الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

الهم عجل لولیک الفرج

مذهبی سرگرمی آموزشی

تکالیف شیعیان در دروان غیبت امام عصر(عج)_تکلیف اول

تکالیف شیعیان در دروان غیبت امام عصر(عج)_تکلیف اول

تکلیف اول
معرفت آن حضرت و شناخت غیبتشان
ابوعلی‌همّام می‌گوید: شنیدم از محمدبن‌عثمان عَمروی (نایب دوم حضرت حجت صلوات الله علیه) که می‌فرمود: شنیدم از پدرم(عثمان‌بن‌سعید‌عَمروی، نایب حضرات هادی و عسکری صلوات‌الله‌علیها و نایب اول حضرت حجت صلوات‌الله‌علیه )که می‌فرمود:
من در خدمت حضرت امام حسن‌عسکری صلوات‌الله‌علیه بودم که از ایشان، راجع به این روایتی که از پدران گرامی‌شان صلوات‌الله‌علیهم نقل شده، سؤال کردند: «زمین تا روز قیامت از حجتی از طرف خدا بر خلقش خالی نمی شود و کسی که بمیرد و  
ادامه مطلب ...

پرتویی از سیره و فضایل باقرالعلوم علیه السلام

پرتویی از سیره و فضایل باقرالعلوم علیه السلام


حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) اوّل ماه رجب، یا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدینه متولّد گردید.پدر بزرگوارش، حضرت على بن الحسین ، زین العابدین(علیه السلام)، و مادر مکرّمه اش ، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبى مى باشد.از این رو، آن حضرت از ناحیه پدر و مادر به بنى هاشم منسوب است.


شهادت امام باقر(علیه السلام) در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى، به دستور هشام بن عبدالملک خلیفه اموى، به وسیله خوراندن سمّ، اتّفاق افتاد و مزار شریفش در مدینه در قبرستان بقیع مى باشد.آن حضرت یکى از اطفال اسیر فاجعه کربلا مى باشد که در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مبارکش گذشته بود.
حضرت باقر(علیه السلام) به علم و دانش و فضیلت و تقوا معروف بود و پیوسته مرجع حلّ مشکلات علمى مسلمانان به شمار مى رفت.وجود امام محمّد باقر(علیه السلام) مقدّمه اى بود براى اقدام به وظایف دگرگون سازى امّت.زیرا مردم، او را نشانه هاى فرزند کسانى مى شناختند که جان خود را فدا کردند تا موج انحراف ـ که نزدیک بود نشانه هاى اسلام را از میان ببرد ـ متوقّف گردد.


آنان از این رو قربانى شدند تا مسلمانان بدانند که حکّامى که به نام اسلام حکومت مى کنند، از تطبیق اسلام با واقعیت آن به اندازه اى دوراند که مفاهیم کتاب خدا و سنّت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) در یک طرف قرار دارد و آن حاکمان منحرف در طرف دیگر. امام باقر(علیه السلام) بر آن شد تا انحراف حاکمان و دورى آنان از حقایق اسلام را به مردم بفهماند و براى مسلمانان آشکار سازد که چنان امورى تحقّق یافته است.
هشام بن عبدالملک خلیفه نابکار اموى وقتى به امام(علیه السلام) اشارت مى کند و مى پرسد که این شخص کیست؟ به او مى گویند او کسى است که مردم کوفه شیفته و مفتون اویند.  ادامه مطلب ...

فضائل شیعیان دوران غیبت(2)

 فضائل شیعیان دوران غیبت(2)

طبق روایات اهل بیت، شیعیان دوران غیبت درجات والایی درنزد پروردگار دارند. اینان همان کسانی اند که (بنا برروایات) به مقام برادری اول شخص عالم، پیامبرخدا صلی الله علیه وآله وسلم می رسند1 واز رفقای ایشان و گرامی ترین امتشان خواهند بود،2 داخل آن دسته از اولیای خدا می شوند که خدا درموردشان فرموده:«أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ»3و4 و در روز قیامت نیزدردرجه امامان صلوات الله علیهم قرار می گیرند.5چنین شیعیانی درزمان غیبت پاداش یاران و همراهان معصومان گذشته صلوات الله علیهم را خواهند داشت. چنان که آمده است:
از حکم بن عیینه نقل شده که گفت : وقتی امیر مومنان صلوات الله علیه در روز نهروان خوارج را کشتند، مردی در مقابل حضرت ایستاد و عرضه داشت: یا امیرالمومنین، خوشا به حال ما! زیرا ما در این جنگ کنار شما حاضر بودیم و به همراه شما این خوارج را کشتیم. حضرت فرمودند:
«قسم به آن خدایی که دانه گندم را شکافت و هرجانداری را آفرید، در این جنگ، گروهی با ما شرکت داشتند که خدا هنوز پدران و اجدادشان را نیز خلق نکرده است.»
آن مرد گفت: چگونه گروهی که خلق نشده اند با ما شریک اند؟ فرمودند:« بله، گروهی در آخر الزمان هستند که در آنچه ما انجام دادیم شرکت می کنند و تسلیم مایند. اینان حقیقتا در آنچه ما کردیم شریک مایند.» 
ادامه مطلب ...

فضائل شیعیان دوران غیبت

فضائل شیعیان دوران غیبت

بعد از بیان گوشه‌ای از سختیهای دوران پربلای غیبت، این را نیز باید دانست که با وجود تمام این دشواریها کسی نگوید: حال که قرار است بیشتر شیعیان مرتدّ شوند و فقط تعداد انگشت‌شماری سالم بمانند، پس من نمی‌توانم از آنها باشم، و خدای ناکرده، با این تصور، حالت ناامیدی به او دست بدهد. در نزد امامان معصوم علیهم‌السلام که حجت خدا بر مردم و واسطه‌ی بین خالق و مخلوق‌اند، آن دسته از شیعیان این دوران که بتوانند به تکالیفی که برای آنان معین شده عمل کنند، از شیعیان ادوار سابق و حتی دوره‌های بعد از غیبت نیز برترند؛ چنان که آمده‌ است:
«ابوخالد کابلی از امام زین‌العابدین علیه‌السلام نقل کرده که فرمودند: غیبت دوازدهمین ولی خدا از میان اوصیای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امامان بعد از ایشان طولانی می‌شود.
ابوخالد، شیعیان روزگار غیبتش، همانانی که به امامتش اعتقاد دارند و انتظار ظهورش را می‌کشند، برترین شیعیان، هر دوره‌ای هستند، چرا که خدای- تعالی- از عقل و درک و وشناخت، آن‌قدر به ایشان بخشیده که پنهان بودن حجت خدا در نزدشان مانند حضور و مشاهده اوست. خدا آنان را در این زمان به مانند مجاهدان با شمشیر در مقابل رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌آله‌وسلم قرار داده، اینان همان مخلصان واقعی و شیعیان راستین و دعوت‌کنندگان به دین خدا در نهان و آشکارند»1 
ادامه مطلب ...

بشکن ای بغض-به مناسبت شهادت امام جواد

بشکن ای بغض-به مناسبت شهادت امام جواد

 

آه! چه سخت است زندگی با دشمن؛ دشمن خانگی! دشمنی که گزنده‏ترین سایه بر دیوار است و زشت‏ترین خار، بر سینه‏ی افکار.


کاش آفتاب نتابد! بر شهری که حق نمک، زهر است! و حق مهربانی، ستم!

آه، ای وسعت اندوه در بغض نگاهم! چرا نمی‏شکنی؛ تا مژه هایم از فانوسِ اشک لبریز شوند و لحظه هایم از عطر باران، سرشار! هوای مرثیه در سر دارم:


 دلم دارد هوای گریه، امشب           صفا دارد صفای گریه، امشب

ببار ای اشکِ خونین قطره قطره         دو چشمم را به جای گریه، امشب


 گویی «مدینه»، همیشه عهده‏دار اندوه «عراق» است، که گنجینه‏ی غم و غربت و فراق است! بارها، پیام رسانان سیه پوش، آسمان مدینه را به سوگِ ستارگانش فراخوانده‏اند و مویه‏ی مادران، تبسّم از نگاه خورشید زدوده است.

اینک نوبت اندوهانِ مردی از تبار نور است؛ مولایی آراسته به خدایی‏ترین اندیشه و علم؛ که مدعیانِ فخر و وقار، در حضورش، مثل یخ، آب می‏شدند و تشنگان بصیرت و کمال، از سایه سار حضورش، سیراب.

ملکوت وجودش به گواهیِ دوست و دشمن، آسمانی و صداقت حضورش، آکنده از مهربانی بود. امّا به اشراق نگاهش، ایمان نداشتند و به ارتفاعِ تواضعش رشک می‏بردند.

سلام به اشک! سلام بر غم! سلام بر غربت تو و بر تمام تنهایی‏ات، مظلوم، یا جواد الائمه!

هر چند دست ما از آستان تو کوتاه است؛ امّا دل بر ضریح دیر آشنای تو بسته‏ایم؛ تا با کرامت ازلی‏ات، گره گشای آرزومندی ما باشی. مولا جان! به صداقت اشک‏ها قسم، که نیازمندانِ آستان توایم؛ جرعه‏ای از دریای معرفت ما را بنوشان!

سخاوت، آبرو از نگاه تو گرفته وَ جود، مدیون دست‏های توست. نفرین بر دشمنانِ نمک ناشناس تو باد؛ که بهار جوانی‏ات را به خزان خیانت فروختند و آتشِ اندوه و اشک و حسرت، در نگاه ملکوت افروختند.

 
می‏شود تکثیر با یادت تمامِ اشک‏ها         بر تو باد، ای آسمانی دل، سلام اشک‏ها

مثل بارانی‏ترین فصلی که می‏گیرد دلم          یک جهان، اندوه دیدم، در پیام اشک‏ها

منبع:tebyan.com



دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیهم السلام

دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیهم السلام


(1) ابن قیاما نامه ای کنایه آمیز به امام رضا(ع) نوشته بود. گفته بود: تو چه امامی هستی که فرزند نداری؟ حضرت با ناراحتی جواب داده بود: « تو از کجا می دانی که من فرزندی نخواهم داشت. به خدا شب و روز نمی گذرد جز این که خداوند به من پسری عنایت خواهد کرد که به سبب او میان حق و باطل را جدایی می دهد»1

 

(2) وقتی امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) فرمود: «حق تعالی فرزندی به من عطا کرد که هم چون موسی بن عمران دریاها را می شکافد و مثل عیسی بن مریم خداوند مادرش را مقدس گردانیده و او طاهر و مطهر آفریده شده» آن وقت مرثیه فرزندش را خواند و گفت: «این کودک به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمان ها برایش گریه خواهند کرد، خدای متعال بر دشمن و قاتل او غضب خواهد کرد؛ آنها بعد از قتل او بهره ای از زندگی نخواهند برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهند شد.»
آن شب که امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) تا صبح در گهواره با او سخن می گفت...
مشهور است که رنگ صورت آن حضرت گندم گون بود. قد بلندی داشت و نقش روی انگشترش «نعم القادرالله» بود.2


(3) ابویحیی صنعانی می گوید: در مکه به محضر امام رضا(ع) شرفیاب شدم. دیدم حضرت موز پوست می کنند و در دهان فرزندشان ابوجعفر(امام جواد(ع) می گذارند. عرض کردم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟
فرمود: آری. این مولودی است که در اسلام، مانند او و برای شیعیان ما، بابرکت تر از او زاده نشده است.3
  ادامه مطلب ...

آینده نگری امام کاظم ع جان شیعه اش را نجات داد

آینده نگری امام کاظم ع جان شیعه اش را نجات داد


در اعلام الوری از محمد ابن اسماعیل و او نیز از محمد ابن فضیل نقل کرده که اختلاف نمودند روایت اصحاب ما در مسح دو پا که ایا از سر انگشتان تا ساق پا است یا از ساق پا تا سرانگشتان است علی ابن یقطین نامه ای به موسی اب جعفر ع
نوشت که یا ابن رسول الله اصحاب ما در مسح پا اختلاف دارند اگر به خط شریف خود چیزی بنویسید تا بر آن عمل کنیم بسیار خوب است .
جواب رسید که ای علی ابن یقطین باید این طور وضو بگیرید .
سه مرتبه مضمضه میکنی و سه مزتبه اشتنشاق و سه مرتبه صورت را میشویید و آب را به داخل محاسن خود میرسانی بعد تمام سر و روی و گوش و داخل آن را مسح میکنی و سه مرتبه پایت را تا ساق میشویی مبادا مخالفت با دستور یکی دادم بنمائی همینکه نامه به علی ابن یقطین رسید از فرمایش امام کاظم ع شگفت زده شد زیرا مخالف با طریقه مهشور در میان شیعه بود ولی گفت امام و پیشوای من است و هرچه بفرماید وظیفه من خواهد بود و بهمان طریق عمل میکرد تا اینکه از او پیش هارون الرشید سخن چینی کردند .
هارون به یکی از خواص خود گفت درباره علی بن یقطین خیلی حرف میزنند و من چندین مرتبه او را ازمایش کرده ام و خلاف آن ظاهر شده
آن شخص گفت چون رافضیان در وضو با ما اختلاف دارند و پا را نمیشویند خوب است امیر المومنین بطو ریکه او مطلع نشود از محلی ببینند چگونه وضو میگیرند با این آزمایش کشف واقع خواهد شد .
هارون مدتی صبر کرد تا اینکه روزی علی ابن یقطین را به کاری در منزل واداشت و وقت نماز رسید .
علی ابن یقطین در اطاق مخصوصی وضو میگرفت و نماز میخواند .
همین که موقع نماز شد هارون در محلی که علی او را نمیدید ایستاد و مشاهده میکرد.
علی ابن یقطین آب خواست و به طوری که امام کاظم ع به او دستور داده بود وضو گرفت .
هارون دیگر نتوانس صبر کند از محل اختفاء خود بیرون آمد و به علی ابن یقطین گفت بعد از این سخن هیچ کس را در باره تو قبول نمیکنم .
از این رو علی ابن یقطین در نزد هارون به مقام ارجمندی رسید

چند روز بعد از این جریان نامه ی جدیدی از امام کاظم به علی ابن یقطین رسید در آن نامه نوشته بود یا علی بعد از این وضو بگیر به گونه ای که خداوند واجب کرده است صورتت را یک مرتبه از روی وجوب بشور و مرتبه ی دوم از روی شادابی صورت و دست هایت را از مرفق همان طور شستو شو ده وبا بقیه روطوبت دست ها ، سر و پا هایت را از سر انگشتان تا ساق مسح کن .
از آنچه بر تو میترسیدم بر طرف شد 


ابوالحسن علی بن یَقْطین بن موسی بغدادی  (۱۲۴-۱۸۲ق/۷۴۲-۷۹۸م)، محدّث، فقیه، متکلّم و از بزرگان شیعه بوده است. وی اهل کوفه، ساکن بغداد و از چهره‌های برجسته شیعه معاصر با امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بود. نکتۀ مورد توجه در زندگی علی بن یقطین آن است که او با وجود شیعه بودن از وزیران حکومت عباسی و مورد اعتماد آنان بود. ابن یقطین منزلت والایی نزد ائمه و عالمان شیعه دارد. تراجم نگاران سه کتاب را به او نسبت داده اند.



معاویه و یزید از دیدگاه اهل سنت چگونه است؟

معاویه و یزید از دیدگاه اهل سنت چگونه است؟

معاویه بیست و یک سال با پیامبر خدا جنگ کرد و در سال هشتم پس از فتح مکه از ترس جان مسلمان شد و ما یقین داریم که سردمداران کفر که بیست و یک سال با پیامبر جنگیدند و روز فتح مکه اسیر شدند و پیامبر همه شان را آزاد کرد، هیچ کدام به حقیقت مسلمان نشدند و اعمال بعدی آنها این حقیقت را آشکار کرد. آنان همواره در فکر مبارزه با اسلام و تسلط بر مسلمانان بودند و به این آرزو هم رسیدند و انتقام خود را از اسلام و مسلمانان گرفتند.
جنایاتی که حاکمان اموی در حق مسلمانان و به خصوص درباره شیعیان علی(ع) مرتکب شدند، قابل شمارش نیست و هر کدام از این جنایات، به تنهایی در منفور و ملعون بودن شخص کافی است و نیازی به خبر دادن پیامبر و صحابه صالح پیامبر نیست ولی با این حال پیامبر خدا و بندگان صالح و اصحاب پاک آن حضرت هم، ملعون و منفور بودن آنها را پیشگویی کرده اند و در کتاب های روایت و تاریخ اهل سنت آمده است.
در اینجا دیدگاه شیعه را نمی آوریم چون دیدگاه شیعه درباره معاویه معلوم است و شیعیان معاویه را منفور و ملعون و اهل جهنم می دانند و کسی را که با حضرت علی(ع) جنگیده باشد، مستحق عذاب همیشگی می دانند. 
ادامه مطلب ...

صبر مومنان در مقابل ظلم فرعون

صبر مومنان در مقابل ظلم فرعون

هنگامی که حضرت موسی عصای خود را به زمین انداخت آنچه ساحران برای غلبه بر او تهیه دیده بودند به یکباره بلعید آنگاه عصا را از زمین برداشت و به حالت اولیه خود بازگرداند
ساحران داستان عصا را به رئیس خود که مردی نابینا بود گفتند
پرسید ببینید هیچ اثری از ریسمان ها و چوب دستی های ما باقی مانده و یا پس از بلعیدن به صورت اولیه خود برگشته اند؟
جواب دادند نه ریسمان ها و چوب دستی ها به کلی نابود شده .
با تعجب گفت این چنین عملی سحر نیست که یک عصا تمام ریسمان هارا ببلعد و از آنها اثری باقی نماند.
آنگاه خود را بر زمین انداخت و به سجده رفت و بقیه ساحران نیز به پیروی از رئیس خود به سجده افتادند 
( قالوا امنا برب العالمین ، رب موسی و هرون .قال فرعون امنتم به قبل ان آذن لکم انه لکبیر کم الذی علمکوم السحر فلا قطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف و لا صلبنکم فی جذوع ان نخل) در حال سجده گفتند ایمان اوردیم به پروردگار جهانیان همان خدای موسی و هارون فرعون ناراحت شد گفت قبل از اینکه من اجازه بدهم ایمان آوردید 
ادامه مطلب ...

پاک کردن شعار «مرگ بر آمریکا» از دیوارهای لانه جاسوسی

پاک کردن شعار «مرگ بر آمریکا» از دیوارهای لانه جاسوسی


چه کسی شعار

چه کسی شعار

چه کسی شعار


صراط: پاک کردن شعار مرگ بر آمریکا از دیوار لانه جاسوسی آمریکا در سکوت خبری کامل انجام شد.

به گزارش صراط، و بر اساس اخبار منتشرشده، در روزهای اخیر شعارهای "شعارهای مرگ بر آمریکا" از دیوار های شهر تهران به تدریج پاک شده  و صبح دیروز این عملیات پاک سازی به دیوارهای سفارت سابق آمریکا (لانه جاسوسی) رسید.

گفته می شود این شعارها در هفته های گذشته بر روی دیوار لانه جاسوسی و دیگر نقاط تهران نوشته شده و به اصطلاح "مرگ بر آمریکای 2015" است.

هنوز ارگان یا مسئولی در این خصوص توضیحی ارائه نکرده است. خودجوش بودن این حرکت نیز اعلام نشده! با این وجود سوالی که مطرح می شود این است که آیا این موضوع از سیاست های دولت پس از توافق هسته ای به شمار می رود؟! یا با تصمیم مدیریت شهری انجام شده است؟

حتی اگر این اقدام را خودجوش و مردمی بدانیم، به نظر می رسد توضیح مسئولان مربوطه، درباره اینکه آیا ضوابطی برای نوشتن یا پاک کردن این شعارها وجود دارد یا خیر، ضروری است.


منبع

www.farsnews.com

www.seratnews.ir

www.fardanews.com