ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
الا ای محرّم!
از
روزی که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جاری ساخته اند،از شبی که در
پیاله دلمان شربت گوارای ولایت ریخته اند،دلمان یک حسینیه پر شور است.
در حسینیه دلمان، مرغهای محبت سینه می زنند و اشکهای یتیم در خرابه چشم، بی قراری می کنند.
سینه
ما تکیه ای قدیمی است، سیاهپوش با کتیبه های درد و داغ، که درب آن با کلید
« یا حسین » باز می شود و زمین آن با اشک و مژگان، آب و جارو می شود.
ما دلهای شکسته خود را وقف اباعبدالله کرده ایم و اشک خود را نذر کربلا، و این « وقفنامه » به امضای حسین رسیده است.
صبحها
وقتی سفره عزا گشوده می شود، دل روحمان گرسنه عاطفه و تشنه عشق می شود.
ابتدا چند مشت «آب بیداری » به صورت جان می زنیم تا «خواب غفلت » را
بشکنیم.
زیارتنامه را که می بینیم، چشممان آب می افتد و «السلام علیک » را که می شنویم، بوی خوش کربلا به مشام دل می رسد.
توده های بغض، در گلویمان متراکم می گردد و هوای دلمان ابری می شود و آسمان دیدگانمان بارانی!
سر
سفره ذکر مصیبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهای «یا حسین » می کنیم و
نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان می پاشد، به دهان که می رسد، قند
و نمک در کاممان می آمیزد و این محلول شور و شیرین با درمان عشق ماست و ما
نمک گیر سفره حسین می شویم و این است که تا آخر عمر، دست و دل از حسین بر
نمی داریم.
آنگاه، جرعه جرعه زیارت عاشورا می نوشیم و سر سفره توسل، ولایت را لقمه لقمه در دهان کودکانمان می گذاریم.
در این خشکسالی دل و قحطی عشق، نم نم باران اشک، غنیمتی است!
خدایا! ما را به چشمه کربلا تشنه تر کن!
و تو ای محرم!
تو
آن کیمیاى دگرگونهسازى که مرگ حیات آفرین را - به نام «شهادت» به اکسیر
عشقى که در التهاب سر انگشت سحرآفرینت نهفته است، چو شهدى مصفا و شیرین
به کام پذیرندگان مىچشانى.
تو آن خشم خونین خلق خدایى که از حنجر سرخ و پاک شهیدان برون زد.
تو
بغض گلوى تمام ستمدیدگانى که در کربلا ، نیمروزى به یکباره ترکید و آن خون
دل و دیده روزگار که با خنجر کینه توز ستم، بر زمین ریخت.
الا اى
محرم! تو به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان که همواره بر ضد بیداد، قامت
کشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند، تو آن آشناى
کهن یاد و دشمنستیزى که همواره در یادشانى.
منبع:tebyan.com