردسالی فراهم می‌آورد هم چون نقشی است که در سنگ پایدار می‌ماند. این آداب چون گنجینه‌هایی هستند که همواره رشد و فزونی می‌یابد و دست حادثه نمی‌تواند در آن دگرگونی ایجاد کند.
انسان بیشتر عادت زندگی خود را در دوران کودکی کسب می‌کند و سازگاری با محیط را فرا می‌گیرد لذا گفته‌اند: «کودک در پنج سالگی نسخة کوچک شخص جوانی است که بعداً خواهد شد»بدین جهت تمام مکاتب فکری، روان شناسی در این مورد توافق دارند که دوران شیرخوارگی و کودکی در تعیین و شکل دادن رفتار و رشد منش آینده اهمیت خاصی دارد.[2] در منابع روایی ما نیز تعابیری چون: علّموا اولادکم، ادّبوا اولادکم، بادروا اولادکم و ابوابی چون «حق الولد علی الوالد»و امثال آن همه حکایت از این مهم دارد.
از آن جا که هدف اصلی این نوشتار تلاشی در راه مأنوس کردن کودکان با قرآن کریم می‌باشد، طلیعة سخن را گزیده‌ای از روایات در فضیلت قرائت قرآن قرار می‌دهیم که تلاوت آن را: برترین عبادت[3]، جلا دهندة دل،[4] کفارة گناهان،[5] احیای قلوب،[6] بهترین مونس،[7] بارور کنندة قلب مؤمن[8] و روشنایی خانه‌ها[9] می‌خوانند. و دربارة آموختن آن به کودکان امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: خداوند به پدر و مادر پاداش بزرگی عنایت فرماید، آنان می‌گویند پروردگارا این همه فضل در حق ما از کجاست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نیست، در جواب گفته می‌شود این همه عنایت و پاداش شماست که به فرزند خود کتاب خدا را آموختید و او را در آیین اسلام بینا کردید.[10]
پس از وقوف آگاهی بر اهمیت و فضیلت قرائت قرآن برای مانوس ساختن کودکان با این امر توجه به دو مطلب ضروری است: 1. الگودهی؛ 2. عادت دهی.


محور اول، الگو دهی:

با توجه به نقش بسیار مؤثر الگو در تربیت کودک نگاهی گذرا خواهیم داشت به سیرة حضرت معصومین ـ علیهم السّلام ـ که ترنم قرآن از آداب همیشگی ایشان بوده و اخباری که در این باره رسیده حکایت از اهتمام فوق العاده آنان به قرائت قرآن و آموزش آن به دیگران دارد، آری ایشان خود قرآن را بسیار می‌خواندند و دوست می‌داشتند که مسلمانان نیز چنین کنند، لذا پس از نزول قرآن بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی‌درنگ قرائت آن در میان مسلمانان رواج یافت و بیش و پیش از همه شخص پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به این کار عشق می‌ورزید.[11] و افرادی را که تازه اسلام آورده بودند را در اختیار اشخاصی که آشنایی بیشتری با قرآن داشتند قرار می‌داد، تا به ایشان قرآن را بیاموزند و تعلیم کتاب را سرلوح‍ه برنامه خویش قرار دادند. ارتباط امام علی ـ علیه السّلام ـ با قرآن بدان حد بود که عبدالرحمن سلمی قاری بزرگ می‌گوید: کسی را ندیدم که قرآن را بیش از علی ـ علیه السّلام ـ بخواند.[12] عادت امام حسن ـ علیه السّلام ـ بر این بود که هماره پیش از خواب لوحی منقوش را پیش رو می‌گرفت که در آن سورة کهف نقش بسته بود و آن را زمزمه می‌کرد.[13] و سرانجام عشق والای حسین ـ علیه السّلام ـ به قرآن در کلام آن حضرت تجلی می‌کند که شب عاشورا را از دشمن مهلت خواست تا به عبادت و مناجات بپردازد و فرمود:... خدا می‌داند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقة شدید دارم.[14]
همچنین با تأمل در زندگی و شرح حال بزرگان دین می‌یابیم که آغازین عمل صبحگاهان‌ نشان قرائت قرآن و واپسین برنامة شبانگاهشان تلاوت آن بوده است از جمله امام خمینی (ره) با همه اشتغالاتی که داشتند هر روز سه تا پنج نوبت قرآن می‌خواندند.[15]
محور دوم، عادت دهی:

در تربیت خردسالان باید بر اساس تلقین و عادت دادن حرکت کنیم چون کودک برای تلقینات مفید و عادتهای مثبت نقش پذیر و مستعد می‌باشد و به قول غزالی: «کودک امانتی است در دست پدر و مادر و آن دل پاک وی چون گوهری است نفیس و نقش پذیر است چون موم، و از همه نقشها خالی است چون زمینی پاک است که هر تخم که در وی فکنی بروید. اگر تخم خیر افکنی به سعادت دین و دنیا برسد و مادر و پدر و استاد در ثواب آن شریک باشند و اگر برخلاف این باشد بدبخت شود و ایشان در هر چه بروی ‌رود شریک باشند.»[16]

عوامل مؤثر در عادت دهی صحیح وتذکرات لازم در این زمینه:

1. توجه به فطرت:

نیاز به پرستش و نیایش یکی از اساسی‌ترین نیازهایی که در عمق روان بشر وجود دارد استاد شهید مطهری می‌فرماید: «یکی از پایدارترین و قدیمی‌ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل‌ترین ابعاد وجود انسان حس نیایش و پرستش است، مطالعة آثار زندگی بشر نشان می‌دهد هر زمان، هر جا که بشر وجود داشته است نیایش و پرستش هم وجود داشته است».[17]
تجربیات و مشاهدات نیز مؤید این مطلب است که کودکان در تقلید و یادگیری مفاهیم و مسایل دینی (قرآن، نماز و...) آمادگی بیشتری در مقایسه با دیگر رفتارها و موضوعات از خود نشان می‌دهند، اگر مشاهده می‌شود که گروهی از کودکان و نوجوانان نسبت به مسایل دینی رغبت و تمایلی از خود نشان نمی‌دهند، این مربوط به محیطی است که فطرت کودک را از مسیر خود منحرف کرده و با کمال تأسف باید گفت بعضی والدین حساسیت ودقتی که در امور دنیوی (تغذیه، لباس و...) فرزندانشان از خود نشان می‌دهند در مسایل معنوی و دینی آنها ندارند.[18]
اینان مصداق سخن پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هستند که فرمود: وای بر فرزندان آخر الزمان از روش ناپسند پدرانشان، عرض شد یا رسول الله از پدران مشرک؟ فرمود: نه از پدران مسلمان که به فرزندان خود هیچ یک از فرایض دینی را نمی‌آموزند و به ناچیزی از امور مادی دربارة آنان قانع هستند، من از این مردم بری و بیزارم و آنان نیز از من بیزار.[19]


2. در نظر گرفتن اختیار و پرهیز از اکراه:

انسان موجودی است مختار و کرامت خویش را می‌تواند با اختیار خود کسب کند، در دعوت کودکان و نوجوانان به دین باید گونه‌ای عمل کنیم که آنها احساس آزادی کنند و با توجه به این که انسان فطرتاً خداجوست با تذکر روشهای صحیح این فطرت را در وجود آنان بیدار نماییم تا به اختیار و با اشتیاق به سوی آن سوق یابند.


3. تدریج در آموزش:

باید مطالب و مفاهیم آموزش متناسب با سطح درک و قوای ذهنی و روانی کودک باشد، کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف را بر دوش خود احساس کند. تکالیف سنگین و زود هنگام و خارج از توان ممکن است، صدمه‌ای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی او وارد سازد. امام جعفر اصدق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «... ما به کودکان‌مان در هفت سالگی امر می‌کنیم به اندازة توان‌شان نصف روز یا بیشتر یا کمتر روزه بگیرد و دستور می‌دهیم هنگامی که تشنگی و گرسنگی به آنان غالب شد افطار کنند. این کار برای آن است که به روزه گرفتن عادت کنند.»[20]


4. اعتدال و میانه‌روی:

ظرفیت کودک برای عبادت محدود است از این رو باید سعی شود، عبادت و تلاوت با نشاط باشد اگر نشاط از بین برود، جنبة تحمیلی پیدا می‌کند. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: دین اسلام دینی است متین، محکم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی، سفارش می‌کند که با مدارا و متانت حرکت کنید و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خویش قرار ندهید، به گونه‌ای عمل نکنید که نفستان عبادت را دشمن بدارد، بلکه طوری عمل کنید که نفس عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن گردد».[21]


5. تکرار و مداومت:

تکرار و استمرار سبب یادگیری درست، سرعت عمل و کسب مهارت در هر زمینه‌ای می‌شود: «کار نیکو کردن از پر کردن است»برای تقویت و ایجاد رفتاری ثابت و عادتی استوار در کودک و نوجوان باید از مجرای «تکرار»وارد شد، بسیاری از افکار و اعمال در سایه تمرین و عمل مکرر در انسان تثبیت می‌شوند حتی ایمان آدمی هم نوعی تثبیت در سایة عمل است؛ «لا یثبت الایمان الا بالعمل»[22] و هر قدر عمل مکررتر باشد امکان تثبیت آن بیشتر خواهد بود. گویند: «روزی رسول مکرم اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قصد خواندن نماز داشتند و امام حسین ـ علیه السّلام ـ در کنار جدّ بزرگوارشان درصدد همراهی با آن حضرت بودند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تکبیر گفتند ولی امام حسین ـ علیه السّلام ـ نتوانستند آن را تکرار کنند، پیامبر تکبیر دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم را گفتند، در نهایت برای هفتمین بار تکبیر امام ـ علیه السّلام ـ صحیح ادا شود و نماز آغاز گردید».[23]


6. توجه به جاذبه قرآن:

جاذبه قرآن به قدری است که تلاوت مقداری از آن زمینة انس با بقیة آن را فراهم می‌کند، البته اعجاز این کتاب باعث آن است که اگر کسی معنای آن را هم نداند و فقط از خواندن آن بهره‌مند باشد به همین مقدار از فیض خدا نصیب می‌برد، و همین عبادت لفظی او را به عبادت فکری می‌رساند.[24]


7. ایجاد فضای قرآنی و گوش سپردن به آیات:

خداوند در قرآن مجید مؤمنان را به شنیدن آیات فرمان داده است.[25]
پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز استماع آیات قرآن را بسیار دوست می‌داشتند و دیگران را نیز به شنیدن آن توصیه می‌فرمودند. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: «الا من اشتاق الی الله فلیستمع کلام الله»[26]؛ آگاه باشید که دوستدار خداوند باید گوش به کلام او بسپارد.
همان گونه که ذکر شده امام سجاد ـ علیه السّلام ـ هنگام تلاوت صدای خود را آن اندازه بالا می‌برد که اهل خانه بشنوند. بدین ترتیب‌ آموزش عملی قرآن را جامة عمل می‌پوشاندند. پدران و مادرانی که دوست می‌دارند فرزندانشان دل به تلاوت قرآن دهند باید خود مدتی در حضور آنان طنین تلاوت قرآن را در فضای خانه بگسترند و روح و جان خانواده را با آواز خوش قرائت بنوازند آن گاه اهل آن خانه رغبتی صد چندان به تلاوت قرآن در خود خواهند یافت. در این جا سوگمندانه باید از کم رونق شدن یا فراموش شدن مجالس قرائت قرآن خانگی تأسف خورد و آرزومندانه در انتظار دورانی بود که در کوچه کوچة شهر و روستا شبهای جمعه پرچم هیئت قرائت قرآن هر شب بر سر درخانه‌ای آویزان شود تا علاوه بر نورانیت خانه خاطراتی مقدس و یادماندنی برای کودکان حاضر در جلسات باشد.


8. استفاده بهینه از فرصتهای خاص:

ا ز جمله فرصتهای طلایی در طول سال برای مرتبط ساختن کودکان با قرآن ماه مبارک رمضان است که بهار قرآن می‌باشد و در این ماه حضور تجلی قرآن در تمامی عرصه‌های زندگی تابناکتر و محسوس‌تر باشد، پس باید از این فرصت استفاده لازم را برده و آغاز مناسبی برای وارد کردن کودکان در بحر بی‌کران قرآنی دانست.


پی نوشت ها:

[1] . دیوان منسوب به امام علی ـ علیه السّلام ـ ، قافیة راء.
[2] . عطاران، محمد، آرای مربیان بزرگ مسلمان، ص 11، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی، تهران، چ اول، 1366.
[3] . بابایی، رضا، ترنم قرآن در سیرة معصومین، ص 51، انتشارات هستی‌نما، تهران، چ اول، پاییز 1380.
[4] . همان.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج 5، ص 10، مرکزنشر فرهنگی رجاء، تهران، چ اول، پاییز 1366.
[10] . فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی، کودک، ص 184.
[11] . بابایی، رضا، ترنم قرآن در سیرة معصومین، ص 51.
[12] .محمدی ری شهری، محمد، موسوعه الامام علی بن ابیطالب، ج 10، ص 57، قم، انتشارات دار الحدیث، 1421.
[13] . بابایی، رضا، ترنم قرآن در سیرة معصومین، ص 53.
[14] . نجمی، محمد صادق، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، ص 142، دفتر انتشارات اسلامی قم، 1367.
[15] . ناری ابیانه، محمد رضا، خاطرات قرآنی، ص 12، انتشارات کارین تهران، 1380.
[16] . آرای مربیان بزرگ مسلمان، ص 11.
[17] . رضوان طلب، محمد رضا، پرستش آگاهانه، ص 51.
[18] . مجله معرفت، شماره 43، مقاله اصول و مبانی آموزش... .
[19] . گفتار فلسفی، کودک.
[20] . اصول کافی، ج 3، ص 409.
[21] . اصول کافی، ج 2، ص 86.
[22] . اصول کافی، ج 1، کتاب الکفر و الایمان.
[23] . بحار الانوار، ج 43، ص 307.
[24] . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج 9، ص 329.
[25] . اعراف، 204.
[26] . بابایی، رضا، ترنم قرآن در سیرة معصومین، ص 82.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.